pons

/ˈpɑːnz//ˈpɑːnz/

معنی: پل، پل دماغی
معانی دیگر: (کالبد شناسی) پل، حدبه ی دماغی، پل وارولی (pons varolii هم می گویند)، حدبه دماغی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: pontes
• : تعریف: a narrow tissue or band connecting two parts of a bodily organ, esp. the one between the lobes of the brain.

جمله های نمونه

1. Fleischmann and Pons thought that they could achieve cold fusion by another route.
[ترجمه گوگل]فلیشمن و پونز فکر کردند که می توانند از طریق دیگری به همجوشی سرد دست یابند
[ترجمه ترگمان]Fleischmann و Pons معتقد بودند که آن ها می توانند با یک مسیر دیگر به واکنش سرد برسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. That in essence is what started Pons and Fleischmann on their quest for test-tube fusion.
[ترجمه گوگل]این در اصل همان چیزی است که پونز و فلیشمن را در تلاش آنها برای همجوشی لوله آزمایش آغاز کرد
[ترجمه ترگمان]این موضوع در اصل چیزی است که Pons و Fleischmann را در تلاش برای ادغام با مترو آغاز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Fleischmann and Pons believed that they had stumbled on another way - intense pressures provided by the natural make-up of solid palladium.
[ترجمه گوگل]فلیشمن و پونز بر این باور بودند که به راه دیگری دست و پنجه نرم کرده‌اند - فشارهای شدیدی که توسط ترکیب طبیعی پالادیوم جامد ایجاد می‌شود
[ترجمه ترگمان]Fleischmann و Pons بر این باور بودند که آن ها به روش دیگری دچار فشار شده اند - فشار شدید ارائه شده توسط پالادیوم و up های جامد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The nonpareil Lily Pons sang the role on tour.
[ترجمه گوگل]لیلی پونز بی‌نظیر این نقش را در تور خواند
[ترجمه ترگمان] لی لی pons \"نقش تور رو اجرا کرد\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It is the absurdly pompous Pons who ostensibly pieces together the scattered evidence of Urim's past.
[ترجمه گوگل]این پونزهای پرهیاهو پوچ هستند که ظاهراً شواهد پراکنده گذشته اوریم را به هم می ریزند
[ترجمه ترگمان]این همان pons absurdly است که در گذشته آثار پراکنده و پراکنده را در کنار هم قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Jones showed these data to Fleischmann and Pons on 23 February.
[ترجمه گوگل]جونز این داده ها را در 23 فوریه به فلیشمن و پونز نشان داد
[ترجمه ترگمان]جونز این اطلاعات را در ۲۳ فوریه به Fleischmann و Pons نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. There were several subsequent contacts, with Pons seeking written information about the Brigham Young University neutron spectrometer.
[ترجمه گوگل]چندین تماس بعدی وجود داشت که پونز به دنبال اطلاعات مکتوب در مورد طیف‌سنج نوترونی دانشگاه بریگام یانگ بود
[ترجمه ترگمان]چندین تماس بعدی وجود داشت که Pons به دنبال اطلاعات نوشتاری در مورد طیف سنجی نوترونی جوان Brigham یانگ بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Conclusion: MRI showed cerebellar hemisphere, ventral pons, middle cerebelllar peduncles and olive atrophies in OPCA patients.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: MRI نشان دهنده آتروفی های نیمکره مخچه، پونز شکمی، دمگل مخچه میانی و آتروفی زیتون در بیماران OPCA بود
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: MRI نشان داد که نیم کره cerebellar، pons شکمی، cerebelllar middle و olive در بیماران OPCA وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In 198Martin Fleischmann and Stanley Pons claimed to have produced a nuclear reaction at room temperature in the laboratory by electrolysing heavy water using a palladium cathode.
[ترجمه گوگل]در سال 198، مارتین فلیشمن و استنلی پونز ادعا کردند که با الکترولیز آب سنگین با استفاده از کاتد پالادیوم، یک واکنش هسته‌ای در دمای اتاق در آزمایشگاه ایجاد کرده‌اند
[ترجمه ترگمان]در ۱۹۸ مارتین Fleischmann و استنلی Pons ادعا کردند که یک واکنش هسته ای را در دمای اتاق در آزمایشگاه با استفاده از آب سنگین electrolysing با استفاده از یک کاتد مغناطیسی تولید کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The projections from nucleus laminaris (NL) to the pons and midbrain in Emberiza elegans were studied with anterograde HRP tracing techniques.
[ترجمه گوگل]پیش‌بینی‌ها از هسته لامیناریس (NL) به پونز و مغز میانی در Emberiza elegans با تکنیک‌های ردیابی HRP انتروگراد مورد مطالعه قرار گرفتند
[ترجمه ترگمان]The از هسته laminaris (NL)تا the و midbrain در Emberiza elegans با تکنیک های ردیابی anterograde HRP مورد مطالعه قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The pons, the cerebellum and the medulla oblongata composed the hindbrain.
[ترجمه گوگل]پونز، مخچه و بصل النخاع مغز عقبی را تشکیل می دادند
[ترجمه ترگمان]The، مخچه و medulla hindbrain را تشکیل می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In rats brain, MTR showed different values between pons and frontal lobe.
[ترجمه گوگل]در مغز موش‌ها، MTR مقادیر متفاوتی را بین پونز و لوب فرونتال نشان داد
[ترجمه ترگمان]در مغز موش های صحرایی، MTR مقادیر مختلفی بین لوب پیشانی و پیشانی را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In this thesis, the motivation, challenges, and solutions of burst-mode receiver (BMRX) for passive optical networks (PONs) are presented.
[ترجمه گوگل]در این پایان نامه انگیزه، چالش ها و راه حل های گیرنده حالت انفجاری (BMRX) برای شبکه های نوری غیرفعال (PON) ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]در این پایان نامه، انگیزه، چالش ها و راه حل ها برای شبکه های نوری غیرفعال (BMRX)برای شبکه های نوری غیرفعال ارائه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. They are in the pons part of the brain stem.
[ترجمه گوگل]آنها در قسمت پونز ساقه مغز قرار دارند
[ترجمه ترگمان]آن ها در بخش pons از ساقه مغز قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پل (اسم)
bridge, pons, superelevation

پل دماغی (اسم)
pons

انگلیسی به انگلیسی

• narrow piece of tissue connecting two parts of a bodily organ (anatomy, zoology)

پیشنهاد کاربران

[پزشکی] پل مغزی: ناحیه ای مدور بر روی سطح شکمی ساقه ی مغز
پل مغزی
پل مغزی ( پزشکی )

بپرس