pearly

/ˈpɜːrli//ˈpɜːli/

معنی: مروارید وار
معانی دیگر: (از نظر شکل و رنگ و درخشش و غیره) مرواریدسان، در مانند، آراسته به مروارید یا صدف، لولویی، دری، مرواریدی، مروارید نشان، صدف پوش (شده)، (انگلیس - جمع) جامه ی سنتی میوه فروشان لندن (که دکمه ی صدفی دارد)، دروار

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
حالات: pearlier, pearliest
مشتقات: pearliness (n.)
(1) تعریف: like a pearl, esp. in whiteness or luster.

(2) تعریف: covered or decorated with pearls or mother-of-pearl.

جمله های نمونه

1. pearly king (or queen)
میوه فروش دوره گرد (زن یا مرد)

2. a pearly cap
کلاه مروارید نشان

3. other girls were jealous of her pearly skin
دختران دیگر به پوست مرواریدسان او رشک می بردند.

4. At night these streets are brilliant with a pearly radiance of electricity.
[ترجمه گوگل]در شب، این خیابان ها با درخشش مرواریدی برق درخشان هستند
[ترجمه ترگمان]شب ها این کوچه ها، با درخشش مروارید of درخشان هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The shell had a beautiful pearly lustre.
[ترجمه گوگل]صدف درخشندگی مروارید زیبایی داشت
[ترجمه ترگمان]صدف مروارید زیبایی داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. But the words came out in pearly prose and the answers washed musically into tape-recorders and microphones and notebooks.
[ترجمه گوگل]اما کلمات به نثر مرواریدی بیرون آمدند و پاسخ ها به صورت موسیقی در ضبط صوت ها و میکروفون ها و دفترچه ها شسته شد
[ترجمه ترگمان]اما این کلمات در نثر pearly منتشر شدند و پاسخ ها از نظر موسیقی از نظر موسیقی ضبط شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. St Peter had opened the pearly gates and St John Ogilvie had prodded home the penalty.
[ترجمه گوگل]سنت پیتر دروازه های مرواریدی را باز کرده بود و سنت جان اوگیلوی پنالتی را به خانه رساند
[ترجمه ترگمان]سنت پیتر دروازه مروارید گون را باز کرده بود و سنت جان Ogilvie ضربه پنالتی را به خانه وارد کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The sea was a pearly turquoise, the far mountains ash-blue in the windless heat.
[ترجمه گوگل]دریا فیروزه ای مروارید بود، کوه های دور در گرمای بی باد آبی خاکستری بود
[ترجمه ترگمان]دریا یک فیروزه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The second celestial apparition was a faint, pearly cone of light slanting up the eastern sky.
[ترجمه گوگل]دومین مظهر آسمانی مخروطی نورانی ضعیف و مرواریدی بود که به سمت آسمان شرقی مایل بود
[ترجمه ترگمان]این ظهور آسمانی، یک مخروط خفیف و صدفی بود که از آسمان مشرق کج شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I awoke next morning to a brilliant pearly light, but when I went to the window, no sea was visible.
[ترجمه گوگل]صبح روز بعد با نور درخشان مرواریدی از خواب بیدار شدم، اما وقتی به سمت پنجره رفتم، هیچ دریایی دیده نمی شد
[ترجمه ترگمان]صبح روز بعد که به پنجره رفتم از خواب بیدار شدم، اما وقتی به پنجره رفتم هیچ دریایی قابل رویت نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. And it's five, six, seven, open up the pearly gates.
[ترجمه گوگل]و پنج، شش، هفت است، دروازه های مروارید را باز کنید
[ترجمه ترگمان]و پنج، شش، هفت، باز دروازه مروارید را باز کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Lexandro's eyes were dark and lustrous, his teeth pearly, his dusky hair crimped and curled and pomaded.
[ترجمه گوگل]چشمان لکساندرو تیره و براق، دندان‌هایش مرواریدی، موهای تیره‌آلودش چین‌خورده و فر شده بود
[ترجمه ترگمان]چشمان Lexandro تیره و درخشان بودند، دندان هایش مروارید بود، موهای تیره او که crimped و سرخاب مالیده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Eventually all the shelled forms except the pearly nautilus disappeared.
[ترجمه گوگل]در نهایت تمام شکل های پوسته شده به جز ناتیلوس مرواریدی ناپدید شدند
[ترجمه ترگمان]سرانجام تمام اشکال گلوله باران شده ناپدید شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. As he arrived at the Pearly Gates, Smith met his maker and about turn of events.
[ترجمه گوگل]اسمیت وقتی به دروازه‌های مروارید رسید، با سازنده‌اش و در مورد چرخش رویدادها ملاقات کرد
[ترجمه ترگمان]هنگامی که به دروازه Pearly رسید، اسمیت سازنده خود و در مورد تبدیل وقایع ملاقات کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مروارید وار (صفت)
pearly

انگلیسی به انگلیسی

• pearl-like; adorned with pearls
something that is pearly shines softly like a pearl.

پیشنهاد کاربران

بپرس