pudding

/ˈpʊdɪŋ//ˈpʊdɪŋ/

معنی: پودینگ
معانی دیگر: (خوراکی شیرین) پودینگ، (انگلیس) پس خوراک، دسر، دسر محتوی ارد برنج وتخم مره شبیه فرنی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a soft creamy or spongy dessert, usu. made by boiling or baking a mixture of milk, flour, eggs, and sugar, and adding fruit or other flavoring.

(2) تعریف: a dish with a similar consistency, unsweetened and thickened with cereal, rice, or the like.

(3) تعریف: (chiefly British) a hot sweet or savory dish made with flour and eggs, containing fruit or meat or vegetables.

(4) تعریف: (chiefly British) a sweet food served at the end of a meal; dessert.

(5) تعریف: (chiefly British) the dessert course of a meal.

جمله های نمونه

1. plum pudding
پودینگ کشمش

2. the proof of the pudding is in the eating
مشک آنست که خود ببوید نه آنکه عطار گوید

3. Better some of a pudding than none of a pie.
[ترجمه گوگل]مقداری پودینگ بهتر از هیچ پایی است
[ترجمه ترگمان]از دسر هم بهتر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Too much pudding will choke a dog.
[ترجمه SSAAEztz] پودینگ بسیار زیاد باعث خفگی یک سگ بی گناه می شود
|
[ترجمه گوگل]پودینگ زیاد باعث خفگی سگ می شود
[ترجمه ترگمان]پودینگ خیلی زیاد باعث خفگی یه سگ میشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The proof of the pudding is in the eating.
[ترجمه گوگل]اثبات پودینگ در خوردن است
[ترجمه ترگمان]اثبات پودینگ هم در حال خوردن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He ate every bit of the pudding.
[ترجمه AAASzs] او مقدازی از پودینگ را می خورد
|
[ترجمه گوگل]هر ذره از پودینگ را خورد
[ترجمه ترگمان]هر تکه ای از پودینگ را می خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This is a mold of pudding.
[ترجمه گوگل]این یک قالب پودینگ است
[ترجمه ترگمان]این یه قالب پودینگ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The cook mixed the pudding in a basin.
[ترجمه گوگل]آشپز پودینگ را در یک قابلمه مخلوط کرد
[ترجمه ترگمان]آشپز، پودینگ را در تشت ریخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This chestnut pudding is a rich dessert with a festive flavour.
[ترجمه گوگل]این پودینگ شاه بلوط یک دسر غنی با طعمی جشن است
[ترجمه ترگمان]این پودینگ بلوط یه دسر غنی با طعم festive
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Shall I make a jelly for pudding?
[ترجمه گوگل]برای پودینگ ژله درست کنم؟
[ترجمه ترگمان]دسر درست کنم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I haven't made a pudding today.
[ترجمه گوگل]من امروز پودینگ درست نکردم
[ترجمه ترگمان]امروز دسر درست نکرده ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Is there any more rice pudding?
[ترجمه گوگل]آیا پودینگ برنج دیگری وجود دارد؟
[ترجمه ترگمان]پودینگ برنج دیگه هم هست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This is a mould of pudding.
[ترجمه گوگل]این یک قالب پودینگ است
[ترجمه ترگمان]این قالب پودینگ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Praise is not pudding.
[ترجمه گوگل]ستایش پودینگ نیست
[ترجمه ترگمان]خدا را شکر که دسر نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. I must try some of that pudding.
[ترجمه گوگل]من باید مقداری از آن پودینگ را امتحان کنم
[ترجمه ترگمان]باید کمی از آن پودینگ را امتحان کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پودینگ (اسم)
pudding

انگلیسی به انگلیسی

• type of sweet creamy dessert; custard; baked dish containing suet; meat sausage containing a lot of blood
a pudding is a cooked sweet food made with flour, fat, and eggs, and usually served hot as the sweet course of a meal.

پیشنهاد کاربران

واژه pudding از کلمه فرانسوی boudin ( سوسیس ) گرفته شده اما طی گذشت زمان به دو معنا ارتقا پیدا کرد. ۱ - یک دسر شیرین که حالت خامه ای دارد و از شیر، آرد و. . . ساخته می شود. ( معمولاً هم ژلاتین به آن می
...
[مشاهده متن کامل]
زنند تا نیمه جامد باشد ) مثل اBlancmange ا ۲ - غذای اصلی ای که روند ساخت آن مثل روند ساخت سوسیس است. در آن گوشت و محتویات به شکل مایع جمع آوری می شود سپس بخار پز یا آب پز می شوند تا محتویات فشرده و مثل سوسیس سفت شود. اما برای سرو ممکن است کباب شوند. مانند black pudding .

اون عکسی که به عنوان پودینگ گذاشتید اشتباه است. این پودینگ نیست، کرم کارامل است.
پودینگ
یک نوع دسر
pudding
پودینگ ( به انگلیسی: pudding ) یکی از انواع دسرها است. پودینگ هایی که در قدیم تهیه می شد، خوراکی بود که از انواع مواد جامد تشکیل شده بود و یک مادهٔ غذایی این مواد را به هم اتصال می داد؛ این مادهٔ اتصال دهنده ممکن بود از مشتقات ژلاتین باشد یا نباشد؛ حتی گاهی از خون برای به هم چسباندن اجزای پودینگ استفاده می کردند. معروف ترین این نوع پودینگ، �پودینگ سیاه� است. این نوع پودینگ های قدیمی امروزه هم در برخی مناطق تهیه می شوند.
...
[مشاهده متن کامل]

Example :
A : you shouldn't say that. That's off - putting
B : you should be off - putting. You're fat. You shouldn't eat any more pudding
A : yeah, thanks Jennifer Lawrence

مافین، کلوچه ، کماج، نوعی دسر شیرین، گاهی در گفت و گوی محاوره ای هم خطاب به یک شخص گفته میشه
فالوده
برای خطاب دادن شخصی که عزیز و دوس داشتنی هست به عنوان لقب هم استفاده میشه کرد مثلا توی فیلم جوخه انتحاری هارلی به جوکر میگفت پودینگ : ) /دسر شیرین و خوشمزه
مسخره یا دلقک هم میشه
دریکی از فیلم های دهه ۴۰ امریکا دیالوگی داشت
you darn old pudding
ای پیرمرد دلقک ( مسخره ) لعنتی
یک نوع دسر

دسر
دسر شیرین
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس