positiveness


ثبوت، اثبات، مسلمیت، اطمینان، قطعیت

جمله های نمونه

1. Although his words are harsh, there is positiveness in them.
[ترجمه گوگل]اگرچه سخنان او تند است، اما نکته مثبتی در آنها وجود دارد
[ترجمه ترگمان]اگرچه کلمات او خشن هستند اما در آن ها مثبت وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. So that controversies, wranglings, disputes, and positiveness, in false or dubious propositions, are evils unknown among the Houyhnhnms.
[ترجمه گوگل]به طوری که مجادله و مجادله و مجادله و مثبت اندیشی در گزاره های باطل یا مشکوک، از شرور ناشناخته در میان هویحنهن ها است
[ترجمه ترگمان]از این رو مباحثات، wranglings، مناقشات، و قطعیتی که در قضایای غلط یا مشکوک وجود دارد، در میان هویهنم ها کاملا ناشناخته هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Positiveness. Being upbeat usually elicits a positive response. Encouragement and sincere compliments are always appreciated.
[ترجمه گوگل]مثبت بودن خوش‌بین بودن معمولاً پاسخ مثبتی را در پی دارد تشویق و تمجیدهای صمیمانه همیشه قابل قدردانی است
[ترجمه ترگمان]positiveness خوش بینی معمولا پاسخ مثبت را بیرون می کشد تعریف و تمجید صمیمانه همیشه مورد قدردانی قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The positiveness of the contact hemolysis was correlated with the virulence of bacteria when virulent or non-virulent strains of enterobacteria were compared.
[ترجمه گوگل]مثبت بودن همولیز تماسی با حدت باکتری ها در هنگام مقایسه سویه های بدخیم یا غیر بدخیم انتروباکتری ها در ارتباط بود
[ترجمه ترگمان]مثبت بودن ارتباط تماس با the باکتری در زمانی که نژاده ای virulent و یا virulent در مقایسه با آن ها مقایسه شد، هم بسته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Positiveness : The visIt'should be helpful, not destructive.
[ترجمه گوگل]مثبت بودن: بازدید باید مفید باشد، نه مخرب
[ترجمه ترگمان]positiveness: The باید مفید باشند، نه مخرب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In addition, positiveness of consumer prior experctations directly affects perceived persuasiveness of evidence.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، مثبت بودن تجربیات قبلی مصرف کننده به طور مستقیم بر اقناع درک شده شواهد تأثیر می گذارد
[ترجمه ترگمان]به علاوه، مثبت بودن مصرف کنندگان قبلی به طور مستقیم بر متقاعد کنندگی درک شده مدرک تاثیر می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Positiveness of acid - fast stains of urinary sediment and specificity of B - ultrasonography were low.
[ترجمه گوگل]مثبت بودن رنگ آمیزی اسید-فست رسوبات ادراری و ویژگی B-سونوگرافی کم بود
[ترجمه ترگمان]استفاده از لکه های اسیدی - سریع رسوب ادرار و اختصاصی بودن B - ultrasonography کم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It helps enterprises to realize their target profit forcast and actual profits, helps to change these two realizing processes from passiveness into positiveness and maximizes enterprises profits.
[ترجمه گوگل]این به شرکت ها کمک می کند تا سود پیش بینی شده و سود واقعی خود را تحقق بخشند، به تغییر این دو فرآیند تحقق از حالت انفعالی به مثبت کمک می کند و سود شرکت را به حداکثر می رساند
[ترجمه ترگمان]این کار به شرکت ها کمک می کند تا سود هدف سود و سود واقعی خود را درک کنند، به تغییر این دو فرآیند درک شده از انفعال به طور مثبت و به حداکثر رساندن سود شرکت ها کمک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[ریاضیات] کیفیت مثبت بودن، مثبت بودن

انگلیسی به انگلیسی

• poise, confidence, state of self-assurance; state of not being negative

پیشنهاد کاربران

بپرس