pollutant

/pəˈluːtənt//pəˈluːtənt/

معنی: الوده کننده
معانی دیگر: آلوده کننده، آلودگر، آلوده ساز

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: something that pollutes, esp. a waste substance that makes air, water, or land impure or unhealthy; contaminant.
مشابه: taint

جمله های نمونه

1. Sulphur dioxide is a pollutant and a major contributor to acid rain.
[ترجمه گوگل]دی اکسید گوگرد یک آلاینده و عامل اصلی باران اسیدی است
[ترجمه ترگمان]گوگرد دی اکسید یک آلاینده بوده و عامل اصلی باران اسیدی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The city was overhung with the pollutant smog.
[ترجمه مهرداد پناهی] دود الوده ای شهر را دربرگرفته بود
|
[ترجمه گوگل]شهر با مه آلاینده غرق شده بود
[ترجمه ترگمان]شهر بر فراز شهر معلق بود و دود غلیظی فضا را فرا گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Setting the fees for each pollutant would be highly contentious and beset by political wrangling.
[ترجمه گوگل]تعیین هزینه ها برای هر آلاینده بسیار بحث برانگیز است و درگیر مشاجره های سیاسی است
[ترجمه ترگمان]تعیین هزینه ها برای هر آلاینده به شدت مورد نزاع و نزاع سیاسی قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Economic incentives or disincentives such as pollutant emission charges or taxes should receive more attention than they had received previously.
[ترجمه گوگل]انگیزه‌های اقتصادی یا بازدارنده‌ها مانند هزینه‌های انتشار آلاینده‌ها یا مالیات باید بیش از آنچه قبلاً دریافت می‌کردند مورد توجه قرار گیرند
[ترجمه ترگمان]انگیزه های اقتصادی یا disincentives مانند هزینه های انتشار آلاینده ها و یا مالیات باید توجه بیشتری نسبت به گذشته داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. One atmospheric pollutant which has shown dramatic improvement is airborne lead.
[ترجمه گوگل]یکی از آلاینده های جوی که بهبود چشمگیری را نشان داده است، سرب موجود در هوا است
[ترجمه ترگمان]یک آلودگی هوا که نشان دهنده بهبود چشمگیر است، هدایت هوایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Cigarette smoke is just one unhealthy air pollutant which is removed by Rentokil electrostatic air filters.
[ترجمه گوگل]دود سیگار تنها یکی از آلاینده های هوای ناسالم است که توسط فیلترهای هوای الکترواستاتیک رنتوکیل حذف می شود
[ترجمه ترگمان]دود سیگار تنها یک آلودگی هوای ناسالم است که با استفاده از فیلترهای هوای الکترواستاتیک تخلیه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. One pollutant which has attracted considerable concern in recent years is lead.
[ترجمه گوگل]یکی از آلاینده هایی که در سال های اخیر نگرانی های زیادی را به خود جلب کرده است، سرب است
[ترجمه ترگمان]یک آلاینده که توجه قابل توجهی را در سال های اخیر به خود جلب کرده است، رهبری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The river can dilute the small amounts of pollutant discharged by the chemical producer.
[ترجمه گوگل]رودخانه می تواند مقدار کمی از آلاینده های تخلیه شده توسط تولید کننده مواد شیمیایی را رقیق کند
[ترجمه ترگمان]این رود می تواند مقادیر کمی آلاینده تخلیه شده توسط تولید کننده شیمیایی را رقیق کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The pollutant sources of are divided into two kinds: continuous discharging type and intermittence discharging type.
[ترجمه گوگل]منابع آلاینده به دو نوع تقسیم می شوند: نوع تخلیه مداوم و نوع تخلیه متناوب
[ترجمه ترگمان]منابع آلاینده of به دو نوع تقسیم می شوند: نوع تخلیه مداوم و نوع تخلیه intermittence
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The article mainly studies emission characteristics of combustion pollutant after mixing petroleum coke in coal - pulverized boiler.
[ترجمه گوگل]این مقاله عمدتاً به بررسی ویژگی‌های انتشار آلاینده احتراق پس از اختلاط کک نفتی در دیگ بخار زغال‌سنگ می‌پردازد
[ترجمه ترگمان]این مقاله عمدتا به بررسی مشخصه های انتشار گازهای گلخانه ای پس از مخلوط کردن کک نفت در دیگ بخار زغال سنگ می پردازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The total pollutant load of rivers into the Lake in Wuxi area is researched and compared with the target of total load control of the Lake.
[ترجمه گوگل]مجموع بار آلاینده رودخانه ها به دریاچه در منطقه Wuxi بررسی و با هدف کنترل بار کل دریاچه مقایسه شده است
[ترجمه ترگمان]بار کل آلودگی رودخانه ها به دریاچه in مورد بررسی قرار گرفته و با هدف کنترل کل بار دریاچه مقایسه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The Jordan River is pollutant polluted and in danger of going dry.
[ترجمه گوگل]رودخانه اردن آلوده است و در خطر خشک شدن است
[ترجمه ترگمان]رودخانه آردن آلودگی است و در معرض خطر خشک شدن قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Incineration or flaring, is used when an organic pollutant can be oxidized to CO 2 and water.
[ترجمه گوگل]سوزاندن یا شعله ور شدن، زمانی استفاده می شود که یک آلاینده آلی می تواند به CO 2 و آب اکسید شود
[ترجمه ترگمان]زمانی که یک آلاینده ارگانیک می تواند به ۲ CO و آب اکسید شود، مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Pollutant dispersion close to an urban surface – the BUBBLE tracer experiment.
[ترجمه گوگل]پراکندگی آلاینده نزدیک به سطح شهری - آزمایش ردیاب BUBBLE
[ترجمه ترگمان]پراکندگی Pollutant نزدیک به سطح شهری است - آزمایش tracer BUBBLE
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

الوده کننده (اسم)
contaminant, pollutant, polluter

تخصصی

[عمران و معماری] آلوده کننده

انگلیسی به انگلیسی

• contaminant, material that soils or dirties
a pollutant is a substance that pollutes water, the air, or the environment.

پیشنهاد کاربران

آلوده کننده_ آلاینده
Pollutant
( Noun (
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : pollute
✅️ اسم ( noun ) : pollution / pollutant / polluter
✅️ صفت ( adjective ) : polluted
✅️ قید ( adverb ) : _
الاینده
آلاینده ( مهندسی عمران و محیط زیست )
pollutant ( مهندسی محیط زیست و انرژی )
واژه مصوب: آلاینده
تعریف: ماده یا موجود زنده یا حالتی از انرژی که بوم سازگان را تهدید کند یا بدان آسیب رساند به نحوی که مانع از استفادۀ سودمند از آن در زمان حال یا در آینده شود
آلاینده هایی که محیط های غیر زنده را آلوده می کند. مثل آلاینده های هوا
آلاینده

بپرس