recommended


مستحب قانون ـ فقه : مندوب

جمله های نمونه

1. highly recommended
مورد توصیه ی فراوان

2. the doctor recommended more rest
دکتر استراحت بیشتری را تجویز کرد.

3. they have recommended ali for the job
آنها علی را برای این شغل توصیه کرده اند.

4. ahmad has highly recommended this book
احمد خیلی این کتاب را توصیه کرده است.

5. he has been recommended to me by a friend
یکی از دوستان سفارش او را به من کرده است.

6. Her boss recommended a permanent transfer overseas.
[ترجمه گوگل]رئیس او انتقال دائمی به خارج از کشور را توصیه کرد
[ترجمه ترگمان]رئیسش یک انتقال دائمی در خارج از کشور توصیه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This book is highly recommended by teachers.
[ترجمه گوگل]این کتاب به شدت توسط اساتید توصیه می شود
[ترجمه ترگمان]این کتاب به شدت توسط معلمان توصیه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Choose a stylist recommended by someone whose hair you like.
[ترجمه گوگل]یک آرایشگر را انتخاب کنید که توسط شخصی که موهایش را دوست دارید توصیه می کند
[ترجمه ترگمان]یک متخصص مد را انتخاب کنید که موهای آن ها را دوست دارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Navy commanders recommended that he be tried by court-martial.
[ترجمه گوگل]فرماندهان نیروی دریایی توصیه کردند که او در دادگاه نظامی محاکمه شود
[ترجمه ترگمان]فرماندهان نیروی دریایی توصیه کردند که او توسط دادگاه نظامی محاکمه شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Do not exceed the recommended maximum of three tablets a day.
[ترجمه گوگل]از حداکثر توصیه شده از سه قرص در روز تجاوز نکنید
[ترجمه ترگمان]از حداکثر سه قرص روز در روز تجاوز نکنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. My doctor recommended a course of acupuncture.
[ترجمه گوگل]دکتر من یک دوره طب سوزنی را توصیه کرد
[ترجمه ترگمان]دکترم یه دوره طب سوزنی رو پیشنهاد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The hotel's new restaurant comes highly recommended .
[ترجمه گوگل]رستوران جدید هتل به شدت توصیه می شود
[ترجمه ترگمان]رستوران جدید هتل بسیار توصیه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. They recommended the creation of a new government agency to be responsible for the environment.
[ترجمه گوگل]آنها ایجاد یک سازمان دولتی جدید را به عنوان مسئول محیط زیست توصیه کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها پیشنهاد کردند که یک اداره دولتی جدید مسئول محیط زیست باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He was recommended a high dosage of morphine.
[ترجمه گوگل]به او دوز بالای مورفین توصیه شد
[ترجمه ترگمان]به او مقدار زیادی مورفین توصیه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. You mustn't exceed the recommended dosage.
[ترجمه گوگل]شما نباید از دوز توصیه شده تجاوز کنید
[ترجمه ترگمان]شما نباید از داروی تجویز شده چشم پوشی کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. Heart levels rose beyond the recommended limits.
[ترجمه گوگل]سطح قلب فراتر از حد توصیه شده افزایش یافت
[ترجمه ترگمان]سطح قلب از حد توصیه شده فراتر رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[صنعت] توصیه شده، پیشنهادی
[نساجی] پیشنهاد شده - توصیه شده

انگلیسی به انگلیسی

• advised, suggested; endorsed, approved, vouched for

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : recommend
✅️ اسم ( noun ) : recommendation
✅️ صفت ( adjective ) : recommended
✅️ قید ( adverb ) : _
suggested
این کلمه نوعش از نظر معنی ( توصیه شده ) صفت است ؛ به خاطر همین در انگلیسی قبل از نهاد ( موصوف ) و در فارسی بعد از نهاد ( موصوف ) استفاده میشود .
توصیه شده
توصیه کردن پیشنهاد کردن
سفارش شده، تجویزی، تجویزشده، رواداشته، معرفی شده، مورد توصیه، مورد تجویز، مورد سفارش، مورد معرفی
توصیه شده، پیشنهادی، پیشنهاد شده
توصیه کرد
My teacher recommended that dictionary
معلم من آن فرهنگ نامه را توصیه کرد

بپرس