pleasantness


مطبوعیت، صفا، خوشی، خوش مشربی، بشاشت

جمله های نمونه

1. She remembered the pleasantness of the evening.
[ترجمه گوگل]دلپذیری شب را به یاد آورد
[ترجمه ترگمان]She شب را به یاد آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Pro 3:17 Her ways are ways of pleasantness, and all her paths are peace.
[ترجمه گوگل]طرفداران 3:17 راههای او راههای خوشایند و همه راههای او آرامش است
[ترجمه ترگمان]Pro ۳: ۱۷ روش او روش خوشایندی است، و همه مسیر او صلح هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Don't hold on to pleasantness, let it come and go.
[ترجمه گوگل]دلپذیری را نگه ندارید، بگذارید بیاید و برود
[ترجمه ترگمان]به او فکر نکن، بگذار بیاید و برود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Her ways are ways of pleasantness, and all her paths are peace.
[ترجمه گوگل]راههای او راههای خوشایند و همه راههای او آرامش است
[ترجمه ترگمان]راه او راه خوشایندی است و همه راه ها به آرامش رسیده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Pardons and pleasantness are great revenge of slanders.
[ترجمه گوگل]عفو و خوشرویی انتقام بزرگ تهمت است
[ترجمه ترگمان]Pardons و pleasantness از slanders revenge
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The findings imply that the pleasantness of a smell is hardwired within our heads, calling into question the impact of life experience on how people perceive smells.
[ترجمه گوگل]یافته ها حاکی از آن است که خوشایند یک بو در ذهن ما نقش بسته است و تأثیر تجربه زندگی بر نحوه درک بوها را زیر سوال می برد
[ترجمه ترگمان]یافته ها حاکی از آن هستند که خوشایندی یک بو در درون سرمان است و در تماس گرفتن در مورد تاثیر تجربه زندگی بر روی نحوه ادراک افراد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Perfume and incense bring joy and the pleasantness of one's friend springs from his earnest counsel.
[ترجمه گوگل]عطر و بخور باعث شادی می شود و خوشایند دوست از نصایح جدی او سرچشمه می گیرد
[ترجمه ترگمان]عطر عطر و عطر بهترین دوست یکی از دوستان صمیمی او
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Family quarrels have a total bitterness unmatched by others. Yet it sometimes happens that they also have a kind of tang, a pleasantness beneath the unpleasantness, based on the tacit understanding that this is not for keeps; that any limb you climb out on will still be there later for you to climb back. Mignon McLaughlin
[ترجمه گوگل]دعواهای خانوادگی تلخی کاملی دارند که با دیگران قابل مقایسه نیست با این حال گاهی اوقات اتفاق می‌افتد که آن‌ها نیز نوعی تانگ دارند، دلپذیری در زیر ناخوشایند، بر اساس این درک ضمنی که این برای نگهداری نیست هر عضوی که از آن بالا می روید، بعداً برای شما وجود خواهد داشت تا به عقب برگردید میگن مک لافلین
[ترجمه ترگمان]نزاع های خانوادگی bitterness از آن است که دیگران با آن روبه رو می شوند با این حال، گاهی اوقات هم چنین اتفاق می افتد که آن ها نیز نوعی بوی تند، خوشایندی زیر the دارند، مبنی بر درک ضمنی این که این برای نگه داشتن نیست؛ این که هر عضو که شما به آن صعود می کنید بعدا برای صعود شما به آنجا خواهد بود Mignon مک لافلین
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This paper comments the design of natural resources economy, life - cycle and property of pleasantness and flexibility.
[ترجمه گوگل]این مقاله به بررسی طراحی اقتصاد منابع طبیعی، چرخه عمر و ویژگی های خوشایند و انعطاف پذیری می پردازد
[ترجمه ترگمان]این مقاله به طراحی اقتصاد منابع طبیعی، چرخه عمر و دارایی خوشایندی و انعطاف پذیری می پردازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Would you like to enjoy double deliciousness, double gourmet's luck and double pleasantness the northern southern snacks afford?Please come to our bar.
[ترجمه گوگل]آیا دوست دارید از طعم مضاعف، خوش شانسی مضاعف و لذت مضاعف تنقلات شمال جنوبی لذت ببرید؟ لطفاً به بار ما بیایید
[ترجمه ترگمان]آیا دوست دارید از deliciousness دوگانه، یک خوش شانسی دوبرابر، و خوشآیندی دو طرفه در شمال وعده های جنوب لذت ببرید؟ لطفا به طرف بار ما بیایید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. However, no group differences were found in mean recognition thresholds for saccharin, citric acid and caffeine or in suprathreshold salt taste perception levels of and pleasantness.
[ترجمه گوگل]با این حال، هیچ تفاوت گروهی در میانگین آستانه تشخیص برای ساخارین، اسید سیتریک و کافئین یا در سطوح درک طعم نمک فوق آستانه و دلپذیری یافت نشد
[ترجمه ترگمان]با این حال، هیچ تفاوت گروهی در آستانه به رسمیت شناختن آستانه برای saccharin، اسید سیتریک و کافئین و یا در سطح درک مزه مزه نمک و خوشآیندی، یافت نشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• geniality, niceness, agreeableness; amiability, kindness, friendliness

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : please
✅️ اسم ( noun ) : pleasure / pleasantness / pleasantry
✅️ صفت ( adjective ) : pleasurable / pleasing / pleased / pleasant
...
[مشاهده متن کامل]

✅️ قید ( adverb ) : pleasingly / pleasurably / pleasantly
✅ صوت ( exclamation ) : please

خوشرویی
( یک ویژگی اخلاقی است )
خوشایندی
Pleasant health and happiness
Happiness New bliss
به سلامتی و شادی دل انگیز
خوشبختی سعادت نو مبارک

بپرس