preserver

/priˈzɜːrvər//prɪˈzɜːvə/

معنی: محافظ، حافظ
معانی دیگر: نگهدارنده

جمله های نمونه

1. The police are the preservers of law and order.
[ترجمه گوگل]پلیس حافظ نظم و قانون است
[ترجمه ترگمان]پلیس قانون نظم و قانون است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Paul wonders where the inflatable life preserver is.
[ترجمه گوگل]پل تعجب می کند که محافظ نجات بادی کجاست؟
[ترجمه ترگمان]\"پال\" فکر می کند که نجات باد inflatable کجاست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. We are conservers and preservers, maintaining homes and relationships, and we do not always welcome change.
[ترجمه گوگل]ما حافظ و حافظ هستیم و خانه ها و روابط را حفظ می کنیم و همیشه از تغییر استقبال نمی کنیم
[ترجمه ترگمان]ما conservers و preservers هستیم، خانه ها و روابط را حفظ می کنیم، و همیشه از تغییر استقبال نمی کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. When testing is over, the center will preserver some samples for future reference.
[ترجمه گوگل]پس از پایان آزمایش، مرکز برخی از نمونه ها را برای مراجعات بعدی حفظ خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]هنگامی که آزمایش تمام شود، مرکز نمونه را برای مراجعات بعدی نگه می دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Destroyer and preserver; hear, oh hear!
[ترجمه گوگل]ویرانگر و محافظ؛ بشنو، اوه بشنو!
[ترجمه ترگمان]ای وای خدای من، ای وای خدای من، ای وای!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The crossover preserver the snippet of effective genes, and a moving window is used to fasten the algorithm convergence.
[ترجمه گوگل]متقاطع محافظ قطعه ای از ژن های موثر و یک پنجره متحرک برای تثبیت همگرایی الگوریتم استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]تقاطع جزیی ژن های موثر را نگه می دارد و یک پنجره متحرک برای بستن هم گرایی الگوریتم به کار می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Preserver Problems is a very important branch of matrix algebra, there are appear inone hundred years.
[ترجمه گوگل]مسائل نگهدارنده شاخه بسیار مهمی از جبر ماتریسی است که صد سال پیش وجود دارد
[ترجمه ترگمان]مشکلات Preserver یک شاخه بسیار مهم از جبر ماتریسی است، در حدود صد سال به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The extremely arid desert climate is the best preserver of murals.
[ترجمه گوگل]آب و هوای بیابانی بسیار خشک بهترین نگهدارنده نقاشی های دیواری است
[ترجمه ترگمان]آب و هوای بیابانی بی آب و علف بهترین حافظ نقاشی های دیواری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Nonprofit organization is the preserver of social justice and morals, bust also the practicer. Nonprofit organization won't be regarded as law-breaker.
[ترجمه گوگل]سازمان غیر انتفاعی حافظ عدالت و اخلاق اجتماعی و همچنین عمل کننده است سازمان غیرانتفاعی به عنوان قانون شکن تلقی نخواهد شد
[ترجمه ترگمان]سازمان غیرانتفاعی، حافظ عدالت اجتماعی و اخلاقیات، و همچنین the است سازمان غیرانتفاعی به عنوان یک قانون شکن در نظر گرفته نخواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. So many preserver and technology have been developed to meet such requirement.
[ترجمه گوگل]بسیاری از نگهدارنده ها و فناوری ها برای برآورده کردن چنین نیازی توسعه یافته اند
[ترجمه ترگمان]بنابراین بسیاری از حافظ ها و فن آوری برای برآورده کردن چنین الزامات توسعه یافته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I need a life preserver!
[ترجمه گوگل]من به یک محافظ نیاز دارم!
[ترجمه ترگمان]! من به یه زندگی محافظ احتیاج دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This is a life preserver.
[ترجمه گوگل]این یک محافظ زندگی است
[ترجمه ترگمان]این یک حافظ زندگی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Destroyer and Preserver; hear, 0 hear!
[ترجمه گوگل]ویرانگر و نگهدارنده؛ بشنو، 0 بشنو!
[ترجمه ترگمان]نابود کننده و نابود کننده؛ گوش کنید، صفر به گوش می رسد!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. SAFETY FIRST: Since you will be by water, all children should wear a life preserver (PFD or Personal Flotation Device).
[ترجمه گوگل]اول ایمنی: از آنجایی که در کنار آب خواهید بود، همه کودکان باید از محافظ نجات (PFD یا دستگاه شناور شخصی) استفاده کنند
[ترجمه ترگمان]ایمنی: از آنجایی که شما با آب خواهید بود، همه کودکان باید یک حافظ زندگی (PFD یا دستگاه Flotation شخصی)داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

محافظ (اسم)
guardian, watchman, guard, bodyguard, preserver, surveillant

حافظ (اسم)
patron, keeper, preserver

انگلیسی به انگلیسی

• person or thing that saves from damage or harm; defender, protector; guard, one who maintains security

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : preserve
✅️ اسم ( noun ) : preservation / preserve / preservative / preservationist / preserver
✅️ صفت ( adjective ) : preservative
✅️ قید ( adverb ) : _
در فروشگاه های مواد غذایی به محصولات دارای مواد نگهدارنده میگویند. مانند کنسرو ها

بپرس