pod

/ˈpɑːd//pɒd/

معنی: پا، قوزه پنبه، غلاف، نیام، تخم دان، پوست برونی، پوسته محافظ، تشکیل نیام دادن
معانی دیگر: (نخود و لوبیا و غیره) غلاف، پوست، نیامک، هر گنجانه یا محفظه ی غلاف مانند، (موتور هواپیمای جت) نیام موتور، (گیاه) غلاف در آوردن، نیامک دار شدن، تبدیل به نیامک شدن، (باقلا و نخود و غیره را) از غلاف در آوردن، دانه کردن، دسته ی کوچک (به ویژه نهنگ یا سیل)، گله ی کوچک، (برخی مته ها) شیار عمیق، تشکیل نیام دادن
pod _
پسوند: پا، پایک، پایچه [-pode) [pleopod هم می نویسند)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a long thin firm vessel containing seeds, esp. of a pea or bean plant.

(2) تعریف: a natural or man-made container, usu. having a long, thin shape.

- a pod of insect eggs
[ترجمه گوگل] یک غلاف تخم حشرات
[ترجمه ترگمان] یک دسته از تخم های حشرات
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- a fuel pod
[ترجمه گوگل] یک غلاف سوخت
[ترجمه ترگمان] a
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: pods, podding, podded
• : تعریف: to bring forth pods.
فعل گذرا ( transitive verb )
• : تعریف: to remove from their pods; shell.

- The boy podded peas into a bowl.
[ترجمه گوگل] پسر نخود فرنگی را در کاسه ای ریخت
[ترجمه ترگمان] اون پسره نخود فرنگی رو توی کاسه نگه میداره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
اسم ( noun )
• : تعریف: a group of whales or seals that feed and travel together.
پسوند ( suffix )
(1) تعریف: one that has a specified kind or number of feet or similar parts.

- gastropod
[ترجمه گوگل] گاستروپود
[ترجمه ترگمان] gastropod
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: having feet or footlike parts of the number or kind specified.

- brachiopod
[ترجمه گوگل] بازوییوپود
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. pea pod
نیامک نخود

2. some locusts grow in a pod
برخی ملخ ها در نیامک رشد می کنند.

3. like two peas in a pod
مثل سیبی که از وسط دو نیم کرده باشند،کاملا شبیه به هم

4. string beans are cooked and eaten with the pod
لوبیا سبز را با غلاف می پزند و می خورند.

5. The twins are like two peas in a pod.
[ترجمه گوگل]دوقلوها مانند دو نخود در غلاف هستند
[ترجمه ترگمان]دوقلوها مثل دو نخود در یک پوسته هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The ripe seed pod splits open and scatters the seeds.
[ترجمه گوگل]غلاف بذر رسیده شکافته شده و دانه ها را پراکنده می کند
[ترجمه ترگمان]غلاف دانه رسیده شکافته می شود و دانه ها را منتشر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Four were like beans in a pod.
[ترجمه گوگل]چهار تا مثل لوبیا در غلاف بود
[ترجمه ترگمان]چهار نفر مثل لوبیا در یک پوسته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Fiers sits in the cockpit pod between the two engines.
[ترجمه گوگل]فیرز در غلاف کابین بین دو موتور قرار دارد
[ترجمه ترگمان]Fiers در سفینه cockpit بین دو ماشین می نشیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Star anise is a dried pod containing anise seeds.
[ترجمه گوگل]بادیان ستاره ای غلاف خشک شده ای است که حاوی دانه های آنیس است
[ترجمه ترگمان]anise ستاره یک غلاف خشک است که حاوی دانه های رازیانه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The pod temperature rose a few degrees more, and then levelled out.
[ترجمه گوگل]دمای غلاف چند درجه بیشتر افزایش یافت و سپس یکسان شد
[ترجمه ترگمان]دمای سفینه فضایی چند درجه بالاتر رفت و سپس با خاک یک سان شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The escape pod was rotating so rapidly that its four occupants were pinned against their couches.
[ترجمه گوگل]غلاف فرار آنقدر سریع می چرخید که چهار سرنشین آن به کاناپه هایشان چسبانده شده بودند
[ترجمه ترگمان]سفینه escape چنان به سرعت می چرخید که چهار نفر از سرنشینان آن روی کاناپه های خود میخکوب شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. As like as two peas in a pod.
[ترجمه گوگل]مثل دو نخود در یک غلاف
[ترجمه ترگمان]مثل دوتا نخود توی یه پوسته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Slice the vanilla pod along one side.
[ترجمه گوگل]غلاف وانیل را از یک طرف برش دهید
[ترجمه ترگمان] the رو از یه طرف کم کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Armament underwing comprises a UV-16-57 rocket pod on the outer pylon and an inert AA-8 Aphid air-to-air missile on the inner pylon.
[ترجمه گوگل]زیر بال تسلیحاتی شامل یک غلاف راکت UV-16-57 در دکل بیرونی و یک موشک هوا به هوای بی اثر AA-8 Aphid در دکل داخلی است
[ترجمه ترگمان]Armament underwing شامل یک سفینه فضایی UV - ۱۶ بر روی تیر بیرونی و یک موشک زمین به هوا هوا به هوا در تیر برق داخلی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The pod appeared to be descending directly towards a winding ribbon of water.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسید که غلاف مستقیماً به سمت یک نوار آب پیچ در پیچ پایین می آید
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که The مستقیما به سوی نوار پر پیچ وخم آب فرو می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پا (اسم)
support, strength, partner, accident, chance, happening, foot, leg, paw, bottom, ground, end, account, part, power, peg, foundation, ped, pod, playmate

غوزه پنبه (اسم)
boll, pod

غلاف (اسم)
housing, case, cover, pod, theca, husk, glume, sheath, scabbard, sheathing, casing, vagina

نیام (اسم)
case, pod, sheath, scabbard, legume, tunic

تخمدان (اسم)
cyst, pod, ovary

پوست برونی (اسم)
pod, epidermis

پوسته محافظ (اسم)
pod

تشکیل نیام دادن (فعل)
pod

تخصصی

[عمران و معماری] غلاف
[صنایع غذایی] غلاف : پوشش دانه های محصولاتی چون لوبیا و نخود سبز که با شکاف هایی باز و دانه ها از آن خارج میشود
[نساجی] پیله کرم ابریشم - قوزه پنبه - پوسته محافظ

انگلیسی به انگلیسی

• payment method in which one pays for merchandise only when the delivery is made
seed pouch, seed case produce by some plants; fuel container in an airplane
herd of whales; group of birds
carry a pack, wear a rucksack, carry a backpack
flock together, herd together (animals)
a pod is a seed container that grows on some plants such as peas or beans.

پیشنهاد کاربران

1 -
a long, narrow, flat part of some plants, such as beans and peas, that contains the seeds and usually has a thick skin
قسمت بلند، باریک و مسطح برخی از گیاهان، مانند لوبیا و نخود، که حاوی دانه است و معمولاً پوست ضخیم دارد، غلاف
...
[مشاهده متن کامل]

seed pods
a pea/vanilla pod
2 -
a small simple building, or a small simple structure in a building, often rounded in shape
یک ساختمان کوچک ساده، یا یک سازه کوچک ساده در یک ساختمان، اغلب به شکل گرد
You can camp, or stay in a single - storey "eco pod" with a wood - burning stove.
The club has been fitted with wooden sleeping pods for the homeless.
3 -
a group of sea mammals such as whales or dolphins
گروهی از پستانداران دریایی مانند نهنگ ها یا دلفین ها

PODPODPOD
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/pod
جناب supersu درست فرمودند
Tripod : tri pod سه پایه
POD = Points of Delivery
نقاط تحویل
POD = Performance Optimized Datacenter
عملکرد بهینه شده مرکز داده
POD = Product Oriented Delivery
تحویل محصول گرا
Pod /Pede /Ped
از نظر ریشه شناسی به معنای پا هست.
مثال:
Impede
Impediment
Millipod
Octopus
Pedestrian
Pedicure
Pedigree
Pedometer
Podium
Tripod
Faux pa
Pedestal
Pedal
Biped
Quadruped
Pioneer
pawn
Dishwasher pod
قرص ماشین ظرف شویی
a group of people who have a lot of contact with each other but limited contact with people outside the group, for example as a way to avoid spreading disease
گروه خودمانی، جمع خودمانی و بسته
Public health officials recommend that pods be no larger than 12 people who live across three households
...
[مشاهده متن کامل]


Pods are being created during the pandemic to provide childcare for children who are not attending school in person

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/pod
● غلاف گیاهی ( مثلا غلاف لوبیا که دونه های لوبیا توشه )
● قطعه جدا شونده از سفینه فضایی
● باک یا محفظه سوخت یا مواد دیگر که معمولا زیر بال هواپیما نصب میشود و به شکل محفظه بلند و دراز است
پوشش محافظ
pod ( علوم نظامی )
واژه مصوب: حسگرجا
تعریف: محفظه یا جایگاه آئرودینامیکی در بیرونِ هواگرد برای حمل حسگر و دیگر تجهیزات موردنیاز هواگرد
معانی POD بعنوان حروف اختصاری خیلی زیادند ولی معمول ترین آنها عبارتند از:
Pay on Demand ( پرداخت هنگام تقاضا )
Pay on Delivery ( پرداخت هنگام تحویل )
Permissible Operating Distance ( فاصلۀ مجاز عملکرد )
...
[مشاهده متن کامل]

Post Office Department ( بخش ادارۀ پست )
Point of Departure ( نقطۀ آغاز؛ مبدأ )
Point of Dispensing ( محل تقسیم و توزیع {غذا، دارو، وجه نقد، موهبت، عدل و داد} )
Point of Distribution ( محل توزیع )
Plain Old Documentation ( مستندات قدیمی ساده )
Pick of Destiny ( انتخاب سرنوشت؛ گزینش سرنوشت )
بعضی از معانی دیگر pod ( که بصورت کاپیتال POD نباشد ) هم توسط سایر دوستان بیان شد، و موارد زیر را اضافه می کنیم:
تیم موقت؛ هر محفظه یا اتاقک کوچک؛ پوستۀ محافظ؛ پوست بیرونی؛ غلاف ( نخود، لوبیا، و غیره ) ؛ تخمدان؛ نیام؛ نیامک
[زیست شناسی] دستۀ کوچکی از نهنگ ها، دلفین ها، شیرهای دریایی و غیره؛ اندام "پا" که بصورت پسوند به کلمه اضافه می شود، مثل "شکم پایان" یا "پا بر سران"؛ غوزۀ ( یا قوزۀ ) پنبه؛ غلاف تخم حبوبات ( باقلا؛ لوبیا، نخود… ) ؛ تخمدان؛ پیله
[در محاوره] همکار؛ همقطار؛ هم تیمی
[هوانوردی] محفظه ای آئرودینامیک که خارج از بدنۀ وسیلۀ پرنده نصب می شود؛ نیام موتور جت.

دسته نهنگ ها
غلاف ( نخود , لوبیا )
# pea pod
# The twins are like two peas in a pod

A detachable or self - contained unit on an aircraft, spacecraft, vehicle, ship or vessel, having a particular function
تیم موقت؛ اتاقک
An elongated two valved seed container as of peas and beans
( خودمانی ) همکار
علاوه بر معانی فوق
اسم ) دسته یا گله کوچکی از حیوانات ( نهنگ ها، دلفین ها، سیلها یا شیر های دریایی ) !
فعل ) دسته یا گروه بندی کردن،
پسوند ) پا، مثل gastropods که در جانور شناسی به معنای شکم پایان میباشد.
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٧)

بپرس