pitch black

/ˈpɪt͡ʃˈblæk//pɪt͡ʃblæk/

بسیار سیاه، قیرگون، خیلی سیاه

جمله های نمونه

1. (roodaky) out of the deep-blue sea loomed a pitch-black cloud
بر آمد قیرگون ابری ز روی نیلگون دریا

2. It was still pitch black at that time of the morning.
[ترجمه گوگل]در آن وقت صبح هنوز هوا تاریک بود
[ترجمه ترگمان]در آن موقع صبح هنوز هوا تاریک بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She lay there in the pitch black.
[ترجمه گوگل]او در زمین سیاه دراز کشید
[ترجمه ترگمان]در تاریکی دراز کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. We could go from pitch black to brightness in the blink of an eye-and vice versa.
[ترجمه گوگل]ما می توانستیم در یک چشم به هم زدن از سیاهی کم به روشنایی برسیم و برعکس
[ترجمه ترگمان]ما می توانیم از کف سیاه تا روشنایی در چشم به هم زدن چشم - و بالعکس
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She couldn't decipher it in the pitch black.
[ترجمه گوگل]او نمی توانست آن را در تاریکی رمزگشایی کند
[ترجمه ترگمان]نمی توانست آن را در قیر سیاه فاش کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The exhibits are displayed in a pitch black room and have to be viewed by torchlight.
[ترجمه گوگل]نمایشگاه‌ها در یک اتاق سیاه به نمایش گذاشته می‌شوند و باید با نور مشعل تماشا شوند
[ترجمه ترگمان]این نمایشگاه ها در یک اتاق سیاه به نمایش گذاشته می شوند و با نور مشعل ها در نظر گرفته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It was pitch black outside.
[ترجمه گوگل]بیرون تاریک بود
[ترجمه ترگمان]بیرون هوا تاریک بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Gaza descended into chaos and pitch black as the power went out.
[ترجمه گوگل]غزه با قطع برق دچار هرج و مرج و سیاهی شد
[ترجمه ترگمان]غزه به هرج و مرج فرو رفت و هنگامی که قدرت از بین رفت، سیاه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Why shave after you get home to the pitch black cabin and repeat the fumbling around?
[ترجمه گوگل]چرا پس از رسیدن به خانه در کابین سیاه و سفید ریش ریش خود را بتراشید و این حرکت را تکرار کنید؟
[ترجمه ترگمان]چرا بعد از اینکه به کلبه سیاه رفتی ریش تراشی می کنی و the را تکرار می کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The room was pitch black.
[ترجمه گوگل]اتاق کاملاً سیاه بود
[ترجمه ترگمان]اتاق تاریک بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Very long pitch black hair that she usually keep pinned up with wooden bamboo pins.
[ترجمه گوگل]موهای مشکی بسیار بلندی که معمولاً با سنجاق های چوبی بامبو می چسبانند
[ترجمه ترگمان]موهای سیاه بسیار بلند که او معمولا با سوزنی چوب بامبو به آن ها چسبیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Large areas of the islands are pitch black at night.
[ترجمه گوگل]مناطق وسیعی از جزایر در شب تاریک است
[ترجمه ترگمان]مناطق بزرگ جزایر در شب بسیار سیاه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It was pitch black outside, the moon not yet up.
[ترجمه گوگل]بیرون تاریک بود، ماه هنوز بالا نیامده بود
[ترجمه ترگمان]بیرون هوا تاریک بود و ماه هنوز بیدار نشده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The tiny seed - like eggs were still pitch black, without even a hint of green.
[ترجمه گوگل]دانه‌های ریز مانند تخم‌ها هنوز کاملاً سیاه بودند، بدون حتی رنگ سبز
[ترجمه ترگمان]تخم کوچک دانه ها هنوز سیاه بودند و حتی نشانه ای از سبز هم نداشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• extremely black, very dark, totally dark, dark as pitch
if a place or the night is pitch-black, it is completely dark.

پیشنهاد کاربران

پرکلاغی ( برای مو )
طبقِ افسانه های North: لولوخرخره
شخصیتِ مقابلِ Sandman
completely dark
تاریکی محض
تاریکی کامل
ظلمات، قیرگون
قپ قره ( به ترکی )
سیاه ِ سیاه، تاریکی مطلق
Pitch dark', or 'pitch darkness', is an expression used to indicate an absolute absence of light. . . . 'Pitch dark' derives from the earlier expression 'pitch black', which in turn derives as a variant of 'as black as pitch
ظُلمات
سیاهی و تاریکی ای که در آن، چشم، چشم را نبیند.
تاریکی مطلق
کاملا سیاه یا تاریک
کامل تاریک
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس