quorum

/ˈkwɔːrəm//ˈkwɔːrəm/

معنی: حد نصاب، اکثریت لازم برای مذاکرات
معانی دیگر: (در اصل) تعداد امنای صلح لازم در جلسات دادگاه های انگلیس، (برای رسمیت دادن به جلسه و غیره) حداقل اعضای لازم

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the number of members that an organization's rules require to attend a meeting in order for voting or other business to take place.

- As a quorum had not been reached, a vote on the issue was postponed.
[ترجمه ایمان پوررضا ] از آنجا که به حد نصاب نرسیده بود، رأی دادن به این موضوع به تعویق افتاد.
|
[ترجمه گوگل] از آنجایی که به حد نصاب نرسیده بود، رای گیری در مورد این موضوع به تعویق افتاد
[ترجمه ترگمان] تا حد نصاب نرسیده بود، رای گیری در مورد این مساله به تعویق افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. How many members make a quorum?
[ترجمه گوگل]چند نفر از اعضا به حد نصاب می رسند؟
[ترجمه ترگمان]تعداد اعضا به حد نصاب می رسد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. We need a quorum of seven.
[ترجمه ویکتور] مابه حدنصاب 7نفرنیازمندیم
|
[ترجمه گوگل]به حد نصاب هفت نیاز داریم
[ترجمه ترگمان] ما به حد متوسط هفت مورد نیاز داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. If a quorum is not present, the meeting must be adjourned.
[ترجمه گوگل]در صورت عدم وجود حد نصاب جلسه باید به تعویق افتاد
[ترجمه ترگمان]اگر یک حد نصاب لازم نباشد، جلسه باید به تعویق بیفتد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The action stems from a letter Apple sent Quorum lawyers on March 17 accusing it of infringing its intellectual property rights.
[ترجمه گوگل]این اقدام از نامه‌ای ناشی می‌شود که اپل در 17 مارس به وکلای Quorum ارسال کرد و آن را به نقض حقوق مالکیت معنوی متهم کرد
[ترجمه ترگمان]این اقدام ناشی از نامه ای است که اپل در روز ۱۷ مارس به وکلای Quorum فرستاد و آن را به نقض حقوق مالکیت معنوی متهم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. As a result, Quorum will continue to develop and market its cross-platform compatibility products without threat of further legal action.
[ترجمه گوگل]در نتیجه، Quorum به توسعه و بازاریابی محصولات سازگار با پلتفرم خود بدون تهدید اقدامات قانونی بیشتر ادامه خواهد داد
[ترجمه ترگمان]در نتیجه، Quorum بدون تهدید اقدام قانونی بیشتر به توسعه و بازار محصولات سازگاری با سطح متقاطع خود ادامه خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. With the appointments the board retains a quorum, and Mr James is looking for two more members for the team.
[ترجمه گوگل]با انتصابات، هیئت مدیره حد نصاب خود را حفظ می کند و آقای جیمز به دنبال دو عضو دیگر برای تیم است
[ترجمه ترگمان]با قرار ملاقات ها، هییت مدیره یک حد نصاب را حفظ می کند و آقای جیمز به دنبال دو عضو دیگر برای تیم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Do we have a quorum?
[ترجمه گوگل]آیا حد نصاب داریم؟
[ترجمه ترگمان]جلسه حد نصاب لازم داریم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Restore the Cluster Registry to the quorum disk and all other nodes.
[ترجمه گوگل]رجیستری کلاستر را به دیسک حد نصاب و تمام گره های دیگر بازیابی کنید
[ترجمه ترگمان]بازیابی فهرست Cluster تا دیسک حد نصاب و سایر گره های دیگر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Missing a common quorum resource. A multi - node cluster can not be created.
[ترجمه گوگل]از دست دادن یک منبع حد نصاب مشترک یک خوشه چند گره نمی تواند ایجاد شود
[ترجمه ترگمان]فقدان یک منبع حد نصاب رایج یک خوشه چند گرهی را نمی توان ایجاد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. When restoring the Cluster Quorum, mark the restored data as Authoritative.
[ترجمه گوگل]هنگام بازیابی Cluster Quorum، داده های بازیابی شده را به عنوان معتبر علامت گذاری کنید
[ترجمه ترگمان]زمانی که خوشه Quorum را بازیابی می کنید، داده های بازیابی شده را به صورت Authoritative علامت گذاری کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Quorum resource is not joinable. A multi - node cluster can not be created.
[ترجمه گوگل]منبع Quorum قابل پیوستن نیست یک خوشه چند گره نمی تواند ایجاد شود
[ترجمه ترگمان]منبع Quorum joinable نیست یک خوشه چند گرهی را نمی توان ایجاد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. For all purposes, the quorum for all general meetings shall be two members personally present and holding either in his own right or by proxy at least one-tenth of the paid-up capital of the Company.
[ترجمه گوگل]برای تمام مقاصد، حد نصاب برای کلیه مجامع عمومی باید دو نفر از اعضا باشد که شخصاً یا به‌عنوان خود یا با وکالت، حداقل یک‌دهم سرمایه پرداخت‌شده شرکت را داشته باشند
[ترجمه ترگمان]برای همه اهداف، حد نصاب برای تمام جلسات عمومی باید دو عضو داشته باشد و یا در سمت راست یا با نماینده حداقل یک دهم سرمایه پرداخت شده شرکت باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Failed the load string for locating existing quorum resource.
[ترجمه گوگل]رشته بارگیری برای مکان یابی منبع حد نصاب موجود انجام نشد
[ترجمه ترگمان]صف بار برای یافتن منبع حد نصاب موجود شکست خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Abstract: Quorum - sensing is a physiologic accommodation of bacterial in gene expression according to its quorum.
[ترجمه گوگل]چکیده: Quorum - Sensing تطبیق فیزیولوژیکی باکتری در بیان ژن با توجه به حد نصاب آن است
[ترجمه ترگمان]چکیده: تشخیص Quorum یک خوابگاه فیزیولوژیک در حالت ژن مطابق با حد نصاب آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. This quorum server is thusly named because it runs a quorum daemon.
[ترجمه گوگل]این سرور حد نصاب به این دلیل نامگذاری شده است که یک شبح حد نصاب را اجرا می کند
[ترجمه ترگمان]این کارگزار حد نصاب \"thusly\" نامیده می شود چون یک شیطان نصاب را اجرا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

حد نصاب (اسم)
quorum

اکثریت لازم برای مذاکرات (اسم)
quorum

تخصصی

[حقوق] حد نصاب

انگلیسی به انگلیسی

• minimum number of persons required to be present in order to conduct business legally
a quorum is the smallest number of members of a group, committee, or organization, that is officially necessary before a meeting is allowed to begin.

پیشنهاد کاربران

[اصطلاح تخصصی ارزهای دیجیتال]
حد نصاب
به حداقل تعداد قابل قبول افراد دارای منافع اختصاصی در یک شرکت اشاره دارد که برای اعتبار بخشی جلسات بر اساس اساسنامه شرکت لازم است.
حد نصاب

بپرس