pit against

پیشنهاد کاربران

مقابل هم قرار دادن
رو در روی هم قرار دادن
تست کردن
آزمودن
امتحان کردن
سنجیدن
به چالش کشاندن
به مبارزه طلبیدن
رویاروی رقیب/حریف قرار دادن
به میدان جنگ فرستادن
definition : to cause one person, group, or thing to fight against or be in competition with another
It was a bitter civil war, that pitted neighbor against neighbor.
جنگ داخلی تلخی بود که همسایه را به جان همسایه انداخته بود
قدرت و توانایی فردی را در مقابل فرد دیگر در مسابقه سنجیدن
به جان هم انداختن

بپرس