pressingly


مصرانه، بطور فشار اور

جمله های نمونه

1. A day, there is a customer to buy this kind of medicine water, Peng elder brother of one's father the mistake adjusted a kind of brown aqua to go in in pressingly and unintentionally changed formula.
[ترجمه گوگل]یک روز، یک مشتری برای خرید این نوع آب دارویی وجود دارد، پنگ برادر بزرگتر پدر یکی از اشتباه تنظیم یک نوع آبی قهوه ای برای رفتن در فشار و ناخواسته تغییر فرمول
[ترجمه ترگمان]یک روز، یک مشتری برای خرید این نوع آب دارو وجود دارد، یک برادر بزرگ تر از پدر یک پدر، این اشتباه نوعی از آب قهوه ای را تنظیم کرده است تا به طور غیر عمد این فرمول را تغییر دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The ethical or esthetic value of material can be always argued, but a life style, maybe un-natural, in today's synthetic environment is pressingly needed here.
[ترجمه گوگل]ارزش اخلاقی یا زیبایی‌شناختی مواد همیشه قابل بحث است، اما یک سبک زندگی، شاید غیرطبیعی، در محیط مصنوعی امروزی به شدت مورد نیاز است
[ترجمه ترگمان]ارزش اخلاقی و زیبایی مادی را می توان همیشه مورد بحث قرار داد، اما سبک زندگی، شاید طبیعی، در محیط مصنوعی امروزی، در اینجا مورد نیاز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The thermal stability of Chinese OPV dragee should be improved pressingly. Liquid OPV is considered as better one.
[ترجمه گوگل]پایداری حرارتی دراژه OPV چینی باید به شدت بهبود یابد OPV مایع به عنوان یکی بهتر در نظر گرفته می شود
[ترجمه ترگمان]ثبات گرمایی of خوراکی فلج اطفال چین باید با تاکید بیشتری بهبود یابد واکسن خوراکی مایع به عنوان یک فرد بهتر در نظر گرفته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The performance appraisal for the maritime system, therefore, should be improved pressingly.
[ترجمه گوگل]بنابراین، ارزیابی عملکرد برای سیستم دریایی باید به شدت بهبود یابد
[ترجمه ترگمان]بنابراین ارزیابی عملکرد برای سیستم دریایی باید با نهایت دقت بهبود یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In order to improve this situation, we need to research an efficient, stabilization, exactitude and automatic system of retainer windows' equal division accuracy measurement pressingly.
[ترجمه گوگل]به منظور بهبود این وضعیت، ما نیاز به تحقیق در مورد یک سیستم کارآمد، تثبیت، دقت و خودکار اندازه گیری دقت تقسیم برابر پنجره های نگهدارنده داریم
[ترجمه ترگمان]به منظور بهبود این وضعیت، ما نیاز به تحقیق در مورد یک ثبات، تثبیت، صحت و سیستم خودکار پنجره های بسته به اندازه دقت تقسیم بندی معادل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The function of education in advance of individual manpower should be paid attention to pressingly.
[ترجمه گوگل]کارکرد آموزش و پرورش در پیش از نیروی انسانی باید به شدت مورد توجه قرار گیرد
[ترجمه ترگمان]عملکرد آموزش و پرورش در پیشرفت نیروی انسانی فردی باید به طور کامل مورد توجه قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The central meaning shared by these adjectives is . pressingly needed.
[ترجمه گوگل]معنای اصلی مشترک این صفت ها است به شدت مورد نیاز است
[ترجمه ترگمان]مفهوم مرکزی به اشتراک گذاشته شده با این صفات است با اصرار تمام به او احتیاج داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Over 300 new kinds of enterprises (or Social Enterprises) are emerging in Japan which aim to " Solve social problems by business means ". They play a pressingly role.
[ترجمه گوگل]بیش از 300 نوع جدید از شرکت ها (یا شرکت های اجتماعی) در ژاپن در حال ظهور هستند که هدف آنها "حل مشکلات اجتماعی با ابزارهای تجاری" است آنها نقش مهمی را ایفا می کنند
[ترجمه ترگمان]بیش از ۳۰۰ نوع از شرکت ها (یا شرکت های اجتماعی)در ژاپن در حال ظهور هستند که هدفشان \"حل مشکلات اجتماعی با ابزارهای تجاری\" است آن ها نهایت نقش خود را ایفا می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. To develop and carry forward the beauty of human nature are benefit for improving the motivation of human being, moral standard and social virtue in realistic society effectively and pressingly.
[ترجمه گوگل]توسعه و پیشبرد زیبایی طبیعت انسان، منفعتی برای ارتقای انگیزه انسان، معیارهای اخلاقی و فضیلت اجتماعی در جامعه واقع بینانه است
[ترجمه ترگمان]برای توسعه و حمل و نقل، زیبایی طبیعت بشر برای بهبود انگیزش انسانی، استاندارد اخلاقی و فضیلت اجتماعی در جامعه واقع گرایانه به طور موثر و با نهایت استفاده، سودمند است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The psychological health education of university Students emerged in twentieth century and developed quickly. It is a field that is pressingly needed in the current situation.
[ترجمه گوگل]آموزش بهداشت روانی دانشجویان در قرن بیستم ظهور کرد و به سرعت توسعه یافت این رشته ای است که در شرایط فعلی به شدت مورد نیاز است
[ترجمه ترگمان]آموزش روانی دانشجویان دانشگاه ها در قرن بیستم ظهور کرد و به سرعت توسعه یافت این حوزه ای است که در وضعیت فعلی مورد نیاز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. To decrease testing cost, highly efficient testing methods are pressingly needed.
[ترجمه گوگل]برای کاهش هزینه آزمایش، روش‌های تست بسیار کارآمد به شدت مورد نیاز است
[ترجمه ترگمان]برای کاهش هزینه آزمایش، روش های بسیار کارآمد تست به طور کامل مورد نیاز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Consequently, the study of low cost and low content of free formaldehyde and free phenol PF resin adhesives in production and use are pressingly required.
[ترجمه گوگل]در نتیجه، مطالعه کم هزینه و محتوای کم چسب های رزین فرمالدئید آزاد و فنل آزاد PF در تولید و استفاده به شدت مورد نیاز است
[ترجمه ترگمان]در نتیجه، مطالعه هزینه کم و محتوای کم فرمالدیید آزاد و فنل رایگان پی اف پی اف در تولید و استفاده، مورد نیاز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The sweeping steps create a thicket of issues, most pressingly whether the banks will step up lending.
[ترجمه گوگل]گام‌های فراگیر مجموعه‌ای از مسائل را ایجاد می‌کند که مهم‌ترین آن این است که آیا بانک‌ها وام‌دهی را افزایش خواهند داد یا خیر
[ترجمه ترگمان]گام های کلی برای ایجاد یک بیشه از مسائل بیشتر است، به این صورت که آیا بانک ها وام دادن را افزایش خواهند داد یا خیر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• urgently, in the manner of requiring immediate attention

پیشنهاد کاربران

بپرس