penalize

/ˈpenəˌlaɪz//ˈpiːnəlaɪz/

معنی: تنبیه کردن، جریمه کردن، تاوان دادن
معانی دیگر: تاوان گرفتن، به کیفر رساندن، در موقعیت نامساعد قرار دادن

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: penalizes, penalizing, penalized
مشتقات: penalizable (adj.), penalization (n.)
(1) تعریف: to inflict a penalty on (a person or group).
متضاد: reward
مشابه: fine, punish

- The skater was penalized for omitting a required jump.
[ترجمه گوگل] اسکیت باز به دلیل حذف یک پرش ضروری جریمه شد
[ترجمه ترگمان] اسکیت باز به خاطر حذف پرش مورد نیاز، جریمه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The judge penalized the company for unfair hiring practices.
[ترجمه گوگل] قاضی شرکت را به دلیل اعمال ناعادلانه استخدام جریمه کرد
[ترجمه ترگمان] قاضی این شرکت را بخاطر اعمال ناعادلانه استخدام جریمه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: to declare punishable or inflict a punishment for (an act, offense, or the like).
مشابه: punish

- This type of offense is penalized severely in this state.
[ترجمه نیما رزم آرا] این نوع توهین کردن در این ایالت جریمه ی سنگینی دارد
|
[ترجمه گوگل] این نوع تخلف در این ایالت به شدت مجازات می شود
[ترجمه ترگمان] این نوع توهین به شدت در این وضعیت جریمه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: to impose a disadvantage or handicap on.
متضاد: favor

- The educational system penalizes children whose parents are unwilling or incapable of giving them extra help.
[ترجمه گوگل] سیستم آموزشی کودکانی را که والدینشان تمایلی به کمک بیشتر به آنها ندارند یا ناتوان هستند جریمه می کند
[ترجمه ترگمان] سیستم آموزشی کودکان را تحت نظر قرار می دهد که والدینشان تمایلی به کمک به آن ها ندارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. to penalize a team 10 yards for unnecessary roughness
به خاطر خشونت بی مورد تیم را 10 یارد جریمه کردن

2. to penalize unlicensed drivers
رانندگان بدون گواهینامه را جریمه کردن

3. The Detroit Lions were penalized fifteen yards for their rough play.
[ترجمه گوگل]شیرهای دیترویت به دلیل بازی خشن خود پانزده یاردی جریمه شدند
[ترجمه ترگمان]The دیترویت پانزده یارد برای بازی خشن آن ها پرداخته شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. We were penalized for not following tradition.
[ترجمه گوگل]ما به دلیل پیروی نکردن از سنت جریمه شدیم
[ترجمه ترگمان]ما بخاطر عدم پیروی از سنت جریمه شدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Mrs. Robins penalized us for doing the math problem in ink.
[ترجمه گوگل]خانم رابینز ما را به خاطر انجام مسئله ریاضی با جوهر جریمه کرد
[ترجمه ترگمان]خانم \"robins\" از ما برای انجام دادن مشکل ریاضی داد زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The new law appears to penalize the poorest members of society.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد قانون جدید فقیرترین اعضای جامعه را مجازات می کند
[ترجمه ترگمان]قانون جدید به نظر می رسد که فقیرترین اعضای جامعه را جریمه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The House of Representatives voted to penalize him for ethics violations.
[ترجمه گوگل]مجلس نمایندگان به مجازات او به دلیل نقض اخلاق رأی داد
[ترجمه ترگمان]مجلس نمایندگان به او رای داد که او را بخاطر تخلفات اخلاقی جریمه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. They will not penalize their employees for leaving to take a child to the doctor.
[ترجمه گوگل]آنها کارمندان خود را به خاطر خروج کودک برای بردن به پزشک جریمه نمی کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها کارمندان خود را جریمه نخواهند کرد تا کودک را به پزشک ببرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. New laws will penalize firms that continue to pollute the environment.
[ترجمه گوگل]قوانین جدید شرکت هایی را که همچنان به آلودگی محیط زیست ادامه می دهند مجازات خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]قوانین جدید شرکت هایی را جریمه خواهد کرد که به آلوده کردن محیط زیست ادامه می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Number twenty-five, do not penalize for articulation errors.
[ترجمه گوگل]شماره بیست و پنج، برای خطاهای بیان جریمه نکنید
[ترجمه ترگمان]شماره بیست و پنج، خطاهای بیان را جریمه نکنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It would penalize foreign companies for energy investments in those two nations -- even if legal under their own laws.
[ترجمه گوگل]این امر شرکت های خارجی را برای سرمایه گذاری در انرژی در این دو کشور جریمه می کند - حتی اگر طبق قوانین خودشان قانونی باشد
[ترجمه ترگمان]این لایحه شرکت های خارجی را برای سرمایه گذاری انرژی در آن دو کشور جریمه خواهد کرد - حتی اگر تحت قوانین خودشان قانونی باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. How can a referee penalize a player?
[ترجمه گوگل]چگونه داور می تواند بازیکنی را جریمه کند؟
[ترجمه ترگمان]چگونه داور می تواند یک بازیکن را جریمه کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Each Member shall prohibit and penalize any kind of victimization a seafarer for filing a complaint.
[ترجمه گوگل]هر عضو باید هر نوع قربانی شدن یک دریانورد را برای طرح شکایت ممنوع و مجازات کند
[ترجمه ترگمان]هر عضو هر گونه of را جریمه و جریمه می کند تا شکایت را پر کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Yet, the electorate does not penalize politicians when they fail to deliver these services.
[ترجمه گوگل]با این حال، رای دهندگان سیاستمداران را در صورت عدم ارائه این خدمات جریمه نمی کنند
[ترجمه ترگمان]با این وجود، رای دهندگان وقتی این خدمات را ارائه نمی دهند، سیاستمداران را جریمه نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. PENALIZE: a coat that is short or overall even.
[ترجمه گوگل]PENALIZE: کتی که کوتاه یا یکدست است
[ترجمه ترگمان]PENALIZE: یک کت کوتاه و یا حتی کلی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. To penalize by fining or demanding forfeiture.
[ترجمه گوگل]برای مجازات با جریمه یا مطالبه ضبط
[ترجمه ترگمان]جریمه کردن با جریمه کردن و یا درخواست توقیف
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. It would be unfair to penalize those without a job.
[ترجمه گوگل]این غیرمنصفانه است که کسانی را که شغل ندارند مجازات کنیم
[ترجمه ترگمان]ناعادلانه است که بدون یک شغل، جریمه را جریمه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. Characters can penalize close - combat opponent's accuracy by subtracting their Defense from his dice pool.
[ترجمه گوگل]شخصیت‌ها می‌توانند دقت حریف را با کم کردن دفاع خود از استخر تاس او جریمه کنند
[ترجمه ترگمان]شخصیت می تواند دقت حریف را با کم کردن Defense از لبه طاس خود جریمه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

19. The new law will penalize businesses that treat minorities unfairly.
[ترجمه گوگل]قانون جدید مشاغلی را که با اقلیت ها ناعادلانه رفتار می کنند مجازات می کند
[ترجمه ترگمان]قانون جدید شرکت هایی را جریمه خواهد کرد که به طور ناعادلانه با اقلیت ها رفتار می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تنبیه کردن (فعل)
amerce, punish, flog, castigate, penalize, chastise, scourge, horsewhip, reprimand

جریمه کردن (فعل)
fine, penalize, assess, mulct, sconce

تاوان دادن (فعل)
penalize, compensate, retaliate, remunerate, requite, indemnify

تخصصی

[حقوق] جریمه کردن، تنبیه کردن، مجازات کردن، در مضیقه قرار دادن

انگلیسی به انگلیسی

• punish, give a penalty; (law) declare something or an action punishable by regulation or by a law (also penalise)
if someone is penalized for something, they are made to suffer some disadvantage because of it.

پیشنهاد کاربران

تنبیه کردن، مجازات کردن
penalize ( v ) ( pinlˌaɪz ) =to punish sb for breaking a rule or law by making them suffer a disadvantage, e. g. You'll be penalized for poor spelling.
penalize
کیفری سازی
حقوقی سازی
مجازات کردن
جریمه یا تنبیه کردن
مجازات کردن و تنبیه کردن
برای ادارات و یا سازمان های متخلف به کار می ره که به این طریق یک سری از حقوق و امتیازات رو ازشون میگیرن
ریاضیات: حدف یا کاهش تاثیر یک پارامتر در معادله
منظور تنبیه یا جریمه ناعادلانه است
اجحاف کردن در حقِ

بپرس