pretzel

/ˈpretzəl//ˈpretsl̩/

معنی: چوب شور، بیسکویت نمکی
معانی دیگر: چوب شور مزه ابجو وغیره

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a thin, crisp, glazed biscuit usu. shaped as a knot or stick and salted on the surface.

(2) تعریف: a larger, softer, heavier version of this biscuit.

جمله های نمونه

1. Well you got you got another thing of pretzels.
[ترجمه گوگل]خوب متوجه شدید که چیز دیگری از چوب شور دارید
[ترجمه ترگمان] خب، یه چیز دیگه از پرتزل گرفتی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. And I love pretzels, trail mix, raisins and dried fruit.
[ترجمه گوگل]و من عاشق چوب شور، تریل مخلوط، کشمش و میوه های خشک هستم
[ترجمه ترگمان]و من از پرتزل ها، مخلوط و کشمش و میوه خشک خوشم میاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Some exhibitors offer only pretzels or hard candy.
[ترجمه گوگل]برخی از غرفه داران فقط چوب شور یا آب نبات سخت ارائه می دهند
[ترجمه ترگمان]بعضی از exhibitors فقط چوب شور یا شکلات سفت تعارف میکنن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Are we going to eat pretzels or are we going to eat?
[ترجمه گوگل]چوب شور بخوریم یا بخوریم؟
[ترجمه ترگمان]میخوایم چوب شور بخوریم یا بخوریم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Where are the pictures that that creepy pretzel vendor took of us together?
[ترجمه گوگل]عکس هایی که آن فروشنده چوب شور خزنده با هم از ما گرفت کجاست؟
[ترجمه ترگمان]عکس هایی که این فروشنده چوب شور را به هم زد، کجا هستند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Insert, rotate, and remove pretzel trays; monitor ovens for correct baking time and product color.
[ترجمه گوگل]سینی های چوب شور را وارد کنید، بچرخانید و بردارید فرها را برای زمان پخت صحیح و رنگ محصول کنترل کنید
[ترجمه ترگمان]قرار دادن، چرخش، و حذف سینی های چوب شور، نظارت بر کوره ها برای پخت زمان پخت مناسب و رنگ محصول
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The first citation for pretzel in English comes in the 1820s in a collection called Antiquities of Long Island.
[ترجمه گوگل]اولین نقل قول برای چوب شور به انگلیسی در دهه 1820 در مجموعه ای به نام عتیقه های لانگ آیلند آمده است
[ترجمه ترگمان]اولین استناد به چوب شور به زبان انگلیسی در دهه ۱۸۲۰ میلادی در مجموعه ای به نام \"آثار باستانی\" قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Still, when presented to a receptive mind, Sketchpad could twist that mind into a pretzel.
[ترجمه گوگل]با این حال، هنگامی که به یک ذهن پذیرا ارائه می شود، Sketchpad می تواند آن ذهن را به یک چوب شور تبدیل کند
[ترجمه ترگمان]با این حال، هنگامی که ذهن receptive را به خود جلب کرد، sketchpad می توانست آن ذهن را به صورت چوب شور تبدیل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. So many people in so little space that everyone had to stand up, with nothing to eat but peanuts and pretzels.
[ترجمه گوگل]آنقدر مردم در فضای کمی که همه مجبور شدند سرپا بایستند و چیزی جز بادام زمینی و چوب شور نداشتند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم در آن فضای کوچک که همه می بایست سرپا می ایستادند، چیزی برای خوردن نداشتند بجز بادام زمینی و چوب شور
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Two unsightly slush machines mar the ambience, and tacky little bowls of pretzels are strewn throughout.
[ترجمه گوگل]دو دستگاه لجن نامناسب محیط را مخدوش می کنند و کاسه های کوچک چوب شور در سراسر آن پخش شده اند
[ترجمه ترگمان]دو دستگاه پرس و جو ناخوشایند محیط را از بین می برند، و کاسه کوچکی از چوب شور روی هم ریخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Pretzel, German beer bread, Frankfurt bread, soft roll, hard roll, whole wheat bread, multigrain bread Portion butter and assorted jams, salted bread sticks, salted mini pretzel.
[ترجمه گوگل]چوب شور، نان آبجو آلمانی، نان فرانکفورت، رول نرم، رول سخت، نان سبوس دار، نان چند دانه کره و مرباهای مختلف، چوب نان نمکی، مینی چوب شور نمک زده
[ترجمه ترگمان]نان آبجو، نان beer آلمانی، نان فرانکفورت، نان نرم، نان کره، کره، کره، کره و انواع مربا، گوشت نمک سود شده، نان salted و چوب شور،
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Forgot this One, George W. Bush fell off a Segway and Chocked on a Pretzel and was a Cocaine addict.
[ترجمه گوگل]این یکی را فراموش کرده بود، جورج دبلیو بوش از سگوی افتاد و به یک چوب شور افتاد و یک معتاد به کوکائین بود
[ترجمه ترگمان]یادم آمد این یکی، جورج دبلیو بوش در یک pretzel سقوط کرد و یک معتاد به کوکائین بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. When pitching he looked, in the words of the catcher, " a pretzel gone loony. "
[ترجمه گوگل]به قول شکارچی، هنگام زمین زدن، نگاهش کرد: «یک چوب شور از بین رفته است»
[ترجمه ترگمان]هنگامی که مشغول زدن توپ بود، به کلمات شکارچی، \"چوب شور و خل\"، نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It is rumored a self - administered Heimlich saved George W . Bush from death by pretzel.
[ترجمه گوگل]شایعه شده است که هایملیچ خودگردان جورج دبلیو را نجات داده است بوش از مرگ توسط چوب شور
[ترجمه ترگمان]گفته می شود که a که توسط خود اداره می شود، جرج دبلیو بوش را نجات داد \" بوش \" از مرگ ناشی از چوب شور، از مرگ جان سالم به در برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

چوب شور (اسم)
pretzel, pretzels

بیسکویت نمکی (اسم)
pretzel

تخصصی

[کامپیوتر] بیسکویت نمکی ( در اصطلاح عامیانه ) لقبی برای علامت ستاره کوچک کلید فرمان مک اینتاش .

انگلیسی به انگلیسی

• crisp snack made from baked salted dough; snack made from soft baked dough

پیشنهاد کاربران

درجایگاه فعل به معنای پیچ خوردن
pretzel
چوب شور آلمانی
نان ترد . شیرین یا شور.
نوعی نان شکری معروف به چوب شور

بپرس