peaky

/ˈpiːki//ˈpiːki/

pecky سکندری خورنده مثل اسب، متلاطم، طوفانی

جمله های نمونه

1. You look a bit peaky, love, are you all right?
[ترجمه گوگل]تو کمی اوج به نظر میرسی، عشق، حالت خوبه؟
[ترجمه ترگمان]، تو یه خورده عصبی به نظر میای، عشقم، حالت خوبه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. You're looking a little peaky. Are you OK?
[ترجمه می‌نا] یکم عصبی بنظر میای. . . حالت خوبه؟
|
[ترجمه گوگل]شما کمی اوج به نظر می رسید خوبی؟
[ترجمه ترگمان]داری به یه کم عصبی نگاه می کنی تو حالت خوبه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He's looking a bit peaky today.
[ترجمه گوگل]او امروز کمی اوج به نظر می رسد
[ترجمه ترگمان]امروز یک کم عصبی به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. You look awfully peaky and you've hardly eaten a thing.
[ترجمه h.asgari] شما بشدت عصبی هستید و بسختی یه چیزی خوردی.
|
[ترجمه گوگل]شما به طرز وحشتناکی اوج به نظر می رسید و به سختی چیزی خورده اید
[ترجمه ترگمان]به نظر خیلی عصبی میای و به سختی چیزی خوردی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. So, we're feeling a bit peaky are we?
[ترجمه گوگل]بنابراین، ما کمی اوج احساس می کنیم؟
[ترجمه ترگمان]پس، ما احساس می کنیم یه ذره عصبی هستیم، هستیم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. For a Health Secretary he looked pale and peaky.
[ترجمه گوگل]برای یک وزیر بهداشت او رنگ پریده و اوج به نظر می رسید
[ترجمه ترگمان]برای یک وزیر بهداشت رنگ پریده و peaky به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Lesley-Jane looked strained and peaky and her performance was once again subdued.
[ترجمه گوگل]لسلی جین خسته و اوج گرفته به نظر می رسید و عملکرد او یک بار دیگر ضعیف بود
[ترجمه ترگمان]جین - جین عصبی و رنجور به نظر می رسید و عملکرد او دوباره آرام شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. My familiar, peaky little face.
[ترجمه گوگل]چهره کوچولوی آشنا و قله من
[ترجمه ترگمان]چهره آشنا و رنجور من
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The elder son (see photo, L) of Japan's former superstars Momoe Yamaguchi and Tomokazu Miura has entered the music world as a vocalist for the band "Peaky SALT" and released his 1st song last month.
[ترجمه گوگل]پسر بزرگ (عکس L را ببینید) سوپراستارهای سابق ژاپنی موموئه یاماگوچی و توموکازو میورا به عنوان خواننده گروه "Peaky SALT" وارد دنیای موسیقی شده و اولین آهنگ خود را ماه گذشته منتشر کرد
[ترجمه ترگمان]پسر بزرگ تر (عکس، چپ)از superstars سابق ژاپن، Momoe یاماگوچی و Tomokazu Miura به عنوان خواننده گروه \"peaky SALT\" وارد دنیای موسیقی شدند و اولین آهنگ خود را ماه گذشته منتشر کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Well, take care of yourself, you're looking peaky today.
[ترجمه گوگل]خوب، مواظب خودت باش، امروز اوج به نظر میرسی
[ترجمه ترگمان] خب، مراقب خودت باش، امروز به نظر عصبی میای
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. For a while she was peaky and wouldn't eat.
[ترجمه گوگل]مدتی اوج گرفته بود و غذا نمی خورد
[ترجمه ترگمان]برای مدتی آشفته بود و چیزی نمی خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. For a while she was peaky and wouldn't eat. But she was coming around.
[ترجمه گوگل]مدتی اوج گرفته بود و غذا نمی خورد اما او داشت به اطراف می آمد
[ترجمه ترگمان]برای مدتی آشفته بود و چیزی نمی خورد اما اون داشت میومد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Well, take care of yourself. You're looking peaky today. I suppose that's matural after your accident.
[ترجمه گوگل]خب مواظب خودت باش شما امروز اوج به نظر می رسید من فکر می کنم که بعد از تصادف شما بالغ است
[ترجمه ترگمان] خب، مراقب خودت باش امروز به نظر عصبی میای فکر کنم بعد از تصادف تو هم این اتفاق افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. They tend to be looking a bit peaky and green about the gills.
[ترجمه گوگل]آنها تمایل دارند کمی اوج و سبز در اطراف آبشش به نظر برسند
[ترجمه ترگمان]آن ها تمایل دارند کمی به رنگ سبز و سبز در اطراف the نگاه کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• if someone looks peaky, they look pale and rather ill; an informal word.

پیشنهاد کاربران

Picky : سخت گیر - سخت پسند - مشکل پسند
Peaky : رنگ پریده ( از بیماری یا خستگی ) - مریض احوال - جسد مانند - مانند کسیکه کم خونی شدید داره
هر دو صفت هستند
فرستادن مورد نظر
سرکش
جنایتکار

بپرس