pro forma


برای صورت ظاهر، از لحاظ ظاهر، منباب ظاهر، ظاهری، موقتی، (لاتین) به خاطر رعایت مقررات و ظواهر امر، برای حفظ ظاهر، مقدماتی، مسوده شده، فاکتورمقدماتی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: for form (Latin); done as a matter of form, or for the sake of appearance.

جمله های نمونه

1. I enclose a pro forma for you to complete, sign and return.
[ترجمه گوگل]من یک فرم پیشنهادی را ضمیمه می کنم تا آن را تکمیل، امضا و برگردانید
[ترجمه ترگمان]من یه طرفدار حرفه ای رو برای شما گذاشتم که کامل بشه، امضا کنید و برگردید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In this case the pro forma invoice is required for a third party.
[ترجمه گوگل]در این صورت پیش فاکتور برای شخص ثالث مورد نیاز است
[ترجمه ترگمان]در این حالت، صورت حساب مربوطه برای یک شخص ثالث لازم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The administration's statements on Chinese currency policy seem pro forma, lacking any sense of urgency.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد اظهارات دولت در مورد سیاست ارزی چین به صورت پیشفرض و فاقد هرگونه احساس فوریت باشد
[ترجمه ترگمان]اظهارات دولت در مورد سیاست ارزی چین به نظر شکل ظاهری است، که فاقد هرگونه حس فوریت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They answered my letter pro forma.
[ترجمه گوگل]آنها به نامه من جواب دادند
[ترجمه ترگمان] اونا جواب my رو دادن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Frequently used to refer to a Pro Forma Balance Sheet which is based on assumptions of future hypothetical events.
[ترجمه گوگل]اغلب برای اشاره به ترازنامه Pro Forma که بر اساس مفروضات رویدادهای فرضی آینده است، استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]اغلب برای اشاره به ترازنامه Balance پرو استفاده می شود که مبتنی بر مفروضات رویداده ای فرضی آینده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It is this failure of the pro forma.
[ترجمه گوگل]این شکست پرو فرم است
[ترجمه ترگمان]این شکست the است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Please send pro forma at agreed price of $ 0. 70 unit based on samples sent to me.
[ترجمه گوگل]لطفاً بر اساس نمونه هایی که برای من ارسال شده است، با قیمت توافقی 0 70 دلار به صورت حرفه ای ارسال کنید
[ترجمه ترگمان]لطفا قیمت توافق شده ۰ دلار را به شما ارسال کنید ۷۰ واحد براساس نمونه های ارسال شده به من
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Remember that pro forma invoices are formal offers to sell.
[ترجمه گوگل]به یاد داشته باشید که پیش فاکتورها پیشنهادهای رسمی برای فروش هستند
[ترجمه ترگمان]به یاد داشته باشید که فاکتورهای فرمت شده، پیشنهادهای رسمی برای فروش هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The pro forma for a typical Field Change Record has been included in Appendix
[ترجمه گوگل]فرم اولیه برای یک رکورد تغییر فیلد معمولی در ضمیمه گنجانده شده است
[ترجمه ترگمان]شکل forma برای یک رکورد تغییر فیلد نمونه در ضمیمه گنجانده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Its basic components include a current and pro forma balance sheet, an income statement, and a cash flow analysis.
[ترجمه گوگل]اجزای اصلی آن شامل ترازنامه جاری و پیش فرم، صورت سود و زیان و تجزیه و تحلیل جریان نقدی است
[ترجمه ترگمان]اجزای اصلی آن عبارتند از یک ترازنامه مالی جاری و pro، اظهارنامه درآمد، و تحلیل جریان نقدی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Please send us the pro forma invoice including the air freight.
[ترجمه گوگل]لطفا پیش فاکتور شامل حمل و نقل هوایی را برای ما ارسال کنید
[ترجمه ترگمان]لطفا این فاکتور را از جمله حمل بار هوا برای ما ارسال کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. As soon as we receive your pro forma invoice, we will send you the amount.
[ترجمه گوگل]به محض دریافت پیش فاکتور شما، مبلغ را برای شما ارسال خواهیم کرد
[ترجمه ترگمان]به محض اینکه صورت حساب خود را دریافت می کنیم، مبلغ را برای شما می فرستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The hearing itself was pro forma — “3B is the carrying charge, but 3B is also applicable” — and over in a few minutes.
[ترجمه گوگل]خود جلسه به صورت رسمی برگزار شد - "3B هزینه حمل است، اما 3B نیز قابل اعمال است" - و در عرض چند دقیقه تمام شد
[ترجمه ترگمان]خود شنوایی، forma است - \"۳ B هزینه حمل است، اما ۳ B نیز قابل استفاده است\" - و در عرض چند دقیقه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. China's parliamentary session is generally pro forma passage of laws and regulations decided well in advance.
[ترجمه گوگل]جلسه پارلمان چین عموماً تصویب قوانین و مقرراتی است که از قبل تصمیم گیری شده است
[ترجمه ترگمان]جلسه پارلمان چین به طور کلی از تصویب قوانین و مقررات انتخاباتی است که به خوبی پیش از آن وضع شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Is a kind of pro forma nature of the cargo list.
[ترجمه گوگل]نوعی ماهیت پیش فرم لیست محموله است
[ترجمه ترگمان]این نوعی از ماهیت pro است که در فهرست کالا قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[حقوق] از لحاظ ظاهر، ظاهری
[صنعت] پیش فاکتور

انگلیسی به انگلیسی

• for the sake of form, for proper order
for the sake of fulfilling obligations; for sake of appearances, as a matter of form

پیشنهاد کاربران

pro forma ( عمومی )
واژه مصوب: پیش‏برگ 1
تعریف: برگ پیش‏فروشی که در آن قیمت کالا و هزینۀ حمل قید شود و مدت اعتبار معینی داشته باشد
پیش نویس
از پیش آماده ( شده ) به عنوان نمونه : a pro - forma list/document/letter
یک سیاهه تجاری ( اینویس ) است که به خریدار احتمالی کالا زودتر از موعد إرسال میشود ج

بپرس