pharmacy

/ˈfɑːrməsi//ˈfɑːməsi/

معنی: داروخانه، داروسازی، انباردارو
معانی دیگر: دانش ساختن و پخش دارو

جمله های نمونه

1. Modern pharmacy has solved the problem of sleeplessness.
[ترجمه محسن قنبری] داروسازی مدرن مشکل بی خوابی را حل کرده است
|
[ترجمه گوگل]داروخانه مدرن مشکل بی خوابی را حل کرده است
[ترجمه ترگمان]داروخانه مدرن مشکل بی خوابی را حل کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. As we headed for the pharmacy,I told her that Helen was going to help us.
[ترجمه آساهی] همانطور که به داروخانه می رفتیم ، من به او گفتم که هان میخواست ب ما کمک کند
|
[ترجمه محسن قنبری] درحالیکه به سمت داروخانه می رفتیم من به او گفتم که هلن می خواست به ما کمک کند.
|
[ترجمه گوگل]همانطور که به سمت داروخانه می رفتیم، به او گفتم که هلن می خواهد به ما کمک کند
[ترجمه ترگمان]وقتی به سمت داروخانه رفتیم بهش گفتم که \"هلن\" قراره به ما کمک کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The old pharmacy still has its original shopfront.
[ترجمه محسن قنبری] داروخانه قدیمی هنوز ویترین رو به خیابان اصلی خود را دارد.
|
[ترجمه تهمینه] داروخانه قدیمی هنوز ویترین اصلی جلوی مغازه اش را دارد
|
[ترجمه گوگل]داروخانه قدیمی هنوز ویترین اصلی خود را دارد
[ترجمه ترگمان]داروخانه قدیمی هنوز shopfront اصلی خود را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He spent four years studying pharmacy.
[ترجمه محسن قنبری] او چهار سال را به مطالعه داروسازی گذراند.
|
[ترجمه گوگل]او چهار سال را در رشته داروسازی گذراند
[ترجمه ترگمان] اون چهار سال در حال بررسی داروخانه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. If your pharmacy doesn't stock the product you want, have them order it for you.
[ترجمه محسن قنبری] اگر داروخانه شما کالایی را که می خواهید ذخیره نکند، از آنها بخواهید آن را برای شما سفارش دهند.
|
[ترجمه گوگل]اگر داروخانه شما محصول مورد نظر شما را ذخیره نمی کند، از آنها بخواهید آن را برای شما سفارش دهند
[ترجمه ترگمان]اگر داروخانه غذایی را که می خواهید عرضه ندارید، آن ها را برای خودتان سفارش دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He identified pharmacy, high energy physics and architecture as being over-represented in the universities.
[ترجمه محسن قنبری] او داروسازی را [رشته ای] شناخت که بدنها و سیستمی با انرژی زیاد طلب میکند که به کرات در دانشگاه ها ارائه می شود.
|
[ترجمه گوگل]او داروسازی، فیزیک انرژی بالا و معماری را به عنوان بیش از حد در دانشگاه ها معرفی کرد
[ترجمه ترگمان]او داروسازی، فیزیک انرژی بالا و معماری را به عنوان بیش از حد در دانشگاه ها معرفی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She came home from work in the hospital pharmacy to find him doing the laundry or mopping the floor.
[ترجمه محسن قنبری] او از محل کار در داروخانه بیمارستان به خانه آمد تا او در حال شستن لباس ها یا تمیز کردن زمین ببیند.
|
[ترجمه گوگل]او از محل کار در داروخانه بیمارستان به خانه آمد و متوجه شد که او در حال شستن لباس ها یا تمیز کردن زمین است
[ترجمه ترگمان]او از کار در داروخانه امده بود تا او را در لباس شویی و تمیز کردن زمین پیدا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. When patches were obtained from an outside pharmacy some peace returned to the ward.
[ترجمه محسن قنبری] وقتی پانسمانها از داروخانه بیرون [بیمارستان] تهیه شد بخش حدودی آرام شد.
|
[ترجمه گوگل]وقتی پچ ها از داروخانه بیرونی تهیه شد، مقداری آرامش به بخش بازگشت
[ترجمه ترگمان]وقتی از داروخانه بیرون آمدند چند بار صلح به درمانگاه برگشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I had studied pharmacy in college; he was in premed.
[ترجمه محسن قنبری] . من در دانشگاه داروسازی خوانده بودم. او دانشجوی دوره پیش پزشکی بود.
|
[ترجمه گوگل]من در دانشگاه داروسازی خوانده بودم او در premed بود
[ترجمه ترگمان]من در دانشکده پزشکی را مطالعه کرده بودم او در دانشجوی پزشکی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. She works at the pharmacy.
[ترجمه سید محمد جواد طباطبایی] خانم در داروخانه کار می کند
|
[ترجمه درسا] اون خانم در دارو خانه کار می کند
|
[ترجمه Anne] ان خانم در داروخانه کار می کند.
|
[ترجمه .] او ( خانم ) در داروخانه کار می کند
|
[ترجمه گوگل]او در داروخانه کار می کند
[ترجمه ترگمان] اون توی داروخانه کار میکنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In the back of the King Street pharmacy he worked on new concoctions, cures for minor dermatological problems.
[ترجمه محسن قنبری] در قسمت عقبی داروخانه خیابان کینگ ، او روی معجون های جدید برای درمان مشکلات پوستی خفیف کار کرد.
|
[ترجمه محسن قنبری] در قسمت عقبی داروخانه خیابان کینگ ، او برای درمان مشکلات پوستی خفیف روی معجون های جدید کار کرد.
|
[ترجمه گوگل]در پشت داروخانه خیابان کینگ، او روی معجون های جدید کار می کرد، درمان مشکلات پوستی جزئی
[ترجمه ترگمان]او در پشت داروخانه کینگ بر روی ترکیب های جدید کار می کرد و برای مشکلات جزئی dermatological درمان می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. At a nearby Safeway pharmacy an incorrect antibiotic was dispensed for a small girl.
[ترجمه محسن قنبری] در یک داروخانه سیف وی نزدیک، یک آنتی بیوتیک نادرست برای یک دختر کوچک تجویز شد
|
[ترجمه گوگل]در داروخانه ای در نزدیکی Safeway یک آنتی بیوتیک نادرست برای یک دختر کوچک تجویز شد
[ترجمه ترگمان]در یک داروخانه نزدیک Safeway، آنتی بیوتیک نادرست برای یک دختر کوچک توزیع شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I finally settled on the idea of studying pharmacy.
[ترجمه نادیا] من در نهایت در فکر تحصیل در رشته ی داروسازی افتادم
|
[ترجمه محسن قنبری] من در نهایت به فکر تحصیل داروسازی افتادم.
|
[ترجمه گوگل]بالاخره به فکر ادامه تحصیل در رشته داروسازی افتادم
[ترجمه ترگمان]بالاخره در این فکر بودم که داروخانه را بررسی کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Pharmacy and lavish automobile, what a kindred pair they were!
[ترجمه محسن قنبری] داروخانه و اتومبیل مجلل، چه جفت همسانی بودند!.
|
[ترجمه گوگل]داروخانه و اتومبیل مجلل، چه جفت خویشاوندی بودند!
[ترجمه ترگمان]وای وای وای وای وای وای وای وای وای وای وای وای وای وای وای وای وای وای وای که چه زوج kindred!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

داروخانه (اسم)
policlinic, dispensatory, pharmacy, drugstore

داروسازی (اسم)
pharmacy

انباردارو (اسم)
pharmacy

تخصصی

[بهداشت] دارویی

انگلیسی به انگلیسی

• location where prescription medication is sold
a pharmacy is a shop where medicines are sold.

پیشنهاد کاربران

pharmacy 2 ( n ) =the study of how to prepare medicines and drugs
pharmacy
pharmacy 1 ( n ) ( fɑrməsi ) =a store, or part of one, that sells medicines and drugs =a place in a hospital where medicines are prepared
pharmacy
داروخانه
معادل = drugstore
[پزشکی] 1. داروسازی: علم تهیه و توزیع دارو 2. داروخانه: محلی که فعالیتهای مذکور در آنجا انجام می شود
اگه overwatch بازی نمیکنید اینو نادیده بگیرید
به همکاری بین دو هیرو pharah و mercy میگن pharmacy.
Drugstore : داروخانه
Pharmacy : داروسازی / داروخانه
Pharmacist : داروساز / داروخانه چی
pharmacology : داروشناسی
pharmacologist : داروشناس
Dispensary : دفتر پخش دارو ( معمولا در یک بیمارستان، مدرسه یا سازمان ) که خدمات کوچک و سطحی پزشکی هم داده میشه
...
[مشاهده متن کامل]

Chemist : شیمی دان
Physician : فیزیکدان
⬛ PHARMACOLOGY ⬛
Branch of biology concerning drugs
the scientific study of drugs and how they are used in medicine
⬛ PHARMACY ⬛
Clinical health science
1. the practice and profession of preparing drugs and medicines
2. a store or part of a store in which drugs and medicines are prepared and sold
3. a place in a hospital where drugs and medicines are prepared and given out : dispensary
⬛ DISPENSARY ⬛
a place where medicine or minor medical treatment is given
⬛⬛ Pharmacy vs. pharmacology ⬛⬛
The basic difference between these two fields is that a pharmacist is entrusted with dispensing the drugs accurately whereas a pharmacologist is responsible for developing them. Just like medical billing services and medical coding services are two different but connected fields, same is the case with pharmacy and pharmacology.

pharmacy ( علوم دارویی )
واژه مصوب: داروپزشکی
تعریف: شاخه ای از علوم سلامت که موضوع آن نحوۀ استفادۀ ایمن و مؤثر از فراورده های دارویی است
از نظر بنده میشه داروخانه بزرگتر و مجهز تر

داروخانه
A place for buying medicine
Pharmacy=drug store
داروخانه ( انگلیسی استرالیایی )
علم داروسازی
محل خریداری دارو و مواد بهداشتی
داروخانه، دارو سازی
انباری دارویی که فقط دارو توزیع می کند به داروخانه های دیگر
مترادف داروخانه

Drugstoreبزرگ تر و مجهز تر از pharmacy
محل توزیع دارو. داروخانه

داروخانه ای که ( برخلاف drug store ) فقط دارو توزیع میکند
دارو خانه
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٠)

بپرس