pettifogger

/ˈpetɪˌfɑːɡər//ˈpetɪfɒɡə/

معنی: ستیزه جو، ستیز گر، ستیز جو
معانی دیگر: (وکیل دادگستری) نادرست، دعوی تراش، اهل زدوبست غیر قانونی، گول زن، دغلباز، شارلاتان، ترفندباز، دروغگو، دو پهلو حرف زن، دو پهلو حرفزن pettifogging 1 دغلبازی، دورویی، ترفندبازی 2 جزئی، کم اهمیت، ناچیز pettifogging details جزئیات پیش پا افتاده

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: pettifoggery (n.)
• : تعریف: one who quibbles over trifles, esp. an unscrupulous lawyer.

جمله های نمونه

1. The lawyer which are the offspring of legal pettifogger have different fate and trade, but we still should try to advance their status by institutional method.
[ترجمه گوگل]وکیل هایی که از فرزندان دامداران حقوقی هستند، سرنوشت و تجارت متفاوتی دارند، اما همچنان باید با روش نهادی سعی در ارتقای جایگاه آنها داشت
[ترجمه ترگمان]وکیلی که فرزندان pettifogger قانونی هستند دارای سرنوشت و تجارت متفاوتی هستند، اما ما هنوز باید تلاش کنیم که وضعیت خود را با روش سازمانی افزایش دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The legal pettifogger system is a key point in Chinese traditional culture, but the academic paid less attention and the material which is known is limited.
[ترجمه گوگل]سیستم pettifogger قانونی یک نکته کلیدی در فرهنگ سنتی چین است، اما دانشگاهیان کمتر توجه کرده اند و مطالب شناخته شده محدود است
[ترجمه ترگمان]سیستم قضایی قانونی یک نقطه کلیدی در فرهنگ سنتی چینی است، اما آکادمیک توجه کمتری دارد و مطالبی که شناخته می شود محدود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Although legal pettifogger struggle in daily life and they didn't have status but they have exist necessity in social.
[ترجمه گوگل]گرچه در زندگی روزمره دست و پا گیر حقوقی می کشند و جایگاهی نداشتند، اما در عرصه اجتماعی ضرورتی وجود دارند
[ترجمه ترگمان]هر چند که pettifogger قانونی در زندگی روزمره دست و پنجه نرم می کنند و وضعیت نداشتند، اما در جامعه نیز یک ضرورت وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In China's traditional legal history, have presented the legal pettifogger similar to lawyer really belong to the Chinese result, is influencing the modern lawyer's system to a great extent.
[ترجمه گوگل]در تاریخ سنتی حقوقی چین، ارائه شده است pettifogger قانونی شبیه به وکیل واقعا متعلق به نتیجه چینی، بر سیستم وکیل مدرن تا حد زیادی تاثیر می گذارد
[ترجمه ترگمان]در تاریخ قانونی سنتی چین، have قانونی مشابه به وکیل واقعا متعلق به نتیجه چینی ها است و تا حد زیادی بر سیستم حقوقی مدرن تاثیر می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The second part discussed about the reason why ruler suppressed the legal pettifogger and the public despised them.
[ترجمه گوگل]در بخش دوم درباره علت سرکوبی حاکم شرع خوار و تحقیر عموم مردم بحث شد
[ترجمه ترگمان]بخش دوم درباره این موضوع بحث کرد که چرا حاکم the قانونی را سرکوب کرد و مردم آن ها را تحقیر کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Under the blow and forbiddance from the government, secret pettifogger handbooks of the Ming and Qing Dynasty didn t disappear, but become perfect and systematic.
[ترجمه گوگل]تحت ضربه و ممنوعیت دولت، کتاب‌های راهنمای پنهانی سلسله مینگ و چینگ ناپدید نشدند، اما کامل و سیستماتیک شدند
[ترجمه ترگمان]تحت این ضربت و forbiddance از سوی دولت، کتاب های محرمانه pettifogger مینگ و کینگ ناپدید نشدند، اما کامل و سیستماتیک شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ستیزه جو (اسم)
contestant, ass, bullhead, barrator, bullet head, hector, pettifogger, rooster, teaser, mule

ستیز گر (اسم)
ass, bullhead, barrator, bullet head, hector, pettifogger, rooster, teaser

ستیز جو (اسم)
barrator, hector, pettifogger, rooster, teaser

انگلیسی به انگلیسی

• cheater, swindler, one who defrauds

پیشنهاد کاربران

بپرس