perpetuation


مخلدسازى، جاودان سازى

جمله های نمونه

1. The perpetuation of nuclear deployments is morally unacceptable.
[ترجمه گوگل]تداوم استقرار هسته ای از نظر اخلاقی غیرقابل قبول است
[ترجمه ترگمان]The استقرار هسته ای از نظر اخلاقی غیرقابل قبول است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Love creates living life, making possible the perpetuation and improvement of human species. Dr T. P. Chia
[ترجمه گوگل]عشق زندگی زنده می آفریند و تداوم و ارتقای نوع انسان را ممکن می سازد دکتر تی پی چیا
[ترجمه ترگمان]عشق، زندگی زنده را ایجاد می کند و the و پیشرفت گونه های انسانی را ممکن می سازد دکتر تی پی چیا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The meme for blind faith secures its own perpetuation by the simple unconscious expedient of discouraging rational inquiry.
[ترجمه گوگل]میم برای ایمان کور، تداوم خود را با مصلحت ناخودآگاه ساده ناامیدکننده تحقیق عقلانی تضمین می کند
[ترجمه ترگمان]مم برای ایمان کور، perpetuation خود را با تدبیر شخصی ساده و ناخودآگاه از یک پرس و جوی منطقی پاک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It is a method that assures perpetuation of disparities in power and of inequities in every form of day-to-day existence.
[ترجمه گوگل]این روشی است که تداوم اختلاف در قدرت و نابرابری ها را در هر شکلی از زندگی روزمره تضمین می کند
[ترجمه ترگمان]این روشی است که perpetuation of در قدرت و نابرابری ها در هر شکل زندگی روزمره را تضمین می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. But it does set up the preconditions for perpetuation of the lack of reading skills within successive generations.
[ترجمه گوگل]اما پیش‌شرط‌هایی را برای تداوم فقدان مهارت‌های خواندن در نسل‌های متوالی ایجاد می‌کند
[ترجمه ترگمان]اما پیش شرطه ای perpetuation را برای perpetuation مهارت های خواندن در نسل های متوالی تنظیم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Common Three-coil Motor, Frequency Motor, Synchronal Perpetuation Magnetism Motor can be tested by this system.
[ترجمه گوگل]موتور سه سیم پیچ معمولی، موتور فرکانس، موتور مغناطیسی تداوم سنکرونال توسط این سیستم قابل آزمایش است
[ترجمه ترگمان]موتور القایی سه فاز، موتور فرکانس، موتور مغناطیس سنج، موتور مغناطیس سنج می تواند توسط این سیستم مورد آزمایش قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The reestablishment or perpetuation of native cultural traits, especially in opposition to acculturation.
[ترجمه گوگل]استقرار مجدد یا تداوم ویژگی های فرهنگی بومی، به ویژه در تقابل با فرهنگ پذیری
[ترجمه ترگمان]بازسازی و یا perpetuation ویژگی های فرهنگی بومی، به ویژه در مخالفت با فرهنگ پذیری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Accounts of socialization help to explain the perpetuation of ideologies about gender roles.
[ترجمه گوگل]گزارش های اجتماعی شدن به توضیح تداوم ایدئولوژی ها در مورد نقش های جنسیتی کمک می کند
[ترجمه ترگمان]حساب های اجتماعی اجتماعی به توضیح the of درباره نقش های جنسیتی کمک می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Does the mental perpetuation exist?
[ترجمه زهرا] آیا جوادانگی ذهنی وجود دارد؟
|
[ترجمه گوگل]آیا تداوم ذهنی وجود دارد؟
[ترجمه ترگمان]آیا جاودانه ساز وجود دارد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This is the real perpetuation!
[ترجمه گوگل]این تداوم واقعی است!
[ترجمه ترگمان]!! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. These arguments may have been used as a rhetorical device to argue for a perpetuation of a United Nations role.
[ترجمه گوگل]این استدلال ها ممکن است به عنوان ابزاری لفاظی برای استدلال برای تداوم نقش سازمان ملل استفاده شده باشد
[ترجمه ترگمان]این استدلال ها برای بحث درباره a نقش سازمان ملل، ممکن است به عنوان ابزاری برای بحث و بحث در نظر گرفته شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The lack of military action from other countries has contributed to the perpetuation of the civil war.
[ترجمه گوگل]عدم اقدام نظامی از سوی دیگر کشورها به تداوم جنگ داخلی کمک کرده است
[ترجمه ترگمان]عدم اقدام نظامی از سوی کشورهای دیگر به the جنگ داخلی کمک کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This competition not only selected the strong but developed their faculties and ensured their perpetuation.
[ترجمه گوگل]این رقابت نه تنها افراد قوی را انتخاب کرد، بلکه توانایی های آنها را توسعه داد و ماندگاری آنها را تضمین کرد
[ترجمه ترگمان]این رقابت نه تنها افراد قوی را انتخاب کرده بلکه استعدادهای خود را توسعه داده و perpetuation را تضمین می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Are there some on going policies that encourage its perpetuation?
[ترجمه گوگل]آیا برخی از سیاست های جاری وجود دارد که تداوم آن را تشویق می کند؟
[ترجمه ترگمان]آیا در مورد سیاست هایی که perpetuation را تشویق می کند وجود دارند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• eternalization, act of making everlasting; act of preserving from extinction, act of rescuing from oblivion

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : perpetuate
✅️ اسم ( noun ) : perpetuation
✅️ صفت ( adjective ) : perpetual
✅️ قید ( adverb ) : perpetually
ابقاء ایده و یا موقعیت
به تعریف postcolonial theory دقت بفرمایید.
بقا
تداوم
استمرار
جاودانگی
امتداد، طولانی سازی
دایمی سازی، جاویدان سازی، پایا شدن، ماندگار و ماندنی کردن. ابدی سازی
تداوم

بپرس