proboscis

/proˈbɑːsəs//prəˈbɒsɪs/

معنی: پوزه دراز، خرطوم، الت مکیدن حشره
معانی دیگر: پیل پوز، (حشرات و غیره) خرطومه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: proboscides, proboscises
(1) تعریف: a long flexible trunk or snout, esp. that of an elephant.
مشابه: trunk

(2) تعریف: an elongated tubular sucking structure on certain insects or worms.

(3) تعریف: a human nose, esp. one of unusual size or shape.

جمله های نمونه

1. an insect that was extruding its proboscis
حشره ای که خرطومچه ی خود را بیرون داده بود

2. An elephant's trunk is a proboscis.
[ترجمه گوگل]خرطوم فیل پروبوسیس است
[ترجمه ترگمان]خرطوم فیل یک خرطوم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The proboscis can be shot out forcibly, stabbing its prey.
[ترجمه گوگل]پروبوسیس را می توان به زور به بیرون شلیک کرد و طعمه خود را با چاقو زد
[ترجمه ترگمان]proboscis را می توان به زور به ضرب گلوله رها کرد و به طعمه خود ضربه زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Because they possessed this extraordinary proboscis, science christened them the Proboscidea.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که آنها دارای این خرطوم خارق‌العاده بودند، علم آنها را پروبوسیدیا نامید
[ترجمه ترگمان]چون آن ها این proboscis خارق العاده را داشتند، علم آن ها را the نام گذاشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Each was attached to the leaf by its proboscis.
[ترجمه گوگل]هر کدام توسط پروبوسیس خود به برگ متصل شده بودند
[ترجمه ترگمان]هر یک از آن ها به برگ درخت چسبیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Did You see Proboscis Monkey Before?
[ترجمه گوگل]آیا قبلا میمون پروبوسیس را دیده بودید؟
[ترجمه ترگمان]قبلا میمون proboscis رو دیدی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. There is a log on the proboscis that scar of tree furuncle, tree made small spread of bazoo of ear eye mouth properly.
[ترجمه گوگل]یک کنده روی پروبوسیس وجود دارد که زخمی از پوسته درخت، درختی که از بازوهای کوچکی از دهان چشم گوش به درستی پخش شده است
[ترجمه ترگمان]یک log روی the وجود دارد که جای زخم درخت furuncle، درخت spread کوچک از bazoo دهان گوش را به درستی تشکیل می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Its proboscis works like a syringe to draw out blood.
[ترجمه گوگل]پروبوسیس آن مانند یک سرنگ برای بیرون کشیدن خون عمل می کند
[ترجمه ترگمان]proboscis مثل یک سرنگ برای بیرون کشیدن خون عمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. They use a long proboscis that is like a thin drinking straw.
[ترجمه گوگل]آنها از یک پروبوسیس بلند استفاده می کنند که مانند نی نازک نوشیدنی است
[ترجمه ترگمان]ان ها از یک proboscis طولانی استفاده می کنند که شبیه یک کاه نازک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Its proboscis has got stuck to a lot of pollen.
[ترجمه گوگل]پروبوسیس آن به گرده های زیادی گیر کرده است
[ترجمه ترگمان]proboscis آن به مقدار زیادی گرده گیر کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Distinguished by its prominent nose, the endangered proboscis monkey lives only on the island of Borneo, where deforestation threatens its continued existence in the wild.
[ترجمه گوگل]میمون پروبوسیس در حال انقراض که با بینی برجسته اش متمایز است، تنها در جزیره بورنئو زندگی می کند، جایی که جنگل زدایی ادامه حیات آن را در طبیعت تهدید می کند
[ترجمه ترگمان]میمون proboscis در معرض خطر، تنها در جزیره بورنیو زندگی می کند که در آن جنگل زدایی، وجود مداوم آن در حیات وحش را تهدید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Its proboscis and legs acting like pollen magnets, a nymphalid butterfly feeds on a sunflower near Sonoita, Arizona.
[ترجمه گوگل]پروانه و پاهایش مانند آهنرباهای گرده ای عمل می کنند، یک پروانه پورگی از یک گل آفتابگردان در نزدیکی سونویتا، آریزونا تغذیه می کند
[ترجمه ترگمان]proboscis و پاهایی که مثل اهن رباها عمل می کنند، یک پروانه nymphalid از یک گل آفتابگردان نزدیک Sonoita، آریزونا تغذیه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A portion of the proboscis that adapted as a sucking organ in many insects.
[ترجمه گوگل]بخشی از پروبوسیس که به عنوان اندام مکنده در بسیاری از حشرات سازگار است
[ترجمه ترگمان]بخشی از the که به عنوان یک اندام مکش در بسیاری از حشرات استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The male proboscis monkey has a pendulous vaguely salacious Jimmy Durante nose.
[ترجمه گوگل]میمون پروبوسیس نر دارای بینی جیمی دورانته و به طور مبهم آویزان است
[ترجمه ترگمان]میمون male یک دم باریک و پر از بینی جیمی durante دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پوزه دراز (اسم)
proboscis

خرطوم (اسم)
proboscis

الت مکیدن حشره (اسم)
proboscis

تخصصی

[زمین شناسی] خرطوم. مجموعه قطعات دهانی لوله ای شکل یا لیسنده.

انگلیسی به انگلیسی

• trunk, long flexible snout of elephants and other mammals; mouthparts of some insects and other invertebrates; big nose, large nose (slang)
a proboscis is a long flexible tube that some kinds of insects have, and use to pierce the skin of other animals or to suck food; a technical term in biology.
a proboscis is also an elephant's trunk; a technical term in biology.

پیشنهاد کاربران

بپرس