pneumonic

/nuːˈmɑːnɪk//nuːˈmɑːnɪk/

معنی: سینه پهلویی
معانی دیگر: سینه پهلویی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: of or relating to the lungs.

(2) تعریف: of, resembling, or afflicted with pneumonia.

جمله های نمونه

1. The fatality rate of pneumonic plague is a staggering 95 percent.
[ترجمه گوگل]میزان مرگ و میر طاعون ذات الریه 95 درصد است
[ترجمه ترگمان]نرخ مرگ و میر ناشی از طاعون به میزان ۹۵ درصد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Purpose To make sure the incidence of pneumonic mycoplasma.
[ترجمه گوگل]هدف: اطمینان از بروز مایکوپلاسمای پنومونیکی
[ترجمه ترگمان]هدف برای اطمینان از وقوع رویداد of
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. How to prevent a new student pneumonic? Does pneumonic have a relapse?
[ترجمه گوگل]چگونه از پنومونی دانش آموزی جدید جلوگیری کنیم؟ آیا پنومونیک عود دارد؟
[ترجمه ترگمان]چطور میشه از یه دانشجوی جدید جلوگیری کرد؟ pneumonic دوباره مصرف میکنه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Complication has pneumonic, thorax to accumulate arthralgia of sex of lymph node enlargement of door of fluid, lung, encephalitis, defer, cardiac muscle phlogistic, glossitis.
[ترجمه گوگل]عارضه پنومونی، قفسه سینه برای تجمع آرترالژی جنس غدد لنفاوی بزرگ شدن درب مایع، ریه، آنسفالیت، تاخیر، فلوژیست عضله قلب، گلوسیت
[ترجمه ترگمان]Complication دارای pneumonic، قفسه سینه برای جمع کردن arthralgia از جنس غدد لنفاوی در رنگ، ریه، encephalitis، defer، muscle قلبی، glossitis است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The fatality rate of pneumonic plague a staggering 95 percent.
[ترجمه گوگل]میزان مرگ و میر ناشی از طاعون پنومونی 95 درصد است
[ترجمه ترگمان]میزان تلفات of به میزان ۹۵ درصد متغیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Is pneumococcus pneumonic and vaccinal how much is collecting fees normally? Who knows? After be being hit, had a fever how to do?
[ترجمه گوگل]آیا پنوموکوک پنومونیک و واکسینال هزینه وصول به طور معمول چقدر است؟ چه کسی می داند؟ پس از ضربه خوردن، تب داشتید چگونه باید انجام دهید؟
[ترجمه ترگمان]سینه پهلو، سینه پهلو و vaccinal چقدره؟ از کجا معلوم؟ بعد از اینکه کتک خوردی، تب داشته باشی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Pneumonic good can have a relapse?
[ترجمه گوگل]خوب پنومونی می تواند عود داشته باشد؟
[ترجمه ترگمان]pneumonic خوب میتونه دوباره مصرف کنه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Does the children after is pneumonic vaccine hit appear have a fever why?
[ترجمه گوگل]آیا کودکان پس از ضربه زدن به واکسن ذات الریه تب دارند چرا؟
[ترجمه ترگمان]آیا بچه ها پس از این که واکسن pneumonic به نظر می رسد دچار تب شده است، چرا؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Why is some pneumonic is dozen of penicillin effective?
[ترجمه گوگل]چرا برخی از پنومونی دوجین پنی سیلین موثر است؟
[ترجمه ترگمان]چرا بعضی از pneumonic ها ده مورد از پنی سیلین موثر هستند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Pneumonic plague is caused by the same bacterium that occurs in bubonic plague.
[ترجمه گوگل]طاعون پنومونی توسط همان باکتری ایجاد می شود که در طاعون بوبونیک وجود دارد
[ترجمه ترگمان]طاعون مرگبار ناشی از همان باکتری است که در طاعون خیارکی دست به گریبان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The chill superinduced a pneumonic condition.
[ترجمه گوگل]سرما باعث ایجاد شرایط پنومونیکی شد
[ترجمه ترگمان]سرمای هوا حالت pneumonic داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Why can the dot after is pneumonic vaccine hit have a fever?
[ترجمه گوگل]چرا نقطه بعد از ضربه زدن به واکسن ذات الریه ممکن است تب داشته باشد؟
[ترجمه ترگمان]چرا این نقطه بعد از این که واکسن pneumonic دچار تب شد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Is pneumonic tubercle necessary to become an operation?
[ترجمه گوگل]آیا سل سینه ای برای عمل جراحی شدن لازم است؟
[ترجمه ترگمان]آیا برای تبدیل شدن به یک عملیات ضروری است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Primary pneumonic plague results from inhalation of aerosolized infective droplets and can be transmitted from human to human without involvement of fleas or animals.
[ترجمه گوگل]طاعون ذات الریه اولیه ناشی از استنشاق قطرات عفونی آئروسل است و می تواند بدون درگیری کک یا حیوان از انسان به انسان منتقل شود
[ترجمه ترگمان]بیماری pneumonic اولیه از استنشاق قطرات aerosolized infective ناشی می شود و می تواند از انسان به انسان بدون دخالت کک یا حیوان منتقل شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سینه پهلویی (صفت)
pneumonic

انگلیسی به انگلیسی

• pertaining to pneumonia; suffering from pneumonia

پیشنهاد کاربران

بپرس