preparing

جمله های نمونه

1. we are just preparing to leave
الان داریم آماده می شویم که برویم.

2. don't get slack about preparing yourself for the examinations!
درباره ی آماده سازی خودت جهت امتحانات مسامحه نکن !

3. When preparing meals, you need to think about variety and taste as well as nutritional value.
[ترجمه گوگل]هنگام تهیه غذا باید به تنوع و طعم و همچنین ارزش غذایی فکر کنید
[ترجمه ترگمان]هنگام آماده کردن غذا، باید به تنوع و مزه و همچنین ارزش غذایی فکر کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. We have been preparing our fighters to adjust themselves to civil society.
[ترجمه گوگل]ما مبارزان خود را برای تطبیق خود با جامعه مدنی آماده کرده ایم
[ترجمه ترگمان]ما fighters را آماده کرده ایم تا خود را با جامعه مدنی تطبیق دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. We are preparing to hold a meeting to discuss problems respecting the quality of education.
[ترجمه گوگل]ما در حال آماده شدن برای برگزاری جلسه ای برای بررسی مشکلات مربوط به کیفیت آموزش هستیم
[ترجمه ترگمان]ما در حال آماده سازی جلسه ای برای بحث درباره مشکلات مربوط به کیفیت آموزش هستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The work involves preparing case files and attending court.
[ترجمه گوگل]کار شامل تهیه پرونده و حضور در دادگاه است
[ترجمه ترگمان]کار شامل آماده سازی فایل های پرونده و شرکت در دادگاه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. By failing to prepare, you are preparing to fail.
[ترجمه گوگل]با شکست در آماده شدن، در حال آماده شدن برای شکست هستید
[ترجمه ترگمان]با عدم آمادگی برای آماده شدن، شما آماده نیستید که شکست بخورید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Two technicians were preparing a videotape recording of last week's programme.
[ترجمه گوگل]دو تکنسین مشغول تهیه نوار ویدئویی از برنامه هفته گذشته بودند
[ترجمه ترگمان]دو نفر متخصص در حال تهیه یک نوار ویدئویی از برنامه هفته گذشته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The leaders are preparing for a head-on clash at the summit.
[ترجمه گوگل]رهبران در حال آماده شدن برای درگیری رودررو در اجلاس هستند
[ترجمه ترگمان]رهبران در حال آماده شدن برای یک نبرد با سر و صدا در این نشست هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The student is preparing for the examination.
[ترجمه گوگل]دانش آموز برای امتحان آماده می شود
[ترجمه ترگمان]دانش آموز در حال آماده شدن برای امتحان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The discussions were preliminary to preparing a policy paper.
[ترجمه گوگل]بحث ها مقدماتی برای تهیه یک سند سیاست بود
[ترجمه ترگمان]مذاکرات اولیه برای تهیه یک مقاله سیاست بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The orchestra is preparing for a concert.
[ترجمه گوگل]ارکستر در حال آماده شدن برای کنسرت است
[ترجمه ترگمان]ارکستر در حال آماده شدن برای یک کنسرت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. You are very helpful in preparing my manuscript.
[ترجمه گوگل]شما در تهیه نسخه خطی من بسیار مفید هستید
[ترجمه ترگمان]شما خیلی کمک می کنید که manuscript را آماده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He was preparing fodder, chopping finely and mixing thoroughly.
[ترجمه گوگل]او در حال تهیه علوفه بود، ریز خرد می کرد و کاملاً مخلوط می کرد
[ترجمه ترگمان]او خود را آماده کرده بود که علوفه را خرد کند و خود را کام لا مخلوط کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. You must be scrupulous about hygiene when you're preparing a baby's feed.
[ترجمه گوگل]هنگام تهیه غذای کودک باید در مورد بهداشت دقیق باشید
[ترجمه ترگمان]وقتی مشغول آماده کردن غذای بچه هستی باید به بهداشت وسواس داشته باشی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[نساجی] چرب کردن الیاف

انگلیسی به انگلیسی

• act of making ready, act of putting into the proper condition; act of getting oneself ready

پیشنهاد کاربران

اماده سازی
آماده شدن =ready
تنظیم
آماده کردت
Act of making ready
آماده کردن
تدارک دیدن

تهیه کردن ( اماده کردن )
آماده سازی
آماده کردن

بپرس