population explosion

/ˌpɑːpjəˈleɪʃənɪkˈsploʊʒən//ˌpɒpjʊˈleɪʃənɪkˈspləʊʒən/

انفجار جمعیت، تراکش هنگه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a great expansion in a biological population, esp. of humans in the twentieth century, resulting from a continued high birth rate combined with a decrease in child mortality and an increase in longevity.

جمله های نمونه

1. The world is facing a problem of population explosion.
[ترجمه گوگل]جهان با مشکل انفجار جمعیت مواجه است
[ترجمه ترگمان]جهان با مشکل انفجار جمعیت مواجه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The spread of the suburbs has triggered a population explosion among America's deer.
[ترجمه گوگل]گسترش حومه ها باعث انفجار جمعیت در میان گوزن های آمریکا شده است
[ترجمه ترگمان]گسترش حومه شهر موجب انفجار جمعیتی در میان گوزن های آمریکای جنوبی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. How can we account for the recent population explosion?
[ترجمه گوگل]چگونه می توان انفجار جمعیت اخیر را توضیح داد؟
[ترجمه ترگمان]چگونه می توانیم برای انفجار اخیر جمعیت توضیح دهیم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The cause for contracepting offspring is the "population explosion".
[ترجمه گوگل]علت پیشگیری از بارداری «انفجار جمعیت» است
[ترجمه ترگمان]علت زاد و ولد contracepting، \"انفجار جمعیت\" است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Living with a partner, Population explosion,
[ترجمه گوگل]زندگی با شریک زندگی، انفجار جمعیت،
[ترجمه ترگمان]زندگی با شریک زندگی، انفجار جمعیت،
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Rabbits and ducks have been contributing to a population explosion in the park.
[ترجمه گوگل]خرگوش ها و اردک ها در انفجار جمعیت در پارک نقش داشته اند
[ترجمه ترگمان]خرگوش ها و اردک ها به انفجار جمعیت در پارک کمک کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. When people began talking about the population explosion twenty-five years ago the world was growing by 50 million people every year.
[ترجمه گوگل]وقتی بیست و پنج سال پیش مردم شروع به صحبت در مورد انفجار جمعیت کردند، هر سال 50 میلیون نفر در جهان رشد می کردند
[ترجمه ترگمان]وقتی مردم شروع به صحبت در مورد انفجار جمعیت بیست و پنج سال پیش کردند، هر سال ۵۰ میلیون نفر در جهان رشد می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. But nomatterhow hard they are worked the population explosion continues.
[ترجمه گوگل]اما هر چقدر هم که کار می کنند، انفجار جمعیت ادامه دارد
[ترجمه ترگمان]اما به سختی کار می کنند، انفجار جمعیت ادامه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. We live in the century of population explosion, with the world's population doubling at least every 25 years.
[ترجمه گوگل]ما در قرن انفجار جمعیت زندگی می کنیم و جمعیت جهان حداقل هر 25 سال دو برابر می شود
[ترجمه ترگمان]ما در قرن انفجار جمعیت، با جمعیت جهان حداقل هر ۲۵ سال زندگی می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He cites in support of this the population explosion.
[ترجمه گوگل]او در تأیید این موضوع به انفجار جمعیت اشاره می کند
[ترجمه ترگمان]او به حمایت از این انفجار جمعیتی اشاره کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Mention procreation, and they talk about the population explosion.
[ترجمه گوگل]زایش را ذکر کنید، و آنها در مورد انفجار جمعیت صحبت می کنند
[ترجمه ترگمان]زاد و ولد را ذکر کنید، و در مورد انفجار جمعیت صحبت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. When technocracy, the bomb, and the population explosion arrived, man achieved a capacity to clash with the earth on a grand scale .
[ترجمه گوگل]وقتی تکنوکراسی، بمب و انفجار جمعیت رسید، انسان به این ظرفیت دست یافت که در مقیاس بزرگ با زمین درگیر شود
[ترجمه ترگمان]هنگامی که technocracy، بمب و انفجار جمعیت رسید، مرد به توانایی برخورد با زمین در مقیاس بزرگ دست یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The potential population explosion would have tremendous repercussions on the region's physical resources such as land.
[ترجمه گوگل]انفجار بالقوه جمعیت عواقب عظیمی بر منابع فیزیکی منطقه مانند زمین خواهد داشت
[ترجمه ترگمان]انفجار بالقوه جمعیت پیامدهای عظیمی بر روی منابع فیزیکی این منطقه مانند زمین دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The population explosion is accompanied by a population implosion.
[ترجمه گوگل]انفجار جمعیت با انفجار جمعیت همراه است
[ترجمه ترگمان]انفجار جمعیت با انفجار جمعیت همراه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The government has had to take measures to halt the population explosion.
[ترجمه گوگل]دولت مجبور به اتخاذ تدابیری برای توقف انفجار جمعیت شده است
[ترجمه ترگمان]دولت باید اقداماتی را برای توقف انفجار جمعیت انجام دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[ریاضیات] انفجار جمعیت

انگلیسی به انگلیسی

• exaggerated increase of residents to such a degree that there is not enough food and living area for everyone

پیشنهاد کاربران

بپرس