pitfall

/ˈpɪtˌfɒl//ˈpɪtfɔːl/

معنی: دام، تله، گودال سرپوشیده
معانی دیگر: خطر یا اشکال غیر منتظره، (چاله ای که برای گرفتار کردن شکار روی آن را پوشانده اند) تله، چال دام

جمله های نمونه

1. Economy the poor man's mints; extravagancethe rich man's pitfall. Martin Tupper. Americaneconomist.
[ترجمه گوگل]اقتصاد ضرابخانه های فقیر; اسراف در دام مرد ثروتمند مارتین تاپر اقتصاددان آمریکایی
[ترجمه ترگمان]صرفه جویی آب نبات نعنایی مرد بی نوا، دام یک مرد ثروتمند مارتین Tupper Americaneconomist
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The wolf was caught in a pitfall.
[ترجمه محمد] گرگ در یک چاله گیر افتاده بود.
|
[ترجمه گوگل]گرگ در دام گرفتار شد
[ترجمه ترگمان]گرگ گرفتار گودال بزرگی شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A further regular pitfall in framing questions is the double question.
[ترجمه گوگل]یک دام معمولی دیگر در چارچوب بندی سؤالات، سؤال دوگانه است
[ترجمه ترگمان]یک دام منظم دیگر در مسایل کادربندی این سوال دوگانه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The easiest way to avoid this pitfall is to separate human conduct into behaviour and performance.
[ترجمه گوگل]ساده ترین راه برای جلوگیری از این دام، تفکیک رفتار انسان به رفتار و عملکرد است
[ترجمه ترگمان]ساده ترین راه برای اجتناب از این دام، جداسازی رفتار انسانی در رفتار و عملکرد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This is a well-known pitfall in real life as well as in case studies.
[ترجمه گوگل]این یک دام شناخته شده در زندگی واقعی و همچنین در مطالعات موردی است
[ترجمه ترگمان]این یک دام شناخته شده در زندگی واقعی و نیز مطالعات موردی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Apart from that one pitfall, surprise attacks are an excellent tactic and should be used whenever possible.
[ترجمه گوگل]جدای از آن یک دام، حملات غافلگیرکننده یک تاکتیک عالی هستند و باید در صورت امکان از آنها استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]به غیر از آن یک دام، حملات غافلگیر کننده یک تاکتیک عالی هستند و باید هر زمان که ممکن است مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Precise verbal statements and descriptions avoid this pitfall.
[ترجمه گوگل]بیانات و توصیفات شفاهی دقیق از این دام جلوگیری می کند
[ترجمه ترگمان]اظهارات و توصیفات شفاهی دقیق از این دام اجتناب می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The most common pitfall in managing insulin-requiring diabetes is to respond to elevated blood glucose levels by increasing the dose of insulin.
[ترجمه گوگل]شایع ترین دام در مدیریت دیابت نیازمند به انسولین، پاسخ به افزایش سطح گلوکز خون با افزایش دوز انسولین است
[ترجمه ترگمان]شایع ترین دام در مدیریت انسولین نیازمند دیابت، واکنش به سطح گلوکز خون بالا با افزایش دوز انسولین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The first pitfall to be avoided is functional decomposition, a problem that stems from a variety of behaviors.
[ترجمه گوگل]اولین دامی که باید از آن اجتناب کرد، تجزیه عملکردی است، مشکلی که از انواع رفتارها ناشی می شود
[ترجمه ترگمان]اولین دام که باید از آن اجتناب شود، تجزیه کارکردی است، مشکلی که ناشی از انواع رفتارها می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Only this way will you avoid the great pitfall: the film a la these.
[ترجمه گوگل]فقط از این طریق می توانید از دام بزرگ جلوگیری کنید: فیلم a la these
[ترجمه ترگمان]تنها این راه از این دام بزرگ جلوگیری می کنید: فیلم به نام (la)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Amelanotic melanoma presents a unique diagnostic pitfall to plastic surgeon evaluating the skin lesion.
[ترجمه گوگل]ملانوم آمالانوتیک یک دام تشخیصی منحصر به فرد را برای جراح پلاستیک در ارزیابی ضایعه پوستی ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان]Amelanotic ملانوما یک دام تشخیصی منحصر به فرد را به جراح پلاستیک برای ارزیابی ضایعه پوست ارائه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A common pitfall that self-organizing teams face is the perception that self-organizing teams do not need any management.
[ترجمه گوگل]یک دام رایج که تیم های خودسازمانده با آن روبرو هستند این تصور است که تیم های خودسازمان نیازی به مدیریت ندارند
[ترجمه ترگمان]یک دام عمومی که تیم های خود سازماندهی می کنند درک این است که تیم های خود سازماندهی به هیچ مدیریتی نیاز ندارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. So the pitfall never happens in Java.
[ترجمه گوگل]بنابراین این دام هرگز در جاوا اتفاق نمی افتد
[ترجمه ترگمان]بنابراین این دام هرگز در جاوا رخ نمی دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The pitfall of working abroad is numerous.
[ترجمه گوگل]دام کار در خارج از کشور بسیار زیاد است
[ترجمه ترگمان]دام کار در خارج زیاد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دام (اسم)
net, toil, ambush, trap, snare, pitfall, decoy, hook, noose, quicksand, grin, springe

تله (اسم)
trap, snare, pitfall, decoy, hook, snarl, noose, quicksand, fox trap

گودال سرپوشیده (اسم)
pitfall

انگلیسی به انگلیسی

• concealed trap, snare; peril, risk, danger
the pitfalls of a particular activity or situation are the things that may go wrong or may cause problems later.

پیشنهاد کاربران

مشکل غیرمنتظره یا پیش بینی نشده یا پنهانی یا نهفته
مشکل نهفته یا بالقوه
خطای نهفته یا بالقوه
سختی یا دشواری غیرمنتظره
نقطه ضعف
ضعف ذاتی
خطر نهفته
اشکال ذاتی
۱. دام. تله ۲. مشکل. اشکال. گره ۳. خطر
مثال:
By practicing piety, exercising self - restraint, and being vigilant while pursuing politics, it is possible to avoid the pitfalls.
با تقوی پیشه کردن، اِعمال خویشتن داری و هوشیار بودن در زمان دنبال کردن امور سیاسی، امکان اجتناب کردن از خطرات وجود دارد.
...
[مشاهده متن کامل]

NOUN
مشکل بالقوه - خطر بالقوه و احتمالی در آینده - دشواری بالقوه و غیرمنتظره
💠 The pitfalls of seizing Russian assets to fund Ukraine
Moscow must be made to pay, but without risking harm to global financial stability
...
[مشاهده متن کامل]

. . .
The case for making Russia pay for its unprovoked assault on Ukraine is morally and legally indisputable. How to achieve this is a trickier question. The US is coming around to the idea of seizing up to €260bn of Russian central bank assets held abroad that were frozen early in the war and using them to fund Kyiv; EU countries including France and Germany are reluctant. Great caution is merited. Confiscating Russian reserves risks setting harmful precedents and undermining the global financial architecture.
@FinancialTimes. com

مناقشات
چالش
Pit =چاله
Pitfall=چاله چوله
آسیب ها
یک مشکل یا سختی که میتونه اتفاق بیوفته مثلا در یک شغل خاص یا یک فعالیت
? What could be pitfall of not having bosses
چه مشکلات و سختی هایی میتونه در نبود مدیران اتفاق بیفته ؟
نقطه ضعف
گرفتاری
pitfall
مشکل یا ی گیری که تو درس یا شغل یا . . . داریم
مشکل بالقوه - خطر بالقوه
پیچیدگی، مشکل ( درواقع پیت فال خطا یا اشتباه نیست، بلکه شیوه های پیچیده ی محاسباتی است که می تواند افراد را در صورت عدم آگاهی از آنها دچار سردرگمی کند ) .
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)

بپرس