philanderer

/fɪˈlændərər//fɪˈlændərə/

مردلاس زن، زن دنبال کن

جمله های نمونه

1. He's a bit of a philanderer -- don't take him too seriously!
[ترجمه گوگل]او کمی فاحشه است - او را خیلی جدی نگیرید!
[ترجمه ترگمان]اون یه خورده of - اون رو خیلی جدی نگیر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He had a reputation as a philanderer.
[ترجمه گوگل]او به عنوان یک فاحشه شهرت داشت
[ترجمه ترگمان]اون به عنوان یه خانوم باز شهرت داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Universal Pictures wanted Chase to play house philanderer Otter, and the role was offered to him.
[ترجمه گوگل]یونیورسال پیکچرز از چیس خواست تا نقش اوتر فاحشه خانه را بازی کند و این نقش به او پیشنهاد شد
[ترجمه ترگمان]تصاویر جهانی می خواستند که چیس در خانه philanderer او تر بازی کند، و نقش آن را به او پیشنهاد کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. And the middle-aged philanderer, it turns out, is as mythical as the sexless middle-aged woman.
[ترجمه گوگل]و فاحشه زن میانسال، به نظر می رسد، به اندازه زن میانسال بی جنس افسانه ای است
[ترجمه ترگمان]و عاشق پیشه میان سالی که معلوم می شود به همان اندازه یک زن میان سال بدون شهوت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Dilettante: a philanderer who seduces the several arts and letters each in turn for another.
[ترجمه گوگل]Dilettante: فاحشه گری که چندین هنر و نامه هر کدام را به نوبه خود برای دیگری اغوا می کند
[ترجمه ترگمان]dilettante: a که چند هنر و نامه را به نوبت به یکدیگر seduces
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. D . Edison Chen is a goddamned rich philanderer.
[ترجمه گوگل]د ادیسون چن یک فاحشه ثروتمند لعنتی است
[ترجمه ترگمان]د (ادیسون)یک عاشق پیشه ثروتمند است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I'm not sure I remember ever hearing someone seriously entertain the possibility that the philanderer was bisexual.
[ترجمه گوگل]مطمئن نیستم که به یاد داشته باشم تا به حال شنیده باشم که کسی به طور جدی این احتمال را که فاحشه‌گر دوجنس‌گرا بوده، سرگرم کند
[ترجمه ترگمان]مطمئن نیستم که به یاد داشته باشم که کسی به طور جدی این احتمال را می شنید که the دو جنسی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Seoarang girlwho is still sacred from the touch of a philanderer male, has the physicalcharacteristics on the nose.
[ترجمه گوگل]دختر سئوآرنگ که هنوز از لمس یک مرد فاحشه مقدس است، خصوصیات فیزیکی روی بینی دارد
[ترجمه ترگمان]Seoarang girlwho هنوز از لمس مرد philanderer مقدس است، بینی را روی بینی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Swearing he had never so much as looked at another woman, Jack assured Jill he was no philanderer.
[ترجمه گوگل]جک با قسم خوردن که هرگز آنقدر به زن دیگری نگاه نکرده بود، به جیل اطمینان داد که او فاحشه گری نیست
[ترجمه ترگمان]جک به جیل اطمینان داد که هیچ وقت به اندازه یک زن دیگر نگاه نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• flirt, gallivanter, ladies' man, womanizer
a philanderer is a man who flirts a lot or has a lot of casual love affairs with women; an old-fashioned word, used showing disapproval.

پیشنهاد کاربران

مرد زن باز
مرد بی بند و بار
• Womanizer
• skirt chaser
A man who is morally unrestrained and enters in casual sexual relationship with women
زن باز - بی بند و بار
هوس باز

بپرس