pertain to

/pərˈteɪntuː//pəˈteɪntuː/

معنی: مربوط بودن به
معانی دیگر: مربوط بودن به

جمله های نمونه

1. His remark did not pertain to the question.
[ترجمه طاها تهامی] اظهارات او مربوط به سوال نبود.
|
[ترجمه گوگل]اظهارات او مربوط به سوال نبود
[ترجمه ترگمان]حرف او به این سوال جواب نمی داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This matter does not pertain to politics.
[ترجمه سارا] این موضوع با سیاست ارتباطی ندارد
|
[ترجمه هادی] این موضوع با سیاست مرتبط نیست
|
[ترجمه هادی] این موضوع به سیاست مرتبط نیست
|
[ترجمه گوگل]این موضوع ربطی به سیاست ندارد
[ترجمه ترگمان]این موضوع ربطی به سیاست ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Does it pertain to the state or to the people of the state?
[ترجمه گوگل]آیا به دولت مربوط می شود یا به مردم آن ایالت؟
[ترجمه ترگمان]آیا این مربوط به دولت یا مردم کشور است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They pertain to all possible effects that could have occurred, both positive and negative, anticipated and unanticipated.
[ترجمه گوگل]آنها مربوط به تمام اثرات احتمالی هستند که می توانستند اتفاق بیفتند، چه مثبت و چه منفی، پیش بینی شده و پیش بینی نشده
[ترجمه ترگمان]آن ها مربوط به تمام اثرات ممکن است که می تواند رخ دهد، هم مثبت و هم منفی، پیش بینی شده و پیش بینی نشده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The question didn't pertain to me; it related to him.
[ترجمه گوگل]سوال به من مربوط نمی شد مربوط به او بود
[ترجمه ترگمان]این سوال به من ربطی نداشت؛ مربوط به او بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Our results pertain to a sample of 101 subjects, in many of whom the birth weight was obtained by maternal recall.
[ترجمه گوگل]نتایج ما مربوط به یک نمونه 101 نفری است که در بسیاری از آنها وزن هنگام تولد از طریق یادآوری مادر به دست آمده است
[ترجمه ترگمان]نتایج ما مربوط به نمونه ای از ۱۰۱ موضوع است که در بسیاری از آن ها وزن زایمان از طریق یادآوری مادرانه به دست آمده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Instead, the directions to their house all pertain to high-level activities like navigating through a town.
[ترجمه گوگل]در عوض، مسیرهای خانه آنها همگی مربوط به فعالیت‌های سطح بالا مانند پیمایش در یک شهر است
[ترجمه ترگمان]در عوض، مسیر خانه آن ها مربوط به فعالیت های سطح بالای مانند مرور از طریق یک شهر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. These modifications pertain to improvements in the inspection and operation of locking and vent mechanisms.
[ترجمه گوگل]این تغییرات مربوط به بهبود در بازرسی و عملکرد مکانیسم های قفل و دریچه است
[ترجمه ترگمان]این اصلاحات مربوط به بهبودها در بازرسی و عملیات قفل کردن و مکانیسم های تخلیه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Other events, such as onheight and onopacity, pertain to views'visible attributes.
[ترجمه گوگل]رویدادهای دیگر، مانند onheight و onopacity، به ویژگی‌های قابل مشاهده views مربوط می‌شوند
[ترجمه ترگمان]رویداده ای دیگر مانند onheight و onopacity مربوط به دیدگاه های قابل رویت هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The de-listing does not pertain to the filtered cigars or pipe tobacco products sold by GT.
[ترجمه گوگل]حذف فهرست مربوط به سیگارهای فیلتر شده یا محصولات تنباکوی پیپ فروخته شده توسط GT نیست
[ترجمه ترگمان]لیست de مربوط به سیگارهای فیلتر شده یا محصولات تنباکو است که توسط جی تی فروخته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I'm afraid that your remark does not pertain to the question.
[ترجمه ریحانه] ببخشید نظر شما مربوط به سوال نیست
|
[ترجمه گوگل]من می ترسم که اظهارات شما مربوط به سوال نباشد
[ترجمه ترگمان]متاسفانه این حرف شما ربطی به سوال ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. We shall present certain introductory notions that pertain to finite deformation in this chapter.
[ترجمه گوگل]ما مفاهیم مقدماتی خاصی را که مربوط به تغییر شکل محدود است در این فصل ارائه خواهیم کرد
[ترجمه ترگمان]ما مفاهیم مقدماتی خاصی را ارایه خواهیم کرد که مربوط به تغییر شکل محدود در این فصل هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. How this might pertain to choices that people might make is, as yet, unclear.
[ترجمه گوگل]اینکه چگونه این ممکن است به انتخاب هایی که مردم ممکن است انجام دهند مربوط باشد، هنوز مشخص نیست
[ترجمه ترگمان]اینکه این موضوع ممکن است به انتخاب هایی که مردم ممکن است انجام دهند مربوط می شود، هنوز مشخص نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The imaginary elements pertain to a condition or state of a figure.
[ترجمه گوگل]عناصر خیالی به یک وضعیت یا حالت یک شکل مربوط می شود
[ترجمه ترگمان]عناصر خیالی به یک وضعیت یا وضعیت یک شکل مربوط می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. All these stress states pertain to the same load.
[ترجمه گوگل]همه این حالت های تنش به یک بار مربوط می شوند
[ترجمه ترگمان]تمام این حالات استرس مربوط به بار یکسانی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مربوط بودن به (فعل)
treat, concern, allude, pertain to

پیشنهاد کاربران

مربوط به . . .
ارتباط داشتن با
( V )
متعلق/وابسته/منوط/مرتبط بودن به
مربوط بودن
مربوط بودن به
relate or have a connection with
Rerale to

بپرس