petroleum

/pɪˈtroʊlɪəm//pɪˈtrəʊlɪəm/

معنی: نفت، مواد نفتی، نفت خام
معانی دیگر: نفت (oil هم می گویند) (به نفت سفید می گویند: kerosene)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: petroleous (adj.)
• : تعریف: a thick, flammable mineral oil obtained by drilling beneath the earth's surface and processed into various fuels and lubricants, naphtha, paraffin, and other products.
مشابه: oil

جمله های نمونه

1. the price of petroleum has sagged in world markets
بهای نفت در بازارهای جهانی افت کرده است.

2. fungible goods such as petroleum or wheat are different from non-fungible goods such as rugs or paintings
کالاهای قابل معاوضه مانند نفت و گندم با کالاهای غیر قابل معاوضه مانند فرش و نقاشی فرق دارند.

3. the income drawn from petroleum
درآمدی که از نفت به دست می آید.

4. this boat carries only petroleum
این کشتی فقط نفت حمل می کند.

5. that country is rolling in petroleum
آن کشور نفت بسیار دارد.

6. tar is one of the byproducts of petroleum
قیر یکی از فراورده های جنبی نفت است.

7. a new method whereby coal can be turned into petroleum
روش جدیدی که می توان از طریق آن زغال سنگ را تبدیل به نفت کرد

8. This land is rich with petroleum.
[ترجمه mazaher] این مکان ، نفت خیز است
|
[ترجمه گوگل]این سرزمین سرشار از نفت است
[ترجمه ترگمان]این سرزمین از نفت غنی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Petroleum engineers plan and manage the extraction of oil.
[ترجمه گوگل]مهندسان نفت استخراج نفت را برنامه ریزی و مدیریت می کنند
[ترجمه ترگمان]مهندسان نفت طرح استخراج نفت را برنامه ریزی و مدیریت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The petroleum price will be unfrozen next month.
[ترجمه گوگل]قیمت نفت در ماه آینده منجمد می شود
[ترجمه ترگمان]قیمت نفت در ماه آینده افزایش خواهد یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Our addiction to petroleum can only be managed by incorporating environmental impacts in fuel costs.
[ترجمه گوگل]اعتیاد ما به نفت تنها با گنجاندن اثرات زیست محیطی در هزینه های سوخت قابل مدیریت است
[ترجمه ترگمان]اعتیاد ما به نفت تنها می تواند با استفاده از اثرات زیست محیطی در هزینه های سوخت مدیریت شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The government also subsidizes basic goods, including sugar, petroleum and wheat.
[ترجمه گوگل]دولت همچنین به کالاهای اساسی از جمله شکر، نفت و گندم یارانه می دهد
[ترجمه ترگمان]دولت همچنین به کالاهای اساسی از جمله شکر، نفت و گندم یارانه پرداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A petroleum engineer with 3 5 years of international experience.
[ترجمه گوگل]یک مهندس نفت با 3 5 سال سابقه بین المللی
[ترجمه ترگمان]یک مهندس نفت با ۳ سال تجربه بین المللی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A little oil or petroleum jelly on the thread will help.
[ترجمه گوگل]کمی روغن یا ژله نفتی روی نخ کمک می کند
[ترجمه ترگمان]کمی روغن یا ژله به نخ کمک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نفت (اسم)
oil, petroleum, rock oil

مواد نفتی (اسم)
oil, petroleum

نفت خام (اسم)
petroleum

تخصصی

[شیمی] نفت خام، نفت (oil هم می گویند) (به نفت سفید می گویند: kerosene)
[عمران و معماری] نفت خام - نفت
[مهندسی گاز] نفتخام، نفت، موادنفتی
[نساجی] نفت خام - ماده نفتی - مشتقات نفتی - نفت - بنزین
[پلیمر] نفت، نفت خام

انگلیسی به انگلیسی

• oil, flammable fluid that is drilled from the earth and refined to produce various types of fuel
petroleum is oil which is found underground or under the sea bed. petrol and paraffin are obtained from petroleum.

پیشنهاد کاربران

به نقل از هزاره:
نفت خام
نفت
مواد هیدروکربنی
نفت
هیدروکربور
oil which you can find it under the earth or seabed
نفت خام

بپرس