public sector

/ˈpəblɪkˈsektər//ˈpʌblɪkˈsektə/

بخش عمومی، بخش دولتی

جمله های نمونه

1. It is essential that the public sector orientates itself more towards the consumer.
[ترجمه گوگل]ضروری است که بخش دولتی خود را بیشتر به سمت مصرف کننده سوق دهد
[ترجمه ترگمان]ضروری است که بخش دولتی خود را بیشتر به مصرف کننده اختصاص دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The public sector borrowing requirement is expected to rise.
[ترجمه گوگل]انتظار می رود نیاز استقراض بخش دولتی افزایش یابد
[ترجمه ترگمان]انتظار می رود که میزان وام گرفتن در بخش دولتی افزایش یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Rocard set himself to reform public sector industry.
[ترجمه گوگل]روکار خود را برای اصلاح صنعت بخش دولتی قرار داد
[ترجمه ترگمان]Rocard خود را به اصلاح صنعت بخش دولتی واداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This is a double wham-my for public sector workers.
[ترجمه گوگل]این برای کارمندان بخش دولتی یک ضربه مضاعف است
[ترجمه ترگمان]این یک wham دوگانه برای کارگران بخش دولتی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Salaries in the public sector are expected to fall by 15% this year.
[ترجمه گوگل]پیش بینی می شود حقوق در بخش دولتی در سال جاری 15 درصد کاهش یابد
[ترجمه ترگمان]پیش بینی می شود که Salaries در بخش دولتی در سال جاری ۱۵ درصد کاهش یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Public sector pay is also in line to be hit hard.
[ترجمه گوگل]دستمزد بخش دولتی نیز در خطی قرار دارد که به شدت ضربه بخورد
[ترجمه ترگمان]حقوق بخش دولتی نیز به شدت آسیب دیده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Its use subsequently spread to other public sector analyses involving a comparison of costs and benefits over time.
[ترجمه گوگل]استفاده از آن متعاقباً به سایر تحلیل‌های بخش عمومی که شامل مقایسه هزینه‌ها و منافع در طول زمان است، گسترش یافت
[ترجمه ترگمان]کاربرد آن متعاقبا به سایر تجزیه و تحلیل های بخش دولتی که شامل مقایسه هزینه ها و مزایا در طول زمان است، گسترش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Cuts in benefits and a public sector pay freeze are thought to be likely.
[ترجمه گوگل]احتمال کاهش مزایا و توقف دستمزد بخش عمومی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]به احتمال زیاد کاهش مزایا و توقف پرداخت بدهی بخش دولتی محتمل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The scale of public sector employment is very considerable.
[ترجمه گوگل]مقیاس اشتغال بخش دولتی بسیار قابل توجه است
[ترجمه ترگمان]میزان اشتغال بخش دولتی بسیار قابل توجه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The dichotomy between private and public sector is not so clear cut as it may appear.
[ترجمه گوگل]دوگانگی بین بخش خصوصی و دولتی آنقدر که به نظر می رسد واضح نیست
[ترجمه ترگمان]دوگانگی بین بخش خصوصی و دولتی آنقدر واضح نیست که به نظر برسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The public sector continued to grow through a process of bureaucratic accretion financed by economic growth.
[ترجمه گوگل]بخش عمومی از طریق فرآیند افزایش بوروکراتیک که توسط رشد اقتصادی تأمین مالی می شد به رشد خود ادامه داد
[ترجمه ترگمان]بخش دولتی همچنان از طریق فرآیند of بروکراتیک توسط رشد اقتصادی به رشد خود ادامه داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Attention is focused on the programme of public sector renewal initiated by Prime Minister Rocard, its underlying values and intellectual coherence.
[ترجمه گوگل]توجه بر برنامه نوسازی بخش عمومی که توسط نخست وزیر راکارد آغاز شده است، ارزش های اساسی و انسجام فکری آن متمرکز است
[ترجمه ترگمان]توجه بر برنامه نوسازی بخش عمومی که توسط نخست وزیر Rocard، ارزش های اساسی آن و انسجام فکری آغاز شده است، متمرکز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Some critics of the public sector maintain that it is inherently inefficient and unable to control its expenditure.
[ترجمه گوگل]برخی از منتقدان بخش دولتی معتقدند که این بخش ذاتاً ناکارآمد است و قادر به کنترل مخارج خود نیست
[ترجمه ترگمان]برخی از منتقدان بخش دولتی حفظ می کنند که این سیستم ذاتا ناکارآمد بوده و نمی تواند مخارج آن را کنترل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. However, the standard of internal audit in the public sector is not generally very good.
[ترجمه گوگل]با این حال، استاندارد حسابرسی داخلی در بخش دولتی به طور کلی خیلی خوب نیست
[ترجمه ترگمان]با این حال، استاندارد حسابرسی داخلی در بخش عمومی به طور کلی خوب نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. In public sector higher education there is also a steady stream of requirements for special lists or figures.
[ترجمه گوگل]در آموزش عالی بخش دولتی نیز یک جریان ثابت از الزامات برای لیست ها یا ارقام خاص وجود دارد
[ترجمه ترگمان]در بخش عمومی آموزش عالی نیز یک جریان ثابت از الزامات برای فهرست های خاص یا ارقام وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[حقوق] بخش عمومی، بخش دولتی

انگلیسی به انگلیسی

• public section, sector controlled by governmental departments and offices, municipalities and all that is governmentally-owned
the public sector is the part of a country's economy which is controlled or supported financially by the government.

پیشنهاد کاربران

public sector ( مدیریت )
واژه مصوب: بخش عمومی
تعریف: بخشی از امور ملی که دولت مجری آن است |||متـ . بخش دولتی
businesses that are controlled by the government

بپرس