road

/roʊd//rəʊd/

معنی: راه، خیابان، خط، جاده، مسیر، طریق، راه اهن، بجاده
معانی دیگر: ره، صراط، (مجازی) دستیابی، راه طریق، طریقه، طریقت، شیوه، وسیله، (معمولا در خارج از شهر) خیابان، (مخفف) رجوع شود به: rail road، (معمولا جمع) رجوع شود به: roadstead، رجوع شود به: roadway، معبر

بررسی کلمه

اسم ( noun )
عبارات: one for the road, on the road
(1) تعریف: a long, narrow course, with a smooth and often paved surface, made for the passage of vehicles and people; street; highway.
مترادف: highway, street
مشابه: drive, route, thoroughfare

(2) تعریف: a way; course.
مترادف: avenue, path, way
مشابه: approach, career, channel, course, route

- the road to happiness
[ترجمه یوسف نادری] جاده خوشحالی
|
[ترجمه M.vafadar] جاده خوشبختی
|
[ترجمه بهنام] جاده حقیقت و ارامش
|
[ترجمه جلیل جعفری] راه سعادت
|
[ترجمه گوگل] جاده خوشبختی
[ترجمه ترگمان] راه خوشبختی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: an offshore area where ships can anchor.
مترادف: roadstead

جمله های نمونه

1. road building is on the back burner now
جاده سازی فعلا از اولویت برخوردار نیست.

2. road building still involves manual labor
راهسازی هنوز مستلزم کار بدنی است.

3. road construction is very costly
راه سازی بسیار پر هزینه است.

4. road construction will continue through winter months too
راه سازی در ماه های زمستان هم ادامه خواهد داشت.

5. road crew
کارگران راه (راهسازی)

6. road grader
ماشین جاده تراز کن

7. road map
راه نامه،نقشه ی راه ها،راهنمای جاده

8. road safety
ایمنی در راه ها،(اتومبیلرانی با) رعایت احتیاط

9. a road edged with grass
جاده ای که حاشیه ی آن چمن کاری شده است

10. a road into the forest
راهی به درون جنگل

11. a road of this width
جاده ای به این پهنی

12. a road sweeping up a hill
جاده ای که به طور منحنی از تپه بالا می رود

13. a road that parallels the river
راهی که موازی رودخانه است

14. a road through the desert
راهی از میان صحرا

15. shemiran road is flanked by sycamores
درختان چنار در دو طرف جاده ی شمیران قرار دارند.

16. the road (that) we took
راهی که پیش گرفتیم

17. the road angles to the right
جاده به سمت راست می پیچد.

18. the road arcs round the south of the city
راه جنوب شهر را دور می زند.

19. the road ascends sharply all the way to the summit
جاده تا سر کوه با شیب تند ادامه دارد.

20. the road between the camp and the hospital was guarded day and night
راه بین سربازخانه و بیمارستان شب و روز پاسداری می شد.

21. the road builders dug out earth for the camber
جاده سازان برای گرده ماهی کردن جاده خاک برداری کردند.

22. the road building program postulates a doubling of oil income
برنامه ی راه سازی براین اصل استوار است که درآمد نفت دوبرابر خواهد شد.

23. the road continues to the lake
راه تا دریاچه بسط دارد.

24. the road cuts the forest in half
راه،جنگل را از وسط قطع می کند (میان بر می کند).

25. the road descended all the way to the sea
راه تا کنار دریا سرازیر بود.

26. the road descends
جاده به طرف پایین شیب دارد،راه سرازیر است.

27. the road digs through high mountains
راه از میان کوه های بلند رد می شود.

28. the road emerging from the park
راهی که از میان پارک به چشم می خورد

29. the road extends several miles inland
جاده چندین مایل در خشکی ادامه دارد.

30. the road goes uphill
جاده رو به بالا می رود.

31. the road grades down gently
راه دارای سرازیری ملایمی می شود.

32. the road has been mined
جاده مین گذاری شده است.

33. the road hugs the river
جاده در راستای رودخانه است.

34. the road is full of holes
جاده پر از چاله است.

35. the road is open again
راه دوباره باز است.

36. the road is paved for a distance of 150 kilometers
راه به مسافت 150 کیلومتر آسفالته است.

37. the road leads to the bottom of the valley
راه به ته دره می رود.

38. the road meanders through the mountains
راه در کوهستان ها پیچ و تاب دارد.

39. the road passes around a hill
راه از دور تپه ای رد می شود.

40. the road runs between ghom and kashan
راه بین قم و کاشان قرار دارد (کاشان را به قم وصل می کند).

41. the road skirts the village
جاده دهکده را دور می زند.

42. the road snakes through the hills
جاده از میان تپه های مارپیچ رد می شود.

43. the road that goes to niasar
راهی که به نیاسر منتهی می شود (می رود)

44. the road that lies ahead of us
راهی که در پیش داریم

45. the road tilts past deep valleys
جاده در جهت دره های ژرف سرازیر می شود.

46. the road to fortune
راه دستیابی به ثروت

47. the road to isfahan diverges from the kashan road just north of ghom
جاده ی اصفهان درست در شمال قم از جاده ی کاشان جدا می شود.

48. the road turns and plunges
جاده می پیچد و شدیدا سراشیب می شود.

49. the road wanders through thick forests
راه در جنگل های انبوه،پیچ می خورد.

50. the road was closed and we had to take a detour
راه بسته بود و مجبور شدیم از یک راه انحرافی برویم.

51. the road was completely blocked
راه کاملا بند آمده بود.

52. the road was flagged at regular intervals
راه در فواصل معین با پرچم آذین شده بود.

53. the road was full of dips and curves
جاده پر از پیچ و خم و شیب بود.

54. the road was lined with wrecked tanks
صفی از تانک های درهم کوبیده شده در امتداد جاده قرار داشت.

55. the road was very steep and i had to get off and walk the bicycle to the top of the hill
جاده بسیار سر بالا بود و مجبور شدم پیاده شوم و دوچرخه را تا بالای تپه با خود ببرم.

56. this road is for mixed traffic
این جاده ویژه ی انواع مختلف وسایط نقلیه است.

57. this road is open only part of the year
این جاده فقط بخشی از سال باز است.

58. this road leads to natanz
این راه به نطنز می رود.

59. this road tends south
این جاده رو به جنوب است (به جنوب می رود).

60. this road will expedite traffic
این راه رفت و آمد را تسهیل می کند.

61. this road will take you to the center of the city
این راه شما را به مرکز شهر خواهد برد.

62. by road
با ماشین،از طریق جاده

63. relief road
(انگلیس) راه کمکی (که از جاهای شلوغ رد نمی شود)،راه فشارکاه و کنار گذر

64. ring road
(انگلیس) جاده ی کمربندی (امریکا: beltway)

65. the road to hell is paved with good intentions
راه جهنم با نیت های خوب سنگفرش شده است

66. a bumpy road
جاده ی پردست انداز

67. a circuitous road
راه پر پیچ و خم

68. a corduroy road
(در جاهای باتلاقی و غیره) راه الواری (که کف آن با دیرک یا تیرهای موازی فرش شده است)

69. a curvy road
راه پرپیچ و خم

70. a dirt road
جاده ی خاکی

مترادف ها

راه (اسم)
pass, access, way, road, path, route, avenue, entry, manner, method, how, autobahn, highway, track

خیابان (اسم)
road, avenue, street, walk, broadway

خط (اسم)
hand, order, groove, way, road, character, bar, mark, letter, row, line, file, feature, writing, track, script, streak, charter, letter missive, stripe, calligraphy, rut, ruler, ruck, message, legend, fascia, stria, handwriting, penmanship, printmaking, tails

جاده (اسم)
way, road, path, route, street, line, turnpike, track, pathway, causeway, pad

مسیر (اسم)
distance, direction, way, road, path, route, course, line, track, waterway, orbit, itinerary, traverse, riverbed, tideway

طریق (اسم)
way, road, path, manner, mode, method, fashion, modus

راه اهن (اسم)
road, railway, railroad

بجاده (صفت)
road

تخصصی

[عمران و معماری] جاده - راه - مسیر - معبر
[زمین شناسی] گذرگاه - در زمین شناسی یخچالی، یکی از پادگانه های فرسایشی در یک دره یخچالی که وقتی سطح آب در یک دریاچه یخ بسته پایین می رود، تشکیل می شود. - نیز ببینید: parallel road

انگلیسی به انگلیسی

• avenue, street, paved or packed surface designed for travel; path, way; roadstead, protected area for ships to anchor; railway, train track
a road is a long piece of hard ground built between two places so that people can drive or ride easily from one place to the other.
the road to a particular result is a means of achieving it.

پیشنهاد کاربران

⭕ جاده
فقط جاده!
راه و مسیر واژه های دیگری اند.
⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است )

⚫ واژه ی برنهاده: جاده

⚫ نگارش به خط لاتین: Jāde

⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاده های یک یا چندیِک از اینها اند:
فرهنگستان زبان و ادب، پارسی انجمن، بازدیسان پارسی، دکتر حیدری ملایری، دکتر حسابی، دکتر ادیبسلطانی
...
[مشاهده متن کامل]


⚫ سایِن ها ( nuances ) را باهم جابجا نشناسیم.

جاده، راه
مثال: The road was closed due to construction.
جاده به دلیل ساخت و ساز بسته شده بود.
Straight roads do not make skillful drivers.
جاده . راه
Road و path هر دو میشن جاده ولی road دست ساز بشره و خط کشی داره و آسفالت و ماشین از روش عبور میکنه
Path میتونه یه مسیر وسط جنگل باشه که ممکنه دست ساز بشر باشه یا نه ولی مشخصا آسفالت دیگه نداره و برای ماشین نیست
روند
جاده یا خیابان
اسم road به معنای جاده یا راه
معادل فارسی اسم road جاده یا راه است. road یا جاده به سطحی محکم ( معمولا بر روی زمین ) گفته می شود که از جایی به جای دیگر ختم می شود و بمنظور حرکت وسایل نقلیه از روی آن، طراحی و ساخته شده است. مثال:
...
[مشاهده متن کامل]

. the road takes you through some beautiful countryside ( ( این ) جاده شما را به مناطق روستایی زیبایی میبرد. )
. most road accidents are caused by people driving too fast ( بیشتر تصادفات جاده ای به دلیل سرعت بالا ( راننده ها ) اتفاق میفتند. )
منبع: سایت بیاموز

جاده ها
خیابان، راه،
جاده، خیابان
as Eric was walking down the road he saw James
وقتی اریک به پایین جاده قدم میزد، جیمز را دید
🎈🎈
کشتیگاه، لنگرگاه
down the road: در آینده
Road : جاده
road a : مسیرجاده
road a building : ساختن یک ساختمان
Road with laughter moments
And nice songs
جاده با لحظات خنده رو
و آهنگ های خوب
Being romantic
رومانتیک بودن
جاده
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٩)

بپرس