parchment

/ˈpɑːrt͡ʃmənt//ˈpɑːt͡ʃmənt/

معنی: کاغذ پوست، نسخه خطی روی پوست اهو
معانی دیگر: (پوست حیوان معمولا پوست آهو که روی آن می نویسند یا نقاشی می کنند) کاغذ پوستی، پوستینه، طومار پوستی، دست نوشته (یا سند یا تصویر و غیره) روی پوست، پوست نگاشت، (کاغذ ساخته شده از پلاس و خمیر چوب که ظاهرا مثل پوست است) کاغذ پوست نما، کاغذ روغنی (که حباب چراغ را از آن می ساختند)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: parchmentlike (adj.)
(1) تعریف: a paperlike material made of the skins of sheep or goats.

(2) تعریف: paper that resembles this material.

(3) تعریف: a document written on either of these materials, esp. a diploma.

جمله های نمونه

1. a parchment with nader shah's seal
پوست نگاشتی با مهر نادرشاه

2. ancient iranians wrote on parchment instead of papyrus
ایرانیان باستان به جای پاپیروس روی پوست چیز می نوشتند.

3. The parchment came to bits in my hands.
[ترجمه گوگل]پوست در دستانم تکه تکه شد
[ترجمه ترگمان]کاغذ پوستی به دستم خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A framed parchment hung on the wall.
[ترجمه گوگل]یک پوسته قاب شده به دیوار آویزان شده بود
[ترجمه ترگمان]یک کاغذ پوستی به دیوار آویخته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Cover with a sheet of non-stick baking parchment.
[ترجمه گوگل]با یک ورقه کاغذ روغنی نچسب بپوشانید
[ترجمه ترگمان]روی یک ورق کاغذ پوستی non بپوشانید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Where can I get parchment paper?
[ترجمه گوگل]از کجا می توانم کاغذ پوستی تهیه کنم؟
[ترجمه ترگمان]کاغذ پوستی را از کجا بیاورم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Where possible he would seize scraps of parchment and draw lines, muttering to himself and scratching his head.
[ترجمه گوگل]تا جایی که ممکن بود تکه‌های کاغذ پوست را می‌گرفت و خط‌هایی می‌کشید، با خودش غر می‌زد و سرش را می‌خرید
[ترجمه ترگمان]جایی که امکان داشت تکه های کاغذ پوستی را به دست می گرفت و به خود می پیچید و زیر لب چیزی زمزمه می کرد و سرش را می خاراند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Some were open to reveal rolls of parchment spilling out on to the floor.
[ترجمه گوگل]برخی از آنها باز بودند تا رول‌های پوستی که روی زمین ریخته شده بود را آشکار کنند
[ترجمه ترگمان]بعضی از آن ها روی زمین افتاده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Gorphal picked up the parchment and raised one eyebrow slightly when he saw the familiar ideograms of the Golden Empire.
[ترجمه گوگل]گورفال با دیدن ایده‌های آشنای امپراتوری طلایی، پوسته پوست را برداشت و یک ابرو را کمی بالا برد
[ترجمه ترگمان]Gorphal کاغذ پوستی را برداشت و یک ابرویش را کمی بالا برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The yellowed parchment becomes a light-filled emptiness.
[ترجمه گوگل]پوست زرد شده تبدیل به یک فضای خالی پر نور می شود
[ترجمه ترگمان]کاغذ پوستی که زرد شده بود، فضای خالی را پر کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The clerks studied the parchment curiously.
[ترجمه گوگل]کارمندان با کنجکاوی پوست را مطالعه کردند
[ترجمه ترگمان]فروشنده با کنجکاوی کاغذ پوستی را برانداز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Corbett crumpled the parchment into a ball and threw it angrily at the wall.
[ترجمه گوگل]کوربت پوسته پوستی را مچاله کرد و آن را با عصبانیت به سمت دیوار پرتاب کرد
[ترجمه ترگمان]))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Place on a tray lined with nonstick baking parchment and leave to harden in the fridge.
[ترجمه گوگل]روی سینی که با کاغذ روغنی نچسب پوشانده اید بچینید و در یخچال بگذارید تا سفت شود
[ترجمه ترگمان]روی یک سینی پر از کاغذ پوستی nonstick لم داده بودند و در یخچال جا به جا می شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. We bought cartloads of parchment from Charterhouse, Oxford and even sent orders to places as far north as Norwich and Cambridge.
[ترجمه گوگل]ما گاری‌های کاغذ پوست را از Charterhouse، آکسفورد خریداری کردیم و حتی سفارش‌هایی را به مناطق شمالی مانند نوریچ و کمبریج ارسال کردیم
[ترجمه ترگمان]ما cartloads از parchment را از Charterhouse، آکسفورد خریدیم و حتی دستور داد تا به محل هایی مثل ناریچ و کیمبریج بروند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. He'd been ill for a long time, and his skin was like parchment.
[ترجمه گوگل]او مدت ها بود که بیمار بود و پوستش مانند پوست پوست بود
[ترجمه ترگمان]مدت زیادی بیمار بود و پوستش مثل کاغذ پوستی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کاغذ پوست (اسم)
parchment

نسخه خطی روی پوست اهو (اسم)
parchment

انگلیسی به انگلیسی

• goatskin scroll; paper made of goatskin
in former times, parchment was the skin of a sheep or goat that was used for writing on.

پیشنهاد کاربران

سند_مدرک
پوست حیوانات ( که برای نوشتن از آن استفاده می شده ) _ با واژگان part انگلیسی و پارت ها و پارچه و. . . هم ریشه است.
کاغذ پوستی. پارشمن. متفاوت است از طومار ها که به دور لوله استوانه ای پیچیده می شنود، شکل مدرن تر کاغذ های امروزی ولی باپوست.
Animal's skin
منبع : Ielts 17
[آرشیو]اسناد پوستی
پوست نگاره
پوسته خارجی محافظ دانه قهوه

بپرس