regionally

جمله های نمونه

1. The impact of these trends has varied regionally.
[ترجمه گوگل]تأثیر این روندها در منطقه متفاوت بوده است
[ترجمه ترگمان]تاثیر این گرایش ها در مناطق مختلف متفاوت بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. But prep schools still drew their students regionally, and Exeter was an uncommon choice for a Philadelphian.
[ترجمه گوگل]اما مدارس آمادگی هنوز هم دانش‌آموزان خود را به صورت منطقه‌ای جذب می‌کردند و اکستر انتخابی غیرمعمول برای یک فیلادلفیایی بود
[ترجمه ترگمان]اما مدارس ابتدایی هنوز دانش آموزان خود را در سطح منطقه ای به خود جذب می کردند، و اکستر یک انتخاب غیر معمول برای a بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Five regionally based personnel manager posts were created to enhance the personnel service offered to the retail division.
[ترجمه گوگل]پنج پست مدیر پرسنل مستقر در منطقه برای ارتقای خدمات پرسنلی ارائه شده به بخش خرده فروشی ایجاد شد
[ترجمه ترگمان]پنج پست مدیریت پرسنل مستقر در سطح منطقه ای برای افزایش خدمات پرسنل ارائه شده به بخش خرده فروشی ایجاد شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The plan will be implemented regionally and it is realised that the regional priorities may vary from the national.
[ترجمه گوگل]این طرح به صورت منطقه ای اجرا می شود و مشخص شده است که اولویت های منطقه ای ممکن است با اولویت های ملی متفاوت باشد
[ترجمه ترگمان]این طرح به طور منطقه ای اجرا خواهد شد و تحقق خواهد یافت که اولویت های منطقه ای ممکن است از سطح ملی متفاوت باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Regionally yields deteriorate further north-down by 1%.
[ترجمه گوگل]بازده منطقه ای به میزان 1% از شمال به پایین بدتر می شود
[ترجمه ترگمان]میزان تولید regionally در شمال به میزان ۱ درصد کاهش خواهد یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Standards may be applied nationally, regionally or according to local conditions of land use, topography, meteorology, and so on.
[ترجمه گوگل]استانداردها ممکن است در سطح ملی، منطقه ای یا با توجه به شرایط محلی استفاده از زمین، توپوگرافی، هواشناسی و غیره اعمال شوند
[ترجمه ترگمان]استانداردهای ممکن است در سطح ملی، منطقه ای و یا مطابق با شرایط محلی استفاده از زمین، توپوگرافی، هواشناسی و غیره اعمال شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Many guidebooks approach the subject regionally.
[ترجمه گوگل]بسیاری از کتاب های راهنما به موضوع به صورت منطقه ای نزدیک می شوند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از کتاب های راهنما در این زمینه به این موضوع اشاره می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Do regional broadcasters need regionally based independent producers and do regionally based producers need regional broadcasters?
[ترجمه گوگل]آیا پخش‌کنندگان منطقه‌ای به تولیدکنندگان مستقل منطقه‌ای نیاز دارند و آیا تولیدکنندگان منطقه‌ای به پخش‌کنندگان منطقه‌ای نیاز دارند؟
[ترجمه ترگمان]آیا پخش کنندگان منطقه ای به تولید کنندگان مستقل منطقه ای نیاز دارند و تولید کنندگان در سطح منطقه ای به پخش کنندگان منطقه ای نیاز دارند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Institutions organised nationally and regionally along sectoral lines hinder the establishment of more appropriate institutions in rural areas.
[ترجمه گوگل]نهادهایی که به صورت ملی و منطقه ای در راستای خطوط بخشی سازماندهی شده اند مانع ایجاد نهادهای مناسب تر در مناطق روستایی می شوند
[ترجمه ترگمان]موسسات که در سطح ملی و منطقه ای سازماندهی شده اند مانع ایجاد موسسات مناسب تر در مناطق روستایی می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The awards will be split regionally and nationally with each regional winner automatically entered for the national final.
[ترجمه گوگل]جوایز به صورت منطقه ای و ملی تقسیم می شوند و هر برنده منطقه ای به طور خودکار برای فینال ملی وارد می شود
[ترجمه ترگمان]این جوایز به صورت منطقه ای و ملی تقسیم خواهند شد و هر برنده منطقه ای بطور خودکار وارد مسابقه نهایی ملی خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. An approach is proposed for developing regionally specific environmental building tools for China.
[ترجمه گوگل]رویکردی برای توسعه ابزارهای ساختمانی محیطی خاص منطقه ای برای چین پیشنهاد شده است
[ترجمه ترگمان]یک رویکرد برای توسعه ابزارهای ساخت محیطی خاص منطقه ای برای چین پیشنهاد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Biomass is a regionally available energy resource that could help reduce CO 2 emissions.
[ترجمه گوگل]زیست توده یک منبع انرژی منطقه ای است که می تواند به کاهش انتشار CO 2 کمک کند
[ترجمه ترگمان]زیست توده یک منبع انرژی موجود در سطح منطقه ای است که می تواند به کاهش گازهای گلخانه ای ۲ CO کمک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Because of patent itself possessing immateriality, regionally and appropriateness, infringing cases often occur in the practice.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که حق ثبت اختراع دارای بی‌مادی، منطقه‌ای و مناسب است، موارد نقض اغلب در عمل رخ می‌دهد
[ترجمه ترگمان]به دلیل اینکه ثبت اختراع به خودی خود دارای immateriality، منطقه ای و مناسب است، موارد نقض اغلب در عمل رخ می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Networking between ACES globally and regionally, actively sharing information and experiences with open mind attitude.
[ترجمه گوگل]شبکه سازی بین ACES در سطح جهانی و منطقه ای، به اشتراک گذاری فعال اطلاعات و تجربیات با نگرش باز
[ترجمه ترگمان]ایجاد ارتباط بین aces در سطح جهانی و منطقه ای، به اشتراک گذاری اطلاعات و تجربیات با نگرش ذهنی باز
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• in a regional manner, locally

پیشنهاد کاربران

بپرس