pulmonary

/ˈpʊlməˌneri//ˈpʌlmənəri/

معنی: ریوی، وابسته به ریه
معانی دیگر: وابسته به ریه ها، ششی، دارای ریه یا اندام ریه مانند، ششدار

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: of, pertaining to, or affecting the lungs.

- pulmonary diseases
[ترجمه گوگل] بیماری های ریوی
[ترجمه ترگمان] بیماری های ریوی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: having lungs, or organs that are similar to lungs.

جمله های نمونه

1. dean martin died of pulmonary disease
دین مارتین از بیماری ریوی مرد.

2. Maybe pulmonary edema was not in the cards for me after all.
[ترجمه غفار سلجوقی] شاید ورم ریوی برای من اتفاق نیافتاده باشد
|
[ترجمه گوگل]شاید به هر حال ادم ریه برای من در کارت نبود
[ترجمه ترگمان]شاید ورم ریوی به خاطر من توی کارت ها نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He has been smited by pulmonary tuberculosis for several years.
[ترجمه گوگل]او چند سالی است که به سل ریوی مبتلا شده است
[ترجمه ترگمان]او چندین سال است که براثر بیماری سل ریوی بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. An echocardiogram showed dilatation of the pulmonary artery and tricuspid regurgitation.
[ترجمه گوگل]اکوکاردیوگرام گشاد شدن شریان ریوی و نارسایی تریکوسپید را نشان داد
[ترجمه ترگمان]An dilatation از سرخرگ ریوی و سه دریچه سه لختی را نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The remaining 73 patients were enrolled in the pulmonary or medical clinics and had a previous diagnosis of asthma.
[ترجمه گوگل]73 بیمار باقیمانده در کلینیک های ریوی یا پزشکی ثبت نام کردند و قبلاً تشخیص آسم داشتند
[ترجمه ترگمان]۷۳ بیمار باقیمانده در کلینیک ها و کلینیک های پزشکی ثبت نام کردند و تشخیص قبلی آسم را داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Pulmonary hypertension was diagnosed and the patient referred for consideration of a lung transplant.
[ترجمه گوگل]فشار خون ریوی تشخیص داده شد و بیمار برای بررسی پیوند ریه ارجاع شد
[ترجمه ترگمان]فشار خون ریوی تشخیص داده شد و بیمار به بررسی پیوند ریه اشاره کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Often this blocks a pulmonary artery, causing serious illness or death.
[ترجمه گوگل]اغلب این شریان ریوی را مسدود می کند و باعث بیماری جدی یا مرگ می شود
[ترجمه ترگمان]اغلب این سرخرگ ریوی را مسدود می کند و موجب بیماری یا مرگ جدی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Primary pulmonary hypertension is extremely rare, afflicting about 500 people in the United States.
[ترجمه گوگل]فشار خون ریوی اولیه بسیار نادر است و حدود 500 نفر در ایالات متحده به آن مبتلا هستند
[ترجمه ترگمان]فشار خون اولیه ریوی بسیار نادر است و حدود ۵۰۰ نفر را در آمریکا مبتلا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Soon, however, he developed pulmonary tuberculosis and was invalided out.
[ترجمه گوگل]اما به زودی به سل ریوی مبتلا شد و از بیمارستان خارج شد
[ترجمه ترگمان]با این حال، دیری نگذشت که او بیماری سل ریوی را توسعه داد و بیرون آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. An effort should be made to improve pulmonary function as much as possible; mechanical ventilation may be needed in some cases.
[ترجمه گوگل]تلاش باید برای بهبود عملکرد ریوی تا حد امکان انجام شود تهویه مکانیکی ممکن است در برخی موارد مورد نیاز باشد
[ترجمه ترگمان]یک تلاش باید برای بهبود عملکرد ریوی تا حد امکان انجام شود؛ ممکن است در برخی موارد تهویه مکانیکی مورد نیاز باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. One patient died because of pulmonary embolism during the postoperative period.
[ترجمه گوگل]یک بیمار به دلیل آمبولی ریه در طول دوره بعد از عمل فوت کرد
[ترجمه ترگمان]یک بیمار به دلیل embolism ریوی در طول دوره postoperative فوت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. They said she had pulmonary embolism and 7 days later, she died.
[ترجمه گوگل]گفتند آمبولی ریه داشت و 7 روز بعد فوت کرد
[ترجمه ترگمان]اونا گفتن که انسداد ریوی و هفت روز بعد اون مرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. ET-1-like immunoreactivity and mRNA were also present in pulmonary vascular endothelial cells, particularly in specimens from patients with pulmonary hypertension.
[ترجمه گوگل]رنگ‌پذیری شبه ET-1 و mRNA نیز در سلول‌های اندوتلیال عروق ریوی، به‌ویژه در نمونه‌های بیماران مبتلا به فشار خون ریوی وجود داشت
[ترجمه ترگمان]ET - ۱ - مانند immunoreactivity و mRNA در سلول های اندوتلیال عروق ریوی، به ویژه در نمونه های بیماران مبتلا به فشار خون ریوی، وجود دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Some researchers worry, however, that some cases of pulmonary hypertension may have been overlooked.
[ترجمه گوگل]با این حال، برخی از محققان نگران هستند که برخی از موارد فشار خون ریوی نادیده گرفته شده باشد
[ترجمه ترگمان]با این حال برخی از محققان نگران هستند که برخی از موارد فشار خون ریوی ممکن است نادیده گرفته شده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. These conditions include pulmonary tuberculosis, viral hepatitis, streptococcal septicaemia and various other diseases.
[ترجمه گوگل]این شرایط شامل سل ریوی، هپاتیت ویروسی، سپتی سمی استرپتوکوک و بیماری های مختلف دیگر است
[ترجمه ترگمان]این شرایط شامل سل ریوی، هپاتیت ویروسی، streptococcal septicaemia و بیماری های مختلف دیگر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ریوی (صفت)
pulmonary

وابسته به ریه (صفت)
pulmonary

انگلیسی به انگلیسی

• of or pertaining to the lungs
pulmonary means relating to your lungs; a medical term.

پیشنهاد کاربران

بپرس