perilously


بطور خطرناک

جمله های نمونه

1. Karpov, the champion, came perilously close to losing.
[ترجمه گوگل]کارپوف، قهرمان، به طرز خطرناکی به باخت نزدیک شد
[ترجمه ترگمان]Karpov، قهرمان، به نحو خطرناکی نزدیک از دست دادن بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. They were perilously close to the edge of the precipice.
[ترجمه گوگل]آنها به طرز خطرناکی به لبه پرتگاه نزدیک بودند
[ترجمه ترگمان]آن ها به نحو خطرناکی به لبه پرتگاه نزدیک شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She came perilously close to getting herself killed in her attempt to break the world record.
[ترجمه گوگل]او در تلاش برای شکستن رکورد جهانی به طرز خطرناکی نزدیک بود خودکشی کند
[ترجمه ترگمان]او به نحو خطرناکی نزدیک بود که خود را در تلاش برای شکستن رکورد جهانی به کشتن دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. We came perilously close to disaster.
[ترجمه گوگل]ما به طرز خطرناکی به فاجعه نزدیک شدیم
[ترجمه ترگمان]ما به طور خطرناکی به فاجعه نزدیک شدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. But he was perilously close to the edge of the crumbling cliff.
[ترجمه گوگل]اما او به طرز خطرناکی به لبه صخره در حال فروپاشی نزدیک بود
[ترجمه ترگمان]اما به نحو خطرناکی به لبه صخره فرو ریخته نزدیک شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Panicked, angry and perilously close to tears, Isabel sprang for the door.
[ترجمه گوگل]ایزابل وحشت زده، خشمگین و به طرز خطرناکی در حال اشک بود و به سمت در بلند شد
[ترجمه ترگمان]وحشت زده، عصبانی و خطرناک نزدیک به اشک، ایزابل به طرف در جست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Twice I ran perilously close to the edge, my eyes dazzled and eyelids drooping.
[ترجمه گوگل]دو بار به طرز خطرناکی نزدیک لبه دویدم، چشمانم خیره شده بود و پلک هایم افتاده بود
[ترجمه ترگمان]دو بار به نحو خطرناکی به لبه پرتگاه نزدیک شدم، چشمانم خیره شدند و پلک هایم بسته شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He was perilously close to losing control over House Republicans, especially the newly-elected class of 73 right-wing ideologues.
[ترجمه گوگل]او به طرز خطرناکی نزدیک بود کنترل خود را بر جمهوری خواهان مجلس نمایندگان، به ویژه طبقه تازه منتخب 73 ایدئولوگ جناح راست از دست بدهد
[ترجمه ترگمان]او به طور خطرناکی به دست دادن کنترل بر جمهوری خواهان مجلس، به ویژه طبقه جدیدی از ۷۳ ideologues جناح راست نزدیک بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In fact, at one point, Berni did come perilously close to being let out to play via a third-floor window.
[ترجمه گوگل]در واقع، در یک نقطه، برنی به طرز خطرناکی نزدیک شد که از پنجره طبقه سوم بازی کند
[ترجمه ترگمان]در واقع، در یک نقطه، Berni به طرز خطرناکی نزدیک شده بود که اجازه دهد از پنجره طبقه سوم بازی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The landed nobility provided tsarism with a perilously narrow social base.
[ترجمه گوگل]اشراف زمین دار پایگاه اجتماعی بسیار باریکی را برای تزاریسم فراهم کردند
[ترجمه ترگمان]نجبای پیاده به طور خطرناکی پایه اجتماعی بسیار باریک را فراهم کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Supplies are perilously low.
[ترجمه گوگل]منابع به طرز خطرناکی کم است
[ترجمه ترگمان]اجناس به طور خطرناکی پایین هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Our high and rising house prices rest perilously on short-term interest rates.
[ترجمه گوگل]قیمت‌های بالا و رو به رشد مسکن ما به‌طور خطرناکی متکی به نرخ‌های بهره کوتاه‌مدت است
[ترجمه ترگمان]قیمت های بالا و رو به بالا ما به طور خطرناکی بر نرخ بهره کوتاه مدت قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Their much-vaunted looser approach sees the band edging perilously towards becoming just another pop-rock band.
[ترجمه گوگل]رویکرد آزادتر آن‌ها باعث می‌شود که گروه به طرز خطرناکی به سمت تبدیل شدن به یک گروه پاپ راک دیگر حرکت کند
[ترجمه ترگمان]رویکرد متواضعانه آن ها این باند را می بیند که به طرز خطرناکی در حال تبدیل شدن به یک گروه راک - راک دیگر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Wouldn't it come perilously close to desecration?
[ترجمه گوگل]آیا به طرز خطرناکی به هتک حرمت نزدیک نمی شود؟
[ترجمه ترگمان]آیا این کار خطرناک به نظر نمی رسید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The jobless queue is getting perilously close to the 4m mark.
[ترجمه گوگل]صف بیکاری به طور خطرناکی به مرز 4 متر نزدیک می شود
[ترجمه ترگمان]صف بیکاران به نحو خطرناکی نزدیک به ۴ متر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• dangerously, hazardously, in a risky manner

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : imperil
✅️ اسم ( noun ) : peril
✅️ صفت ( adjective ) : perilous
✅️ قید ( adverb ) : perilously
perilously ( adv ) = به طور خطرناک، به طور مخاطره آمیز، به طور ریسک پذیر
definition = به طور خطرناکی ، یا به طوری که می تواند مشکلاتی ایجاد کند.
examples:
1 - houses perched perilously on craggy outposts
...
[مشاهده متن کامل]

خانه هایی که به طرز خطرناکی در پایگاه مرزی ناهموار قرار دارند.
2 - She came perilously close to getting herself killed in her attempt to break the world record.
او در تلاش برای شکستن رکورد جهانی بسیار خطرناک نزدیک بود که جون خودش را از دست بدهد ( خودش را بکشد ) .
3 - They passed a house which seemed to hang perilously onto the hillside.
آنها از خانه ای عبور کردند که به نظر به طرز خطرناکی به دامنه تپه آویزان بود.
4 - The oil price is hovering perilously close to $100 a barrel.
قیمت نفت به طور خطرناکی نزدیک به 100 دلار در هر بشکه معلق است.
5 - Mr McCain sometimes looks perilously near to losing his temper.
آقای مک کین گاهی اوقات به به طرز خطرناکی نزدیک است که از کوره در برود.

come close
( to something/to doing something )
[Idiom]
​to almost reach or do something
. E. g
The car came 👉perilously👈 close to running her down
اتومبیل تقریبا زیرش گرفته بود
...
[مشاهده متن کامل]

( خیلی خطرناک نزدیک شد )
ForignAffairs. com@
. . .
Three years is a long time for Iran to build up its war chest and stabilize conditions at home, but it is a perilously short time for any business weighing sustainable engagement with the country

بپرس