petabyte

جمله های نمونه

1. reported using Hadoop to sort one petabyte of data in about 16 hours (see Resources to learn more about these benchmarks).
[ترجمه گوگل]گزارش شده است که از Hadoop برای مرتب کردن یک پتابایت داده در حدود 16 ساعت استفاده می کند (برای اطلاعات بیشتر در مورد این معیارها به منابع مراجعه کنید)
[ترجمه ترگمان]با استفاده از Hadoop برای مرتب سازی یک petabyte داده ها در حدود ۱۶ ساعت گزارش داد (منابع را ببینید تا اطلاعات بیشتری در مورد این معیارها کسب کنند)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. "This 120 petabyte system is on the lunatic fringe now, but in a few years it may be that all cloud computing systems are like it, " Hillsberg says.
[ترجمه گوگل]هیلزبرگ می‌گوید: «این سیستم 120 پتابایتی اکنون در حاشیه است، اما چند سال دیگر ممکن است همه سیستم‌های رایانش ابری شبیه آن باشند
[ترجمه ترگمان]Hillsberg می گوید: \" این سیستم ۱۲۰ petabyte اکنون در حاشیه جنون آمیز قرار دارد، اما در عرض چند سال همه سیستم های محاسبه بروش ابر مانند آن هستند \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Some incarnations of GFS are file systems "many petabytes in size"--a petabyte being a million gigabytes.
[ترجمه گوگل]برخی از تجسم‌های GFS سیستم‌های فایلی با اندازه پتابایت هستند - یک پتابایت یک میلیون گیگابایت است
[ترجمه ترگمان]incarnations GFS سیستم های پرونده ای \"بسیاری از petabytes ها\" هستند - - petabyte که یک میلیون گیگابایت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The 120 petabyte "drive"—that's 120 million gigabytes—is made up of 200,000 conventional hard disk drives working together.
[ترجمه گوگل]"درایو" 120 پتابایتی - که 120 میلیون گیگابایت است - از 200000 هارد دیسک معمولی که با هم کار می کنند تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]\"درایو ۱۲۰ petabyte\" - یعنی ۱۲۰ میلیون گیگابایت - از ۲۰۰ دیسک سخت معمولی که با هم کار می کنند ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. But when data sets get to the petabyte scale, the old way simply isn't feasible.
[ترجمه گوگل]اما وقتی مجموعه داده ها به مقیاس پتابایت می رسند، روش قدیمی به سادگی امکان پذیر نیست
[ترجمه ترگمان]اما وقتی داده ها به مقیاس petabyte می رسند، روش قدیمی به سادگی امکان پذیر نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. One terabyte is 1024GB; 1 petabyte (PB) is 1024TB; 1 exabyte (EB) is 1024 PB; and 1 zettabyte (ZB) is 1024PB.
[ترجمه گوگل]یک ترابایت 1024 گیگابایت است 1 پتابایت (PB) 1024 ترابایت است 1 اگزابایت (EB) 1024 PB است و 1 زتابایت (ZB) 1024PB است
[ترجمه ترگمان]یک terabyte ۱۰۲۴ بایت است؛ ۱ petabyte (PB)۱۰۲۴ سل؛ ۱ exabyte (EB)۱۰۲۴ * ۱ و ۱ zettabyte (ZB)۱۰۲۴ PB است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Its millions of servers process about 1 petabyte of user-generated data every hour.
[ترجمه گوگل]میلیون ها سرور آن در هر ساعت حدود 1 پتابایت داده تولید شده توسط کاربر را پردازش می کنند
[ترجمه ترگمان]میلیون ها پردازش سرور هر ساعت در حدود ۱ میلی لیتر از داده های تولید شده توسط کاربر را پردازش می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. With this new resource control the total memory limit of a WPAR can be set to any value between 1 MB and 790902207 MB (about 838860TB or 8192 PB (Petabyte) or EB (Exabyte)).
[ترجمه گوگل]با این کنترل منبع جدید، محدودیت کل حافظه یک WPAR را می توان روی هر مقداری بین 1 مگابایت تا 790902207 مگابایت (حدود 838860 ترابایت یا 8192 PB (پتابایت) یا EB (Exabyte) تنظیم کرد
[ترجمه ترگمان]با این کنترل منبع جدید محدوده حافظه کلی یک WPAR را می توان به هر مقدار بین ۱ MB و ۷۹۰۹۰۲۲۰۷ مگابایت (در مورد سل ۸۳۸۸۶۰ یا ۸۱۹۲ PB (Petabyte)یا EB (exabyte)تعیین کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Internet-scale refers to the terabyte and petabyte age of data sizes and the ability to scale to meet the processing requirements to handle this amount of data in a timely manner.
[ترجمه گوگل]مقیاس اینترنت به سن ترابایت و پتابایت اندازه داده ها و توانایی مقیاس برای برآوردن نیازهای پردازش برای رسیدگی به موقع این مقدار داده اشاره دارد
[ترجمه ترگمان]مقیاس اینترنتی به عصر terabyte و petabyte اندازه داده ها و توانایی در مقیاس برای برآورده کردن نیازهای پردازش برای رسیدگی به این مقدار داده به موقع اشاره دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. They eliminated the applications and consolidated all the marts into a single petabyte data mart, which over 100,000 people are accessing daily.
[ترجمه گوگل]آنها برنامه ها را حذف کردند و همه مارت ها را در یک پتابایت دیتا مارت ادغام کردند که روزانه بیش از 100000 نفر به آن دسترسی دارند
[ترجمه ترگمان]آن ها برنامه های کاربردی را حذف کردند و همه the را در یک بازار داده منفرد یکپارچه که بیش از ۱۰۰۰۰۰ نفر به طور روزانه به آن دسترسی دارند، یکپارچه ساخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Online data is growing rapidly, and terms like terabyte, petabyte, and exabyte are commonly used.
[ترجمه گوگل]داده های آنلاین به سرعت در حال رشد هستند و معمولاً از اصطلاحاتی مانند ترابایت، پتابایت و اگزابایت استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]داده های آنلاین به سرعت در حال رشد هستند و عباراتی مثل terabyte، petabyte و exabyte عموما مورد استفاده قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The new maximum PP size provides an architectural support for 256 petabyte disks.
[ترجمه گوگل]حداکثر اندازه PP جدید پشتیبانی معماری را برای دیسک های 256 پتابایتی فراهم می کند
[ترجمه ترگمان]حداکثر اندازه PP جدید، پشتیبانی معماری برای ۲۵۶ دیسک petabyte فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• data storage unit equal to approximately 10 to the 15th power bytes, 1024 terrabytes (computers)

پیشنهاد کاربران

[واحدی برای داده ها در کامپیوتر] یک میلیون گیگا بایت

بپرس