rapacious

/rəˈpæʃəs//rəˈpeɪʃəs/

معنی: سبع، ژیان، درنده خو
معانی دیگر: چپاولگر، بچاپ وبرو، یغماگر-2 درنده، شکارگر، شرزه

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: rapaciously (adv.), rapaciousness (n.), rapacity (n.)
(1) تعریف: extremely greedy or ravenous; voracious.
مترادف: gluttonous, greedy, ravenous, voracious
متضاد: generous
مشابه: desperate, insatiable, lupine, omnivorous

- They blamed rapacious lawyers for the high cost of malpractice insurance.
[ترجمه گوگل] آنها وکلای متجاوز را مقصر هزینه بالای بیمه قصور دانستند
[ترجمه ترگمان] آن ها وکلای غارتگر را به خاطر هزینه بالای بیمه معالجه اشتباه مقصر دانستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The rapacious lion devoured its prey.
[ترجمه گوگل] شیر درنده شکار خود را می بلعد
[ترجمه ترگمان] شیر rapacious طعمه خود را می بلعید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: capable of capturing and eating live prey; predacious.
مترادف: predacious, predatory
مشابه: carnivorous, omnivorous, raptorial, ravenous

- A hawk is a rapacious bird.
[ترجمه گوگل] شاهین پرنده درنده ای است
[ترجمه ترگمان] یه شاهین یه پرنده rapacious
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Their officers, though more sophisticated, were equally rapacious.
[ترجمه گوگل]افسران آنها، اگرچه پیچیده تر بودند، اما به همان اندازه درنده بودند
[ترجمه ترگمان]officers، با آنکه more و sophisticated بودند، به همان اندازه درنده خو بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The principle of rapacious egoism, Shakespeare shows, does not let up once it has achieved its first-formulated goal.
[ترجمه گوگل]شکسپیر نشان می‌دهد که اصل خودپرستی درنده‌انگیز پس از رسیدن به هدف اولیه‌اش دست از کار نمی‌کشد
[ترجمه ترگمان]اصل خودخواهی rapacious، که آثار شکسپیر را نشان می دهد، وقتی که هدف اول خود را به دست آورد، آن را رها نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It was a horrendous, rapacious strategy that they had used to gain control of their own home system.
[ترجمه گوگل]این یک استراتژی هولناک و هولناک بود که آنها برای به دست آوردن کنترل سیستم خانه خود استفاده کرده بودند
[ترجمه ترگمان]این یک استراتژی وحشتناک و درنده بود که آن ها برای به دست آوردن کنترل سیستم خود به کار برده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In Shakespeare, hypocrisy is linked inseparably with that rapacious egoism that is willing to destroy all in order to advance itself.
[ترجمه گوگل]در شکسپیر، ریاکاری به طور ناگسستنی با آن خودپرستی درنده ای پیوند خورده است که مایل است همه چیز را نابود کند تا خود را به پیش ببرد
[ترجمه ترگمان]در آثار شکسپیر، ریاکاری به طور جدانشدنی با آن خودخواهی rapacious که حاضر است همه را از بین ببرد، به هم پیوند خورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. They haven't done anything about the rapacious exploitation of the poor in the ghetto. sentence dictionary
[ترجمه گوگل]آنها هیچ کاری در مورد استثمار وحشیانه فقرا در گتو انجام نداده اند فرهنگ لغت جمله
[ترجمه ترگمان]آن ها هیچ کاری در مورد استثمار rapacious فقرا در محله انجام نداده اند فرهنگ لغت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A decade of rapacious consolidation has made JPMorgan Chase the world's largest bank outside China.
[ترجمه گوگل]یک دهه ادغام هولناک، جی پی مورگان چیس را به بزرگترین بانک جهان در خارج از چین تبدیل کرده است
[ترجمه ترگمان]یک دهه از تحکیم rapacious، بزرگ ترین بانک جهانی را در خارج از چین تاسیس کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Hawks and other rapacious birds prey on variety of small animals.
[ترجمه گوگل]شاهین‌ها و سایر پرندگان درنده‌گر انواع حیوانات کوچک را شکار می‌کنند
[ترجمه ترگمان]قوش ها و دیگر پرندگان شکارچی به انواع حیوانات کوچک شکار می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. But Mr Stone is more interested in skewering rapacious financiers than rash homeowners.
[ترجمه گوگل]اما آقای استون بیشتر به سیخ زدن سرمایه‌داران متجاوز علاقه مند است تا صاحبان خانه‌های عجول
[ترجمه ترگمان]اما آقای استون به سرمایه داران rapacious حریص نسبت به مالکان عجولانه علاقه مند است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He had a rapacious appetite for bird's nest soup.
[ترجمه گوگل]او اشتهای هولناکی به سوپ لانه پرنده داشت
[ترجمه ترگمان]او اشتهای عجیبی برای سوپ پرندگان داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Those were not the consideration that drove this rapacious beast from his den into the open!
[ترجمه گوگل]اینها ملاحظاتی نبودند که این جانور درنده را از لانه اش به بیرون راندند!
[ترجمه ترگمان]این consideration نبود که این حیوان درنده را از کنام خود بیرون راند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Hawks and other rapacious birds may be killed at any time.
[ترجمه گوگل]شاهین ها و سایر پرندگان درنده در هر زمانی ممکن است کشته شوند
[ترجمه ترگمان]بازها و دیگر پرندگان شکاری دیگر ممکن است در هر زمانی کشته شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In the 1980s, the CEO was a rapacious plunderer, vilified for laying off honest folk just to acquire a more lavish jet.
[ترجمه گوگل]در دهه 1980، مدیر عامل یک غارتگر غارتگر بود که به دلیل اخراج افراد صادق فقط برای به دست آوردن یک جت مجلل تر مورد سرزنش قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]در دهه ۱۹۸۰، مدیر عامل یک plunderer حریص بود، به خاطر اینکه مردم شریف را وادار به گرفتن جت lavish می کرد بی اعتبار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He looked somehow rapacious.
[ترجمه گوگل]او به نوعی درنده به نظر می رسید
[ترجمه ترگمان]یه جورایی شبیه rapacious
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Gregory regarded these claims as being marks of particular wickedness, and he saw the Merovingians as being, for the most part, rapacious.
[ترجمه گوگل]گریگوری این ادعاها را نشانه‌هایی از شرارت خاص می‌دانست و مرووینگی‌ها را عمدتاً درنده خو می‌دانست
[ترجمه ترگمان]گریگوری این ادعاها را به عنوان نشانه ای از بدخواهی خاص تلقی می کرد، و او این ادعاها را، به عنوان کسی که بیشتر از همه، حریص بود، دید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. These factors must bulk larger in the explanation of depopulation than the sixteenth-century writers' scapegoat, the rapacious landlords.
[ترجمه گوگل]این عوامل در توضیح کاهش جمعیت باید بزرگتر از بزغاله نویسندگان قرن شانزدهم، یعنی مالکان درنده خو باشند
[ترجمه ترگمان]این عوامل باید در تبیین depopulation نسبت به نویسندگان قرن شانزدهم و قربانی ظالم، بزرگ تر باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سبع (صفت)
fierce, brute, wild, savage, ferocious, atrocious, lupine, murderous, rapacious, truculent

ژیان (صفت)
fearful, fierce, ferocious, terrible, gruesome, dreadful, ghastly, fearsome, atrocious, ravening, frightful, horrible, predacious, hair-raising, raptorial, rapacious, spine-chilling, truculent

درنده خو (صفت)
tigerish, rapacious, tigerlike

انگلیسی به انگلیسی

• greedy, covetous, selfish; predatory, hunting other creatures for food
a rapacious person is extremely greedy for money; a formal word.

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : rapacity / rapaciousness
✅️ صفت ( adjective ) : rapacious
✅️ قید ( adverb ) : rapaciously
درنده خو: اونی که همه چیزو واسه خودش میخواد به هر طریق و ناطریقی که شده.
طماع، پرولع، سیری ناپذیر، ارضانشدنی، اقناع نشدنی، اشباع ناشدنی
طمع کار, آزمند
حریص، زیاده خواه

بپرس