policy maker

جمله های نمونه

1. As far as the research institute directors and policy makers of tomorrow.
[ترجمه گوگل]تا جایی که مدیران پژوهشکده و سیاستگذاران فردا
[ترجمه ترگمان]تا آنجا که به مدیران موسسه تحقیقاتی و سیاست گذاران فردا بستگی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. These policy makers are the ones who decide whether or not to continue a program or to decrease or increase its funding.
[ترجمه گوگل]این سیاست‌گذاران هستند که تصمیم می‌گیرند برنامه‌ای را ادامه دهند یا خیر یا بودجه آن را کاهش یا افزایش دهند
[ترجمه ترگمان]این سیاست گذاران، کسانی هستند که تصمیم می گیرند که برنامه خود را ادامه دهند یا به کاهش یا افزایش بودجه آن ادامه دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This is in effect saying that the policy makers for the public sector were indeterminate, at that time.
[ترجمه گوگل]این در واقع می گوید که سیاست گذاران بخش عمومی در آن زمان نامشخص بودند
[ترجمه ترگمان]این به این معنی است که سیاست گذاران بخش دولتی در آن زمان نامعلوم بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This quickly won approval of the policy makers at the White House, but Kissinger wanted to do much more.
[ترجمه گوگل]این امر به سرعت مورد تایید سیاستگذاران کاخ سفید قرار گرفت، اما کیسینجر می خواست کارهای بیشتری انجام دهد
[ترجمه ترگمان]این موضوع به سرعت تایید سیاست گذاران در کاخ سفید را جلب کرد، اما Kissinger می خواست کاره ای بیشتری انجام دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. But not if policy makers insist on fighting the battles of the past.
[ترجمه گوگل]اما اگر سیاستگذاران بر مبارزه با نبردهای گذشته اصرار داشته باشند، نه
[ترجمه ترگمان]اما اگر سیاست گذاران بر مبارزه با جنگ گذشته اصرار دارند، نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Policy makers and social investigators assumed that all married women would be dependent on their husbands for financial support.
[ترجمه گوگل]سیاستگذاران و محققین اجتماعی فرض کردند که همه زنان متاهل برای حمایت مالی به شوهران خود وابسته هستند
[ترجمه ترگمان]سیاست گذاران و بازرسان اجتماعی فرض کردند که همه زنان متاهل به شوهران خود برای حمایت مالی وابسته خواهند بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Fed policy makers conclude a two-day meeting Wednesday at which most economists expect them to lower the short-term interest rates they control.
[ترجمه گوگل]سیاست گذاران فدرال رزرو روز چهارشنبه جلسه دو روزه ای را به پایان می رسانند که در آن اکثر اقتصاددانان انتظار دارند که نرخ بهره کوتاه مدتی را که کنترل می کنند کاهش دهند
[ترجمه ترگمان]سیاستگذاران Fed روز چهارشنبه یک جلسه دو روزه را به پایان رساندند که در آن اغلب اقتصاددانان انتظار دارند که نرخ بهره کوتاه مدت را کاهش دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Its policy makers will meet Thursday.
[ترجمه گوگل]سیاستگذاران آن روز پنجشنبه ملاقات خواهند کرد
[ترجمه ترگمان]سیاستگذاران آن روز پنجشنبه یکدیگر را ملاقات خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. What approach should regulators and policy makers adopt, and on what basis should they decide?
[ترجمه گوگل]تنظیم‌کننده‌ها و سیاست‌گذاران چه رویکردی باید اتخاذ کنند و بر چه اساسی باید تصمیم بگیرند؟
[ترجمه ترگمان]قانون گذاران و سیاست گذاران باید چه رویکردی را اتخاذ کنند و بر چه اساسی تصمیم بگیرند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Throughout the period policy makers and social investigators were anxious that husbands should fulfil their obligation to maintain dependent wives and children.
[ترجمه گوگل]در سرتاسر دوره، سیاستگذاران و پژوهشگران اجتماعی نگران این بودند که شوهران باید به تعهدات خود برای نگهداری از زنان و فرزندان وابسته عمل کنند
[ترجمه ترگمان]در طول مدت سیاست گذاران و بازرسان اجتماعی نگران بودند که شوهران باید تعهد خود را برای حفظ همسران و فرزندان وابسته انجام دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Policy maker and planner: determining values, establishing aims and objectives, prioritising and communicating them.
[ترجمه گوگل]سیاست گذار و برنامه ریز: تعیین ارزش ها، تعیین اهداف و مقاصد، اولویت بندی و ابلاغ آنها
[ترجمه ترگمان]سازنده سیاست و برنامه ریز: تعیین ارزش، ایجاد اهداف و اهداف، اولویت بندی و ارتباط آن ها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In both of these instances policy makers would have to take these developments into account in formulating and applying domestic stabilization policies.
[ترجمه گوگل]در هر دوی این موارد، سیاست گذاران باید این تحولات را در تدوین و اعمال سیاست های ثبات داخلی در نظر بگیرند
[ترجمه ترگمان]در هر دوی این موارد، سیاستگذاران باید این تحولات را در فرموله کردن و اعمال سیاست های تثبیت داخلی در نظر بگیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Its policy makers next meet Feb.
[ترجمه گوگل]سیاستگذاران آن در فوریه آینده ملاقات خواهند کرد
[ترجمه ترگمان]سیاست گذاران این کشور در روز بعد از فوریه دیدار خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This is difficult if policy makers can use only one method-services produced by their own bureaucracy.
[ترجمه گوگل]اگر سیاستگذاران بتوانند تنها از یک روش-خدمات تولید شده توسط بوروکراسی خودشان استفاده کنند، این مشکل است
[ترجمه ترگمان]این مشکل است که سیاست گذاران می توانند تنها از یک روش - خدمات تولید شده توسط بوروکراسی خود استفاده کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• government agent responsible for devising and planning of policies and courses of action

پیشنهاد کاربران

policy maker ( علوم سیاسی و روابط بین الملل )
واژه مصوب: سیاست‏گذار
تعریف: کسی که سیاست‏گذاری می‏کند
سیاستگذار، سیاست آفرین، سیاست ساز، خط مشی ساز، تعیین کننده خط مشی، سیاستگر، طراح سیاست، برنامه ریز سیاست
سیاست گذار

بپرس