preheat

/ˌpriːˈhiːt//ˌpriːˈhiːt/

از پیش گرم کردن، از پیش داغ کردن، قبلا حرارت دادن، قبلا گرم کردن، علوم مهندسى : حرارت دادن مقدماتى

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: preheats, preheating, preheated
• : تعریف: to heat before using or processing.

- Preheat the griddle before making the pancakes.
[ترجمه ملکه ترجمه] قبل از درست کردن کیک تابه ای ماهی تابه را گرم کن
|
[ترجمه گوگل] قبل از تهیه پنکیک، سینی را از قبل گرم کنید
[ترجمه ترگمان] کلوچه را قبل از درست کردن پن کیک آماده کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The glass was preheated and then shaped.
[ترجمه گوگل] لیوان از قبل گرم شده و سپس شکل داده شده است
[ترجمه ترگمان] شیشه preheated و سپس شکل گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Preheat the oven to a temperature of 200 degrees Celsius.
[ترجمه گوگل]فر را با دمای 200 درجه سانتیگراد گرم کنید
[ترجمه ترگمان]اجاق را به دمای ۲۰۰ درجه سانتیگراد تبدیل کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Preheat the oven to 200 degrees C.
[ترجمه گوگل]فر را با دمای 200 درجه سانتی گراد گرم کنید
[ترجمه ترگمان]گاز را به دمای ۲۰۰ درجه سانتیگراد تبدیل کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Preheat the oven to 400 degrees.
[ترجمه گوگل]فر را با دمای 400 درجه گرم کنید
[ترجمه ترگمان]تنظیم کوره را تا دمای ۴۰۰ درجه افزایش دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Preheat the oven to gas Mark
[ترجمه گوگل]فر را روی گاز علامت گذاری کنید
[ترجمه ترگمان]اجاق را به علامت گاز وصل کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Preheat the oven to gas mark
[ترجمه گوگل]فر را روی علامت گاز از قبل گرم کنید
[ترجمه ترگمان]اتصال کوره به نقطه گازی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Preheat the oven to 425 degrees.
[ترجمه گوگل]فر را با دمای 425 درجه گرم کنید
[ترجمه ترگمان]فر را به ۴۲۵ درجه تبدیل کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Preheat the oven to 375 degrees.
[ترجمه گوگل]فر را با دمای 375 درجه گرم کنید
[ترجمه ترگمان]به ۳۷۵ درجه سانتیگراد در فر ۳۷۵ درجه سانتیگراد نگاه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Prepare a grill or preheat the broiler.
[ترجمه گوگل]یک گریل تهیه کنید یا جوجه گوشتی را از قبل گرم کنید
[ترجمه ترگمان]یک گریل یا فر را از قبل گرم کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Preheat oven to 250 F. . Pat meat dry with paper towels.
[ترجمه گوگل]فر را با دمای 250 فارنهایت گرم کنید گوشت را با دستمال کاغذی خشک کنید
[ترجمه ترگمان]فر Preheat تا ۲۵۰ فارنهایت (Pat)با حوله های کاغذی خشک می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Preheat the oven to 190°C.
[ترجمه گوگل]فر را با دمای 190 درجه سانتی گراد گرم کنید
[ترجمه ترگمان]تنظیم کوره را در دمای ۱۹۰ درجه سانتیگراد قرار دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Preheat oven to 400 F. . Remove pheasant from marinade and pat dry with paper towels. Season with salt and pepper.
[ترجمه گوگل]فر را با دمای 400 فارنهایت گرم کنید قرقاول را از ماریناد خارج کرده و با دستمال کاغذی خشک کنید ادویه زدن با نمک و فلفل
[ترجمه ترگمان]فر Preheat را روی ۴۰۰ فارنهایت گرم کنید قرقاول را از marinade بردارید و با حوله های کاغذی خشک کنید فصل با نمک و فلفل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Preheat the grill to medium.
[ترجمه گوگل]گریل را از قبل در حد متوسط ​​گرم کنید
[ترجمه ترگمان]توری را به رسانه متصل کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. About 15 minutes before serving, preheat oven to 350 F. . Prepare an aromatic fire in a charcoal grill.
[ترجمه گوگل]حدود 15 دقیقه قبل از سرو، فر را با دمای 350 فارنهایت گرم کنید یک آتش معطر را در یک گریل زغالی آماده کنید
[ترجمه ترگمان]حدود ۱۵ دقیقه قبل از خدمت، فر از پیش گرم تا ۳۵۰ F … یک آتش معطر در یک کباب پز را آماده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Preheat oven to 425 F. Grease an 8inch-square pan.
[ترجمه گوگل]فر را با دمای 425 فارنهایت گرم کنید یک تابه 8 اینچی مربعی را چرب کنید
[ترجمه ترگمان]فر Preheat به ۴۲۵ ماهی تابه ۸ اینچی را چرب کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[عمران و معماری] پیش گرمی

انگلیسی به انگلیسی

• heat beforehand, warm in advance
if you preheat an oven, you switch it on and allow it to reach a certain temperature before you put food inside it. verb here but can also be used as an attributive adjective. e.g. bake in a preheated oven at 375?f.

پیشنهاد کاربران

پیش گرمایش
تنظیم کردن درجه ( دمای ) فِر یا ماکرُوِیو
پیشگرم کردن

بپرس