quadratic

/kwɒˈdrætɪk//kwɒˈdrætɪk/

معنی: درجه دوم، چهار گانه، وابسته بدرجه دوم هم چندی
معانی دیگر: (جبر) چهاربری، مربعی، درجه ی دوم، زینه ی دوم، کوادراتیک، چهاره ای، (نادر) مربع، چهاربر، منشور قائم

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: of, concerning, or involving mathematical expressions containing a variable that is raised to the second power at most.
اسم ( noun )
• : تعریف: a quadratic equation.

جمله های نمونه

1. quadratic congruence
هم نهشتی درجه ی دوم

2. quadratic form
فرم کوادراتیک،چهاربردیس

3. Linear and quadratic time trends were included to control for the upward trend in volume.
[ترجمه گوگل]روندهای زمانی خطی و درجه دوم برای کنترل روند صعودی در حجم گنجانده شد
[ترجمه ترگمان]رونده ای زمانی خطی و درجه دو شامل کنترل روند رو به بالا در حجم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. One boy was solving a quadratic equation, another was engaged with Euclid.
[ترجمه گوگل]یک پسر در حال حل معادله درجه دوم بود، دیگری با اقلیدس درگیر بود
[ترجمه ترگمان]یک پسر داشت معادله درجه دو را حل می کرد، دیگری با اقلیدس مشغول بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A method based on quadratic performance index is proposed to plan self-motion trajectories of planar redundant manipulators.
[ترجمه گوگل]روشی مبتنی بر شاخص عملکرد درجه دوم برای برنامه‌ریزی مسیرهای حرکتی دستکاری‌کننده‌های اضافی مسطح پیشنهاد شده‌است
[ترجمه ترگمان]روشی که بر پایه شاخص عملکرد درجه دو قرار دارد، پیشنهاد می شود که مسیرهای حرکت خود را طراحی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Secondly, the unknown parameters of a quadratic polynomial are defined by regression analysis and a reasonable approximation of the physical limit state function is obtained.
[ترجمه گوگل]ثانیاً، پارامترهای مجهول یک چند جمله ای درجه دوم با تحلیل رگرسیون تعریف می شوند و یک تقریب منطقی از تابع حالت حد فیزیکی به دست می آید
[ترجمه ترگمان]دوم اینکه، پارامترهای مجهول یک چندجمله ای درجه دو با آنالیز رگرسیون تعریف می شوند و تقریب معقولی از تابع حالت حد فیزیکی بدست می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. To the tangent distance minimization method, it's quadratic convergence for zero residual problems may not convergence at all.
[ترجمه گوگل]برای روش کمینه‌سازی فاصله مماس، همگرایی درجه دوم برای مسائل باقیمانده صفر ممکن است اصلاً همگرا نباشد
[ترجمه ترگمان]برای روش کمینه سازی فاصله مماس، هم گرایی درجه دوم برای مشکلات باقیمانده صفر ممکن است اصلا همگرا نباشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In this thesis algorithms for quadratic programming problems are researched.
[ترجمه گوگل]در این پایان نامه الگوریتم هایی برای مسائل برنامه نویسی درجه دوم بررسی می شود
[ترجمه ترگمان]در این پایان نامه الگوریتم ¬ هایی برای مشکلات برنامه نویسی درجه دو مورد بررسی قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Results of the quadratic polynomial regression analysis show that the developing tendency of texture parameters is parallel with one of precipitation.
[ترجمه گوگل]نتایج تحلیل رگرسیون چندجمله ای درجه دوم نشان می دهد که گرایش در حال توسعه پارامترهای بافت موازی با یکی از بارش است
[ترجمه ترگمان]نتایج تحلیل رگرسیون چند جمله ای درجه دوم نشان می دهد که گرایش در حال توسعه پارامترهای بافت با یکی از بارش موازی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A quadratic model of predicting helical milling force was researched. The effects of spindle speed, feed per tooth, and axial and radial depth of cut were analyzed.
[ترجمه گوگل]یک مدل درجه دوم از پیش‌بینی نیروی آسیاب مارپیچ مورد بررسی قرار گرفت اثرات سرعت دوک، تغذیه در هر دندان، و عمق محوری و شعاعی برش مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]یک مدل چهارتایی از پیش بینی نیروی milling مارپیچی مورد بررسی قرار گرفت اثرات سرعت spindle، تغذیه هر دندان، و عمق محوری و شعاعی برش تحلیل شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Such costs suggest portfolio adjustment by means of large lumpy transactions rather than by the continuous small transactions implied by quadratic costs.
[ترجمه گوگل]چنین هزینه‌هایی نشان‌دهنده تعدیل پورتفولیو با استفاده از تراکنش‌های بزرگ به جای معاملات کوچک مداوم است که توسط هزینه‌های درجه دوم دلالت دارند
[ترجمه ترگمان]چنین هزینه هایی تنظیم سبد اوراق بهادار را با استفاده از معاملات بزرگ به جای معاملات کوچک و مداوم که با هزینه های درجه دو به کار می رود، پیشنهاد می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In large-strain elasticity and in continuum mechanics the stress-strain law is non-linear and W is no longer a quadratic function of the strains.
[ترجمه گوگل]در کشش کرنش بزرگ و در مکانیک پیوسته قانون تنش-کرنش غیر خطی است و W دیگر تابع درجه دوم کرنش ها نیست
[ترجمه ترگمان]در کشش کشش - کرنش و در مکانیک پیوستار، قانون کشش - فشار غیر خطی است و W دیگر تابع درجه دو سویه نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In this paper we will discuss symmetric bilinear forms and quadratic forms over valuation rings, and establish the congruent standard forms of symmetric matrices over valuation rings.
[ترجمه گوگل]در این مقاله، شکل‌های دوخطی متقارن و فرم‌های درجه دوم را بر روی حلقه‌های ارزش‌گذاری مورد بحث قرار می‌دهیم، و شکل‌های استاندارد متقارن ماتریس‌های متقارن را بر روی حلقه‌های ارزش‌گذاری ایجاد می‌کنیم
[ترجمه ترگمان]در این مقاله ما در مورد فرم های دو طرفه متقارن و فرم های درجه دوم بر روی حلقه های ارزش گذاری بحث و تبادل نظر خواهیم کرد و فرم استاندارد متجانس ماتریس ها را بر روی حلقه های ارزش گذاری تعیین خواهیم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The discrete-time direct adaptive optimal control problem of jump linear quadratic (JLQ) model is investigated.
[ترجمه گوگل]مسئله کنترل بهینه تطبیقی ​​مستقیم گسسته زمان مدل پرش خطی درجه دوم (JLQ) بررسی شده است
[ترجمه ترگمان]مساله کنترل بهینه کنترل بهینه وفقی در مدل درجه دو خطی (JLQ)مورد بررسی قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

درجه دوم (صفت)
inferior, quadratic, second-class

چهار گانه (صفت)
fourfold, quadratic, quadripartite, tetraploid

وابسته بدرجه دوم هم چندی (صفت)
quadratic

تخصصی

[صنعت] درجه دومی، نمایی، کوادراتیک
[ریاضیات] معادله ی درجه ی دوم، مرتبه ی دوم، مربعی، از درجه ی دوم، تربیعی

انگلیسی به انگلیسی

• equation containing terms raised to no higher than the second degree (algebra)
containing terms raised to no higher than the second degree (algebra)

پیشنهاد کاربران

Ax2 bx c=0
مربع دوم
شکل درجه ی دومِ سه متغیّره
درجه دو، مرتبه دو

بپرس