polygraph

/ˈpɑːlɪˌɡræf//ˈpɒliɡræf/

معنی: نسخه بردار، صاحب تالیفات بسیار، بسیار نویس، رونوشت بردار، ماشین کپی سازی، دروغ فاش کن
معانی دیگر: (دستگاه) دروغ یاب، دروغ سنج (lie ditector هم می گویند)، (سابقا) دستگاه رو نوشت برداری، دروه فاش کن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: polygraphic (adj.)
• : تعریف: a device that records changes in bodily functions such as respiration rate, heartbeat, and blood pressure, sometimes used during interrogation of suspected criminals; lie detector.

جمله های نمونه

1. a polygraph test
آزمون دروغ یابی

2. to test a criminal suspect with a polygraph.
[ترجمه گوگل]برای آزمایش یک مظنون جنایی با پلی گراف
[ترجمه ترگمان]که یه مظنون جنایی رو با دروغ سنج آزمایش کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The suspect was given a polygraph test .
[ترجمه گوگل]به مظنون آزمایش پلی گراف داده شد
[ترجمه ترگمان]مظنون تست دروغ سنجی رو داده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. For he recorded it on his polygraph lie-detector and compared the timings afterwards.
[ترجمه گوگل]زیرا او آن را روی دروغ سنج خود ثبت کرد و زمان‌بندی‌ها را پس از آن مقایسه کرد
[ترجمه ترگمان]زیرا او آن را در دستگاه دروغ سنجی خود ضبط کرده و زمان را بعد از آن مقایسه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Nicholas Branch has unpublished state documents, polygraph reports, Dictabelt recordings from the police radio net on November 2
[ترجمه گوگل]شعبه نیکلاس دارای اسناد دولتی منتشر نشده، گزارش های پلی گرافی، ضبط های دیکتابلت از شبکه رادیویی پلیس در 2 نوامبر است
[ترجمه ترگمان]نشریه نیکولاس Branch اسناد دولتی منتشر نشده، دروغ سنجی، نوارهای ضبط شده از شبکه رادیویی پلیس در ۲ نوامبر را گزارش کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. We gave Richard a polygraph two years ago and he passed.
[ترجمه گوگل]ما دو سال پیش به ریچارد پلی گراف دادیم و او گذشت
[ترجمه ترگمان]ما دو سال پیش به ریچارد یه تست دروغ سنجی دادیم و اون قبول کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He confirms having agreed to take a polygraph test, but says he was not shown the results.
[ترجمه گوگل]او تایید می کند که با انجام تست پلی گراف موافقت کرده است، اما می گوید که نتایج به او نشان داده نشده است
[ترجمه ترگمان]او تایید می کند که با استفاده از تست دروغ سنجی موافقت کرده است، اما می گوید که او نتایج را نشان نداده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The polygraph was more or less chaotic but then it almost always is.
[ترجمه گوگل]پلی گراف کم و بیش آشفته بود اما تقریباً همیشه همینطور است
[ترجمه ترگمان]دروغ سنجی بیشتر و یا کم تر نامنظم بود، اما در آن زمان تقریبا همیشه اینگونه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It leads to the disorder of polygraph application and holdback the advancement of the technology in judicial proceedings.
[ترجمه گوگل]این امر منجر به اختلال در کاربرد پلی گراف و مانع از پیشرفت فناوری در رسیدگی های قضایی می شود
[ترجمه ترگمان]این امر منجر به اختلال استفاده از دستگاه دروغ سنج می شود و پیشرفت تکنولوژی در روند قضایی را تایید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Leonard Saxe, Ph. D., a polygraph expert and professor of psychology at Brandeis University, says, "Lying has long been a part of everyday life.
[ترجمه گوگل]دکتر لئونارد ساکس، متخصص پلی گراف و استاد روانشناسی در دانشگاه براندیس، می گوید: «دروغگویی از دیرباز بخشی از زندگی روزمره بوده است
[ترجمه ترگمان]لیونارد Saxe، دکترا د یک متخصص بی هوشی و استاد روانشناسی دانشگاه Brandeis می گوید: \" دروغ گفتن بخشی از زندگی روزمره بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. But, truth be told, the polygraph is a crude tool that the esteemed National Research Council says has extremely serious limitations.
[ترجمه گوگل]اما، حقیقتاً، پلی گراف ابزار خامی است که شورای محترم تحقیقات ملی می گوید محدودیت های بسیار جدی دارد
[ترجمه ترگمان]اما همانطور که گفته می شود، دروغ سنجی ابزار زمختی است که شورای تحقیقات ملی محترم می گوید دارای محدودیت های بسیار جدی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The utilization of polygraph technology in criminal investigation complies with the requirement of investigating science.
[ترجمه گوگل]استفاده از فناوری پلی گراف در تحقیقات جنایی با الزامات علم تحقیق مطابقت دارد
[ترجمه ترگمان]استفاده از فن آوری دروغ سنجی در تحقیقات جنایی با نیاز به بررسی علم مطابقت دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. PG multi - channel polygraph is composed of unit, sensor, WINDOWS software platform and printer.
[ترجمه گوگل]پلی گراف چند کاناله PG از واحد، سنسور، پلت فرم نرم افزار WINDOWS و چاپگر تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]دستگاه دروغ سنج چند کاناله از واحد، سنسور، پلت فرم نرم افزار WINDOWS و چاپگر تشکیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A polygraph test is also questionably used as a psychophysiological detection of deception (PDD) examination.
[ترجمه گوگل]تست پلی گراف نیز به طور مشکوکی به عنوان یک تشخیص روانی فیزیولوژیکی فریب (PDD) استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]آزمون دروغ سنجی نیز به عنوان تشخیص psychophysiological از فریب استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Hill's lawyers announced she had taken and passed a polygraph test.
[ترجمه گوگل]وکلای هیل اعلام کردند که او در تست پلی گرافی شرکت کرده و قبول شده است
[ترجمه ترگمان]وکلای هیل اعلام کردند که او تست دروغ سنجی را داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نسخه بردار (اسم)
polygraph

صاحب تالیفات بسیار (اسم)
polygraph

بسیار نویس (اسم)
polygraph

رونوشت بردار (اسم)
polygraph

ماشین کپی سازی (اسم)
polygraph

دروغ فاش کن (اسم)
polygraph

انگلیسی به انگلیسی

• lie detector, machine that can detect and record physiological changes that occur when a person is not telling the truth
machine for duplicating, copying machine; productive writer, prolific writer
a polygraph is an instrument which records physical signals such as a person's pulse rate and skin temperature. polygraphs are usually used to find out whether someone is telling the truth.

پیشنهاد کاربران

بلنگار
Bolnegār
چه چرت وپرت های بی ربطی اینجا دارم می بینم؛ خاک بر سر ما که پیشوند همریشه ای با poly در زبان مون داریم و بجای اینکه خیلی درست و شیک واژه ی bol - negār که برنهاده هست رو بکار ببریم، مانند احمق ها به واژه های بی ربط و چرندی همچون چندنگار، بسنگار و. . دستیاز و دست به دامان می شیم.
...
[مشاهده متن کامل]

🇮🇷 همتای پارسی: بُلنِگار 🇮🇷
( بُل ( پیشوند همریشه با poly در انگلیسی ) ( نگار ( graph ) )
[پزشکی] دروغ سنج، چندنگار: وسیله ی مورداستفاده در ثبت همزمان بسیاری از پاسخ های فیزیولوژیک
در واقع دستگاهیه که پلیسا و کاراگاه ها، برای فاش کردن دروغ مجرم و متهمین استفاده میکنن. معنی لغویش هم دستگاه دروغ سنج.
هو
دستگاه دروغ سنج. پلی گراف.
دروغ سنج

بپرس