punching

/ˈpənt͡ʃɪŋ//ˈpʌnt͡ʃɪŋ/

معنی: منگنه زنی
معانی دیگر: منگنه زنی

جمله های نمونه

1. You can bank by phone in the USA, punching in account numbers on the phone.
[ترجمه گوگل]شما می توانید از طریق تلفن در ایالات متحده آمریکا بانک داشته باشید، شماره حساب های تلفن را بچسبانید
[ترجمه ترگمان]شما می توانید با استفاده از تلفن در آمریکا، با مشت به حساب خود در تماس تلفنی، حساب کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He was punching the air in triumph.
[ترجمه گوگل]او با مشت به هوا می زد تا پیروز شود
[ترجمه ترگمان]او با پیروزی به هوا ضربه می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The boys in the cartoon were punching each other - wham, zap!
[ترجمه گوگل]پسرهای کارتون همدیگر را مشت می کردند - وام، زاپ!
[ترجمه ترگمان]بچه ها کارتون داره با مشت به هم مشت می زنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Sam was slung into jail for punching a cop.
[ترجمه گوگل]سام را به خاطر مشت زدن به یک پلیس به زندان انداختند
[ترجمه ترگمان]سام به خاطر مشت زدن به پلیس به زندان افتاده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. After 17 years of punching the clock, he just disappeared one morning and was never heard from again.
[ترجمه گوگل]پس از 17 سال مشت زدن به ساعت، او یک روز صبح ناپدید شد و دیگر خبری از او نشد
[ترجمه ترگمان]پس از ۱۷ سال مشت زدن به ساعت، او فقط یک روز صبح ناپدید شد و هرگز از آن خبری نشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I felt like punching him in the face.
[ترجمه گوگل]دلم می خواست بکوبم تو صورتش
[ترجمه ترگمان]دلم می خواست به صورتش مشت بزنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. After punching him on the chin she wound up hitting him over the head.
[ترجمه گوگل]پس از مشت به چانه او ضربه زد و به سر او ضربه زد
[ترجمه ترگمان]بعد از مشت زدن به چانه اش محکم به سرش ضربه زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I was just punching holes in some sheets of paper.
[ترجمه گوگل]من فقط چند ورق کاغذ را سوراخ می کردم
[ترجمه ترگمان] فقط داشتم چندتا کاغذ پاره می کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I will have no one punching anyone else up in my hotel.
[ترجمه گوگل]من در هتل من کسی را نخواهم داشت که دیگران را با مشت بزند
[ترجمه ترگمان]من کسی رو ندارم که با کس دیگه ای تو هتل باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Foster admitted punching and kicking the man repeatedly.
[ترجمه گوگل]فاستر اعتراف کرد که این مرد را مکرراً مشت و لگد زده است
[ترجمه ترگمان]فوستر با مشت و لگد به مرد ضربه زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. One of Dundee's players was sent off for punching another player.
[ترجمه گوگل]یکی از بازیکنان داندی به دلیل مشت زدن به بازیکن دیگر از زمین بازی اخراج شد
[ترجمه ترگمان]یکی از بازیکنان داندی به خاطر ضربه زدن به یک بازیکن دیگر اخراج شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. AlfTed said, punching the steering wheel.
[ترجمه گوگل]الف تد با مشت به فرمان گفت
[ترجمه ترگمان]AlfTed با مشت به فرمان اتومبیل ضربه زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The conductor walked through the train, punching everyone's ticket.
[ترجمه گوگل]راهبر از قطار عبور کرد و بلیط همه را مشت کرد
[ترجمه ترگمان]رهبر ارکستر وارد قطار شد و بلیت همه را به دست گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Punching postman Tony Thornton says he's going to stamp on Eubank - but Eubank plans to return the challenger to sender.
[ترجمه گوگل]تونی تورنتون، پستچی مشت‌زن می‌گوید که می‌خواهد روی یوبانک مهر بزند - اما یوبانک قصد دارد رقیب را به فرستنده بازگرداند
[ترجمه ترگمان](تونی تورنتن)، نامه رسان Punching می گوید قصد دارد بر روی Eubank تمبر بزند - اما Eubank قصد دارد که رقیب خود را به فرستنده باز گرداند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Begin to thrust your punching hip forwards, using the pull-back of your snap punch to power the reverse punch.
[ترجمه گوگل]شروع به فشار دادن لگن مشت زنی خود به سمت جلو کنید، با استفاده از پانچ ضربه ای خود به عقب ضربه بزنید تا پانچ معکوس را تقویت کنید
[ترجمه ترگمان]شروع کنید که با مشت زدن به جلو، using را به جلو پرتاب کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

منگنه زنی (اسم)
punching

تخصصی

[ریاضیات] منگنه کاری، سوراخ کردن، سمبه کاری

انگلیسی به انگلیسی

• intended to be struck with the fists
act of striking with the fists, act of hitting; act of perforating, act of making holes

پیشنهاد کاربران

( ورزش - بوکس ) مشت زدن به حریف
. Blocking is as important as punching
سد کردن ( دفاع کردن ) با اندازه مشت زدن مهمه.
( صنایع غذایی ) مشت زدن به ( خمیر )
انگشت زدن ( در اداره و. . . )
تورفتگی ( عمران سازه )
سوراخ کردن

بپرس