pulsar

/ˈpʊlsər//ˈpʌlsɑː/

(نجوم) اختر تپنده، تپ اختر

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: any of various astronomical objects, probably rapidly rotating neutron stars, that emit short, repeating pulses of radio waves.

جمله های نمونه

1. The pulsar is probably a different object.
[ترجمه گوگل]تپ اختر احتمالاً یک شی متفاوت است
[ترجمه ترگمان]The احتمالا یک شی متفاوت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. One of the pulsar's original discoverers, Stanislav Djorjovski, reported finding a brighter star coinciding with the pulsar last November.
[ترجمه گوگل]یکی از کاشفان اصلی تپ اختر، استانیسلاو جورجوفسکی، گزارش داد که در نوامبر گذشته ستاره درخشان تری را همزمان با تپ اختر پیدا کرده است
[ترجمه ترگمان]یکی از discoverers اصلی pulsar، استانیسلاو Djorjovski، گزارش داد که پیدا کردن یک ستاره روشن تر همزمان با the در نوامبر گذشته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The pulsar is a member of the slowly growing class of millisecond pulsars with low-mass companions.
[ترجمه گوگل]تپ اختر عضوی از کلاس تپ اخترهای میلی ثانیه ای است که به آرامی در حال رشد هستند با همراهان کم جرم
[ترجمه ترگمان]pulsar عضوی از کلاس رشد آهسته of است که همراه با همراهان کم - است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Subsequent timing observations have shown the pulsar to be in a 74-day circular orbit with a low-mass companion.
[ترجمه گوگل]مشاهدات زمان‌بندی بعدی نشان می‌دهد که تپ‌اختر در یک مدار دایره‌ای 74 روزه با یک همراه کم جرم قرار دارد
[ترجمه ترگمان]مشاهدات زمان بندی بعدی نشان داده اند که pulsar در یک مدار گردشی ۷۴ روزه با یک همراه کم جمعی قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Structure of a pulsar — a rotating magnetic neutron star.
[ترجمه گوگل]ساختار یک تپ اختر - یک ستاره نوترونی مغناطیسی در حال چرخش
[ترجمه ترگمان]ساختار یک ستاره نوترونی چرخشی چرخان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The limited sensitivity of present pulsar surveys and the greater frequency drift make the more distant pulsars difficult to observe.
[ترجمه گوگل]حساسیت محدود بررسی‌های تپ‌اختری فعلی و رانش فرکانس بیشتر، رصد تپ‌اخترهای دورتر را دشوار می‌کند
[ترجمه ترگمان]حساسیت محدود برآورده ای pulsar فعلی و دریفت فرکانس بزرگ تر باعث می شود که دسترسی بیشتر به pulsars دشوار باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Pulsar : A dense, rapidly rotating star that emits pulses of light.
[ترجمه گوگل]تپ اختر: ستاره ای متراکم و به سرعت در حال چرخش که پالس های نور ساطع می کند
[ترجمه ترگمان]Pulsar: یک ستاره چرخان به سرعت چرخان که پالس های نوری را منتشر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A pulsar is a celestial object that emits light in short burst.
[ترجمه گوگل]تپ اختر یک جرم آسمانی است که نور را به صورت انفجاری کوتاه ساطع می کند
[ترجمه ترگمان]A یک شی آسمانی است که نور را به طور کوتاه منتشر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The present and potential situation of the pulsar observation research in China is analysed.
[ترجمه گوگل]وضعیت فعلی و بالقوه تحقیقات رصد تپ اختر در چین تجزیه و تحلیل شده است
[ترجمه ترگمان]وضعیت کنونی و پتانسیل تحقیقات مشاهده pulsar در چین مورد تحلیل قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. First of all the reason of the pulsar dispersion and several popular de - dispersion algrithms are introduced.
[ترجمه گوگل]اول از همه دلیل پراکندگی تپ اختر و چندین الگوریتم پراکندگی محبوب معرفی شده است
[ترجمه ترگمان]اول از همه دلیل پراکندگی pulsar و چندین پراکندگی مشهور dispersion معرفی می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Each pulsar or neutron star is the fast - rotating, dead heart of a once - massive star.
[ترجمه گوگل]هر تپ اختر یا ستاره نوترونی قلب سریع چرخان و مرده یک ستاره زمانی پرجرم است
[ترجمه ترگمان]هر ستاره نوترونی یا نوترون سرعت چرخش سریع، قلب مرده یک ستاره است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In this paper, a pulsar de - dispersion algorithm on Short Time Fourier Transform ( STFT ) is presented.
[ترجمه گوگل]در این مقاله، یک الگوریتم پراکندگی تپ اختر بر روی تبدیل فوریه کوتاه مدت (STFT) ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، یک الگوریتم پراکنش در زمان کوتاه تبدیل فوریه (STFT)ارائه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. For example a pulsar is a rapidly spinning neutron star with a strong magnetic field.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال یک تپ اختر یک ستاره نوترونی به سرعت در حال چرخش با میدان مغناطیسی قوی است
[ترجمه ترگمان]برای مثال a یک ستاره نوترونی چرخنده با میدان مغناطیسی قوی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. An introduction on the definition of binary pulsar time BPT was given.
[ترجمه گوگل]مقدمه ای در مورد تعریف BPT زمان تپ اختری باینری ارائه شد
[ترجمه ترگمان]مقدمه ای بر تعریف زمان pulsar دوتایی BPT ارایه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Astronomers have tracked the movement of pulsar, making the first direct measurement of its impressive speed.
[ترجمه گوگل]ستاره شناسان حرکت تپ اختر را ردیابی کرده اند و اولین اندازه گیری مستقیم سرعت چشمگیر آن را انجام داده اند
[ترجمه ترگمان]ستاره شناسان حرکت of را ردیابی کرده و اولین اندازه گیری مستقیم سرعت تاثیر گذار خود را انجام داده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• (astronomy) celestial body which radiates electromagnetic pulses at regular intervals (believed to be a rapidly spinning neutron star)

پیشنهاد کاربران

pulsar ( نجوم رصدی و آشکارسازها )
واژه مصوب: تَپ اختر
تعریف: ستارۀ نوترونی چرخانی که پرتو الکترومغناطیسی گسیل می کند و زمانی این پرتو دیده می شود که به سمت زمین باشد، ازاین رو نور آن مانند فانوس دریایی قطع و وصل می شود
تپ اخترها ( Pulsar ) ‏ یا ستاره های تپنده – ستاره های نوترونی چرخانی هستند که با سرعت بسیار زیادی دوران می کنند و پالس های مداومی از انرژی تابشی به همراه خطوط میدان مغناطیسی قوی را از خود منتشر می کنند
تپ اختر
ستاره های نوترونی چرخانی هستند که با سرعت بسیار زیادی دوران می کنند و از خود انرژی تابشی و میدان مغناطیسی قوی منتشر می کنند ( نجوم )
شبه ستاره

بپرس