proportional representation

/prəˈpɔːrʃənəlˌreprəzenˈteɪʃən//prəˈpɔːʃənəlˌreprɪzenˈteɪʃən/

انتخابات نسبی، گزینش برپار

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a system of voting in which the percentage of legislators elected from a particular party is determined by the popular vote for that party.

جمله های نمونه

1. A proportional representation system is to apply to future elections.
[ترجمه گوگل]سیستم نمایندگی تناسبی برای انتخابات آینده اعمال خواهد شد
[ترجمه ترگمان]یک سیستم نمایندگی متناسب باید برای انتخابات آینده اعمال شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Home rule and proportional representation are the means by which we shall break the stranglehold of Westminster.
[ترجمه گوگل]قانون داخلی و نمایندگی تناسبی ابزاری هستند که به وسیله آن می‌توانیم قید وستمینستر را بشکنیم
[ترجمه ترگمان]قانون خانه و نمایندگی متناسب وسیله ای هستند که از خفقان وست مینستر استفاده خواهیم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I would discuss the script, say, on proportional representation, and then give him free rein.
[ترجمه گوگل]من فیلمنامه را مثلاً در مورد بازنمایی تناسبی بحث می‌کردم و سپس به او اختیار می‌دادم
[ترجمه ترگمان]من در مورد این فیلمنامه بحث خواهم کرد، مثلا، به نمایندگی متناسب، و سپس او را آزاد خواهم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Hanson skilfully exploited the system of proportional representation, which asks voters to list candidates in order of preference.
[ترجمه گوگل]هانسون به طرز ماهرانه ای از سیستم نمایندگی تناسبی استفاده کرد که از رای دهندگان می خواهد نامزدها را به ترتیب اولویت فهرست کنند
[ترجمه ترگمان]\"هانسون\" ماهرانه سیستم نمایندگی متناسب را مورد سو استفاده قرار داد، که از رای دهندگان می خواهد تا نامزدها را به ترتیب اولویت قرار دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. New Zealand's electoral system, a form of proportional representation, is a key difference.
[ترجمه گوگل]سیستم انتخاباتی نیوزلند که نوعی نمایندگی تناسبی است، یک تفاوت کلیدی است
[ترجمه ترگمان]سیستم انتخاباتی نیوزلند، شکلی از نماینده متناسب، یک تفاوت کلیدی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. At the political level, proportional representation was abolished for local elections in 1922 and for Stormont elections in 192
[ترجمه گوگل]در سطح سیاسی، نمایندگی تناسبی برای انتخابات محلی در سال 1922 و برای انتخابات استورمونت در سال 192 لغو شد
[ترجمه ترگمان]در سطح سیاسی، نمایندگی متناسب برای انتخابات محلی در سال ۱۹۲۲ و برای انتخابات استورمونت در سال ۱۹۲ ملغی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Swapo was alone in its opposition to proportional representation and a bi-cameral system.
[ترجمه گوگل]Swapo در مخالفت با نمایندگی تناسبی و سیستم دو مجلسی تنها بود
[ترجمه ترگمان]Swapo در مخالفت خود با نمایندگی متناسب و یک سیستم دو - تنها بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The elections were conducted on the basis of proportional representation.
[ترجمه گوگل]انتخابات بر اساس نماینده تناسبی برگزار شد
[ترجمه ترگمان]انتخابات بر پایه نمایندگی متناسب اجرا شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Proportional representation in a non - parliamentary system obviously [ clarify ] does not have this result.
[ترجمه گوگل]حضور تناسبی در نظام غیر پارلمانی بدیهی است که این نتیجه را ندارد
[ترجمه ترگمان]نمایندگی Proportional در یک سیستم غیر پارلمانی به وضوح ] این نتیجه را ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Quentin : Well a proportional representation system would solve that problem.
[ترجمه گوگل]کوئنتین: خب یک سیستم نمایندگی تناسبی این مشکل را حل می کند
[ترجمه ترگمان]کونتین: خوب، یک سیستم نمایندگی متناسب این مشکل را حل خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Their system seems to combine the two ideals of strong government and proportional representation.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد سیستم آنها دو ایده آل دولت قوی و نمایندگی تناسبی را با هم ترکیب می کند
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که سیستم آن ها دو ایده دولت قوی و نمایندگی متناسب را ترکیب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. At the end of 1917 there was much parliamentary manoeuvring over proportional representation.
[ترجمه گوگل]در پایان سال 1917، مانورهای پارلمانی زیادی بر روی نمایندگی تناسبی وجود داشت
[ترجمه ترگمان]در پایان سال ۱۹۱۷، اقدامات پارلمانی زیادی بر روی نمایندگی تناسبی انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It is elected for a five-year term by a system of proportional representation.
[ترجمه گوگل]برای یک دوره پنج ساله با نظام نمایندگی تناسبی انتخاب می شود
[ترجمه ترگمان]آن برای یک دوره پنج ساله توسط یک سیستم نمایندگی متناسب انتخاب می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Of the total seats, 75 are filled by direct election and 25 on the basis of proportional representation.
[ترجمه گوگل]از مجموع کرسی ها، 75 کرسی با انتخابات مستقیم و 25 کرسی بر اساس نماینده تناسبی پر می شود
[ترجمه ترگمان]از مجموع صندلی ها ۷۵ نفر با انتخابات مستقیم و ۲۵ نفر براساس نمایندگی متناسب پر شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. As the essential measure to secure and entrench lasting reform we will introduce fair votes by proportional representation for Parliamentary elections.
[ترجمه گوگل]به‌عنوان اقدام اساسی برای تضمین و استحکام اصلاحات پایدار، ما رأی‌های منصفانه از طریق نمایندگی تناسبی را برای انتخابات پارلمانی معرفی خواهیم کرد
[ترجمه ترگمان]به عنوان اقدامی اساسی برای تضمین و نهادینه کردن اصلاحات پایدار، ما آرا منصفانه را از سوی نماینده متناسب انتخابات پارلمانی معرفی خواهیم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• method of elections in which delegates truly represent the distribution of opinions of the voting public
proportional representation is a system of voting in elections in which each political party is represented in parliament in proportion to the number of people who voted for it.

پیشنهاد کاربران

proportional representation ( n ) =a system that gives each party in an election a number of seats in relation to the number of votes its candidates receive
proportional representation
proportional representation ( علوم سیاسی و روابط بین الملل )
واژه مصوب: نمایندگی تناسبی
تعریف: نوعی نظام انتخاباتی در کشورهای چندحزبی که بر طبق آن هر حزب به نسبت تعداد آرایی که کسب می کند صاحب کرسی می شود
انتخابات نسبی

بپرس