prosperously


با خوش بختی، بکامرانی، با کامیابی، بطور نیک انجام، با عاقبت خوش

جمله های نمونه

1. Hui mountain starts frompennilessly to prosperously, from historical well - known land toeconomic new city.
[ترجمه گوگل]کوه هوی از بی پولی شروع می شود تا شهری پر رونق، از سرزمین های تاریخی و شناخته شده تا شهر جدید اقتصادی
[ترجمه ترگمان]کوه هوی کار خود را با موفقیت به prosperously، از سرزمین تاریخی معروف toeconomic آغاز می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A greedy man and an angry woman have never lived prosperously. Rajinikanth
[ترجمه گوگل]یک مرد حریص و یک زن عصبانی هرگز مرفه زندگی نکرده اند راجینیکانث
[ترجمه ترگمان]یک مرد حریص و یک زن عصبانی هرگز با موفقیت زندگی نکرده است Rajinikanth
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. On domestic family expenses report to go up tap water, the time passes prosperously.
[ترجمه گوگل]در گزارش مخارج خانواده برای بالا رفتن آب لوله کشی، زمان به رونق می گذرد
[ترجمه ترگمان]در مورد مخارج خانواده خانوادگی برای بالا رفتن از آب، زمان با موفقیت به پایان می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The lioness on the east side has its front left paw on a lion cub, indicating a prosperously growing family and the never-ending secession of the imperial lineage.
[ترجمه گوگل]شیری که در سمت شرق قرار دارد، پنجه چپ جلوی خود را روی یک توله شیر قرار داده است که نشان‌دهنده یک خانواده در حال رشد و جدایی بی‌پایان دودمان امپراتوری است
[ترجمه ترگمان]شیر ماده در طرف شرقی پنجه خود را روی یک بچه شیر دارد که با اشاره به یک خانواده بزرگ در حال رشد است و هرگز جدایی از خاندان سلطنتی را به پایان نمی رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. We hope your coming sincerely, and wish every body's career successfully and prosperously.
[ترجمه گوگل]ما صمیمانه به آمدن شما امیدواریم و آرزوی موفقیت و پیشرفت شغلی برای هر بدنی داریم
[ترجمه ترگمان]ما امیدواریم که شما از صمیم قلب بیایید و آرزو کنیم که تمام کارها با موفقیت و با موفقیت انجام شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A happiness that often madness hits on, which reason and sanity could not so prosperously be delivered of.
[ترجمه گوگل]شادی که اغلب دیوانگی به آن دست می زند، که عقل و عقل نمی تواند به این خوبی از آن بهره مند شود
[ترجمه ترگمان]سعادتی که اغلب جنون به آن می رسد، که عقل و عقل نمی تواند این کار را با موفقیت به پایان برساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. At present, with the highly development of tourism, the hotel industry also reveals prosperously.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر با توسعه بسیار زیاد گردشگری، صنعت هتلداری نیز رونق خود را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، با توسعه بسیار گردشگری، صنعت هتلداری نیز موفقیت شما را آشکار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The study of Xu Xiake develops fastest and most prosperously in the past twenty - odd years.
[ترجمه گوگل]مطالعه ژو شیاکه در بیست و چند سال گذشته سریعترین و پررونقترین پیشرفت را داشته است
[ترجمه ترگمان]مطالعه ژو Xiake در بیست و چند سال گذشته سریع ترین و most prosperously را رشد می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. We should try every means to shield our motherland ( from aggressions ) to develop healthily and prosperously.
[ترجمه گوگل]ما باید هر وسیله ای را به کار بگیریم تا سرزمین مادری خود را (از تجاوزات) حفظ کنیم تا سالم و سعادتمند توسعه یابد
[ترجمه ترگمان]ما باید هر وسیله ای را برای محافظت از سرزمین مادری خود (از تجاوزات)به توسعه سالم و با موفقیت انجام دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Without the nicer administration, the enterprise cannot be developed prosperously.
[ترجمه گوگل]بدون مدیریت بهتر، شرکت نمی تواند به خوبی توسعه یابد
[ترجمه ترگمان]بدون مدیریت بهتر، شرکت را نمی توان به خوبی توسعه داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• in a thriving manner, flourishingly; successfully

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
فعل ( verb ) : prosper
اسم ( noun ) : prosperity
صفت ( adjective ) : prosperous
قید ( adverb ) : prosperously
1. Her family lived prosperously in London, largely of her mother's properties in Ireland.
خانواده وی در لندن ، عمدتا از املاک مادرش در ایرلند ، با خوشبختی زندگی می کردند.
2. So Kinadius son of Alpinus, first of the Scots, ruled this Pictland prosperously for 16 years.
...
[مشاهده متن کامل]

بنابراین کینادیوس پسر آلپینوس ، اولین اسکاتلندی ، به مدت 16 سال با عاقبتی خوش بر این پکت لند حکمرانی کرد.
3. When we leave this house, I propose that we shall go back to the school in London, which is still prosperously directed by my elder sister.
هنگامی که ما از این خانه خارج می شویم ، پیشنهاد می کنم که به مدرسه ای در لندن بازگردیم ، مدرسه ای که هنوز توسط خواهر بزرگتر من با موفقیت اداره می شود.
4. We hope your coming sincerely, and wish everybody's career successfully and prosperously.
ما امیدواریم که آمدن شما صادقانه باشد ، و آرزوی موفقیت و سعادتمندی شغلی همه را داریم.
Prosperously= با عاقبتی خوش، با خوشبختی، با کامیابی، با موفقیت، سعادتمندی
معانی دیگر>>>>> مترقیانه، با خوش اقبالی

May the construction of a house of happiness and joy and pride make you happy and prosperous
ساخت خانه ی ( تبریز ) باسعادت و شادی و فخر بالیدن شما به مبارکی و خوش یمنی باد

بپرس