plaid

/ˈplæd//plæd/

معنی: پارچه پیچازی، شطرنجی
معانی دیگر: (شمال اسکاتلند) شال گردن پشمی (با طرح خطوط متقاطع)، پارچه ی پیچازی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a fabric bearing a pattern of stripes of various widths and colors, intersecting at right angles.

- The kilts are made of plaid.
[ترجمه گوگل] کت های شطرنجی ساخته شده اند
[ترجمه ترگمان] دامن kilts از پارچه پیچ شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: the pattern itself.
صفت ( adjective )
• : تعریف: bearing a pattern like that of a plaid.

- He likes to wear his plaid flannel shirts on the weekends.
[ترجمه گوگل] او دوست دارد آخر هفته ها پیراهن های فلانل چهارخانه اش را بپوشد
[ترجمه ترگمان] اون دوست داره که لباس plaid رو روی آخر هفته بپوشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Jack's plaid shirt didn't mix well with his striped trousers.
[ترجمه گوگل]پیراهن چهارخانه جک به خوبی با شلوار راه راه او ترکیب نمی شد
[ترجمه ترگمان]پیراهن شطرنجی جک با شلوار راه راه او سازگار نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Eddie wore blue jeans and a plaid shirt.
[ترجمه گوگل]ادی شلوار جین آبی و یک پیراهن چهارخانه پوشیده بود
[ترجمه ترگمان]ادی یک شلوار جین آبی و یک پیراهن شطرنجی به تن داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Jack's plaid skirt didn't mix well with his striped trousers.
[ترجمه گوگل]دامن چهارخانه جک به خوبی با شلوار راه راه او ترکیب نمی شد
[ترجمه ترگمان]دامن plaid جک با شلوار راه راه او خوب نشده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Mary affects plaid coats.
[ترجمه Javad Keyhan] مریم کت های باطرح چهار خانه می پوشد ( تا که دیده شود یا همون پُز بده )
|
[ترجمه گوگل]مریم روی کت های چهارخانه تاثیر می گذارد
[ترجمه ترگمان]مری کت plaid را آلوده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He was wearing old plaid trousers, over-large and loose as pantaloons, and tied at the ankles with string.
[ترجمه گوگل]شلوار چهارخانه‌ای کهنه پوشیده بود، بزرگ و گشاد مثل شلوار، و از مچ پا با نخ بسته شده بود
[ترجمه ترگمان]شلوار شطرنجی کهنه پوشیده بود که شلوار گشاد و گشاد و شلوارش را با نخ بسته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I had worn my red tartan plaid jacket, the one I wear only on weekends.
[ترجمه گوگل]من ژاکت چهارخانه تارتان قرمزم را پوشیده بودم، کتی که فقط آخر هفته ها می پوشم
[ترجمه ترگمان]کت قرمز tartan را پوشیده بودم که فقط آخر هفته ها می پوشیدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. What about pale-faced geeks in plaid shirts?
[ترجمه گوگل]در مورد گیک های صورت رنگ پریده در پیراهن های چهارخانه چطور؟
[ترجمه ترگمان]اون geeks با صورت رنگ پریده در لباس plaid چی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Lamar Alexander and his trademark red-and-black plaid was a strong contender.
[ترجمه گوگل]لامار الکساندر و علامت تجاری شطرنجی قرمز و مشکی او یک رقیب قوی بود
[ترجمه ترگمان]لامار الکساندر و trademark قرمز و قرمز او یک رقیب قدرتمند بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He was dressed in a wrinkled yellow plaid shirt which hung outside ill-fitting trousers.
[ترجمه گوگل]او یک پیراهن چهارخانه زرد چروک پوشیده بود که بیرون از شلوار نامناسب آویزان بود
[ترجمه ترگمان]پیراهن پشمی زرد چین و چروک به تن داشت که بیرون شلوارش آویزان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. But too much plaid gets on the nerves.
[ترجمه گوگل]اما شطرنجی بیش از حد اعصاب را به هم می زند
[ترجمه ترگمان]اما plaid زیادی روی اعصاب هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Lyle, wearing a plaid shirt, stared gape-mouthed at Conn.
[ترجمه گوگل]لایل، با پیراهن چهارخانه ای، با دهان باز به کان خیره شد
[ترجمه ترگمان]Lyle پیراهن شطرنجی پوشیده بود و با دهان باز به کن زل زده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Plaid curtains give the room a casual look.
[ترجمه گوگل]پرده های چهارخانه جلوه ای غیررسمی به اتاق می دهند
[ترجمه ترگمان]پرده ها به اتاق نگاهی بی تفاوت انداختند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Plaid Cymru, which did a similar deal, voted with the Government, acknowledging that its deal did go further.
[ترجمه گوگل]Plaid Cymru که معامله مشابهی انجام داد، با دولت رای داد و اذعان کرد که معامله اش فراتر رفته است
[ترجمه ترگمان]پلید Cymru، که معامله مشابهی را انجام داد، با دولت رای داد، و تصدیق کرد که معامله آن بیشتر ادامه یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Lamar Alexander has plaid shirts and youth.
[ترجمه گوگل]لامار الکساندر پیراهن های چهارخانه و جوانی دارد
[ترجمه ترگمان]Lamar سزار پیراهن های plaid و جوانان دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پارچه پیچازی (اسم)
plaid, tartan

شطرنجی (صفت)
checked, checkered, plaid, chequered

تخصصی

[نساجی] پارچه چهارخانه رنگی - پارچه شطرنجی - طرح چهاخانه رنگی - طرح شطرنجی
[ریاضیات] پیچازی
[آمار] چهارخانه ای

انگلیسی به انگلیسی

• colorful fabric with a pattern of squares and crossbars
plaid is material with a tartan or other check design on it, or the design itself; used in american english.
a plaid is a long piece of tartan material which is worn over the shoulder as part of scottish highland national dress.

پیشنهاد کاربران

plaid ( n ) ( pl�d ) =a pattern on cloth of lines and squares of different colors and widths, especially a tartan pattern
plaid
میتونه به معنی لباس با طرح چارخونه هم باشه
Plaid پلَد
به معنی : چهار خونه اما با تقاطع خاص
اما چهار خونه و شطرنجی عادی میشه checked
Plaid به معنی چهار خونه با خط های اضافه رویش
دارا
شطرنجی.
چهار خونه

plaid \ˈpl�d\
noun
1 [noncount] : a pattern on cloth of stripes with different widths that cross each other to form squares — often used before another noun
a plaid pattern
a plaid shirt
— see color picture
...
[مشاهده متن کامل]

2 plaids [plural] US : clothes with plaid patterns
She likes to wear plaids.
3 [count] : a woolen cloth with a plaid pattern that is worn over the shoulder as part of the Scottish national costume
Other forms: plural plaids
تلفظ : پلَد
پارچه ای که چهارخونه چهارخونه هست
Striped هم میشه راه راه
سترایپت

دارای نوار های متقاطع ، چهار خونه
چارخونه
پارچه چار خانه
پارچه چهارخانه ( چارخانه )
چهار خونه درشت
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس