pulsatile

/ˈpʌlsətɪl//ˈpʌlsətaɪl/

معنی: ضربانی، پر ضربان، پرجهند، دارای تپش
معانی دیگر: تپنده، در حال تپیدن، pulsant پرجهند

جمله های نمونه

1. Conclusion Pulsatile release LHRH by using a percutaneous pump is effective for the treatment of cryptorchidism in children. No pubertas praecox and other side effects were found.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری انتشار ضربانی LHRH با استفاده از پمپ از راه پوست برای درمان کریپتورکیدیسم در کودکان موثر است هیچ pubertas praecox و سایر عوارض جانبی یافت نشد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری انتشار Pulsatile با استفاده از پمپ percutaneous برای درمان of ها در کودکان موثر است هیچ اثر جانبی و دیگر عوارض جانبی یافت نشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A pulsatile midline mass suggests ruptured abdominal aortic aneurysm.
[ترجمه گوگل]یک توده ضربانی خط میانی نشان دهنده پارگی آنوریسم آئورت شکمی است
[ترجمه ترگمان]یه توده میانی خط میانی نشون میده که پارگی عروق خونی پارگی عروق داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. AIM To develop a novel pulsatile drug delivery system of which the lag time is cont rolled by an erodible plug (EP) and evaluate its release characteristics in vitro .
[ترجمه گوگل]هدف توسعه یک سیستم جدید دارورسانی ضربانی که زمان تاخیر آن توسط یک پلاگ فرسایش پذیر (EP) نورد می شود و ویژگی های انتشار آن در شرایط آزمایشگاهی ارزیابی می شود
[ترجمه ترگمان]به منظور توسعه یک جریان ضربانی جدید سیستم تحویل مواد که در آن زمان تاخیر به وسیله پلاگ هیدرات (EP)و ارزیابی ویژگی های انتشار آن در آزمایشگاه تولید می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Then we had pulsatile evolution, now punctuate evolution.
[ترجمه گوگل]سپس تکامل ضربان دار داشتیم، اکنون تکامل نقطه گذاری
[ترجمه ترگمان]سپس در حال تکامل pulsatile، و در حال حاضر به تکامل ادامه دادیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. OBJECTIVE To investigate release behavior of sotalol hydrochloride pulsatile pellets in vitro, and to realize pulsatile release mechanism and optimize formulation.
[ترجمه گوگل]هدف بررسی رفتار آزادسازی گلوله های ضربانی سوتالول هیدروکلراید در شرایط آزمایشگاهی، و درک مکانیسم انتشار ضربانی و بهینه سازی فرمولاسیون
[ترجمه ترگمان]OBJECTIVE برای بررسی رفتار آزاد سازی sotalol hydrochloride، در شرایط آزمایشگاهی، و برای درک جریان ضربانی مکانیسم انتشار و بهینه سازی تعیین جریان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The pulsatile release table ts were prepared by dry-coated method with carnauba wax, bee wax and hydrophil ic cellulose as coating materials.
[ترجمه گوگل]جدول رهاسازی ضربان دار به روش پوشش خشک با موم کارناوبا، موم زنبور عسل و سلولز هیدروفیل ic به عنوان مواد پوشش تهیه شد
[ترجمه ترگمان]The release table با روش خشک پوشیده شده با موم carnauba، موم زنبور و سلولز به عنوان مواد پوشش دهنده تهیه شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Pulsatile tinnitus has various etiologies, including atherosclerotic carotid artery disease.
[ترجمه گوگل]وزوز ضربان دار علل مختلفی از جمله بیماری شریان کاروتید آترواسکلروتیک دارد
[ترجمه ترگمان]Pulsatile tinnitus دارای etiologies مختلفی از جمله بیماری artery atherosclerotic است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. If the artery were perfused from a pulsatile pump with a 35 mm Hg pulse, we would record a pulsatile change in arterial volume.
[ترجمه گوگل]اگر شریان از یک پمپ ضربانی با پالس 35 میلی‌متر جیوه پرفیوژن شود، یک تغییر ضربانی در حجم شریان را ثبت می‌کنیم
[ترجمه ترگمان]اگر شریان از یک پمپ pulsatile با یک پالس ۳۵ mm Hg بود، جریان ضربانی را در حجم شریانی ثبت می کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The effect of pulsatile perfusion seems more significant than traditional CRP.
[ترجمه گوگل]اثر پرفیوژن ضربانی نسبت به CRP سنتی مهمتر به نظر می رسد
[ترجمه ترگمان]اثر of perfusion به نظر می رسد از CPR سنتی برجسته تر به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The out-bursting whimsicality reflects all those restless and pulsatile souls in his sculpturing world.
[ترجمه گوگل]این هوس‌بازی طغیان‌کننده، همه آن روح‌های بی‌قرار و تپنده را در دنیای مجسمه‌سازی او منعکس می‌کند
[ترجمه ترگمان]قلب تپنده، همه کسانی را که بی قرار و pulsatile، در دنیای sculpturing منعکس می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Conclusion: The pulsatile release of aspirin can be controlled by selection of disintegrants of the core and changing composition and thickness of the coating film.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: آزادسازی ضربانی آسپرین را می توان با انتخاب مواد تجزیه کننده هسته و تغییر ترکیب و ضخامت لایه پوشش کنترل کرد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: جریان ضربانی آسپرین می تواند با انتخاب of از هسته مرکزی و تغییر ترکیب و ضخامت لایه پوشش کنترل شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. To analyze the inflammatory mechanism of pulsatile low shear stress-induced atherosclerosis (AS) of the common carotid artery in rabbits in vivo.
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل مکانیسم التهابی آترواسکلروز ناشی از استرس برشی کم ضربانی (AS) شریان کاروتید مشترک در خرگوش در داخل بدن
[ترجمه ترگمان]برای تجزیه و تحلیل مکانیسم التهاب (AS)تحریک ضربانی فشار برشی، atherosclerosis (به عنوان)سرخرگ carotid مشترک در rabbits در in vivo
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Precise quantification of pulsatile flow comment.
[ترجمه گوگل]کمی سازی دقیق نظر جریان ضربانی
[ترجمه ترگمان]quantification کردن دقیق توضیحات جریان ضربانی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Objective To investigate the effect of vasal viscoelasticity on wall shear stress of pulsatile flow under the influence of Rolling Massage.
[ترجمه گوگل]هدف بررسی اثر ویسکوالاستیسیته عروقی بر تنش برشی دیواره جریان ضربانی تحت تأثیر ماساژ غلتکی
[ترجمه ترگمان]هدف تحقیق در مورد تاثیر of viscoelasticity بر روی فشار برشی دیواره بر جریان ضربانی جریان تحت اثر ماساژ چرخشی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ضربانی (صفت)
pulsatile, pulsatory

پر ضربان (صفت)
pulsatile, pulsative

پرجهند (صفت)
pulsatile

دارای تپش (صفت)
pulsatile

انگلیسی به انگلیسی

• expanding and contracting rhythmically; throbbing, beating

پیشنهاد کاربران

pulsatile ( پزشکی )
واژه مصوب: نبض‏دار
تعریف: دارای ضربان آهنگین نبض‏مانند
دامپزشکی و علوم دامی
ترشح ضربانی ( مثلا هورمونGnRH )

بپرس