run over

/ˈrənˈoʊvə//rʌnˈəʊvə/

معنی: مرور کردن، لبریز شدن، زیر گرفتن
معانی دیگر: 1- لبریز شدن 2- (با اتومبیل و غیره) زیر گرفتن، زیر ماشین رفتن

جمله های نمونه

1. The last drop makes the cup run over.
[ترجمه امیر۹۶۱] اخرین قطره باعث میشود جام لبریز شود
|
[ترجمه گوگل]آخرین قطره باعث می شود که فنجان از بین برود
[ترجمه ترگمان]آخرین قطره باعث می شود که جام تمام شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. When the well is full, it will run over.
[ترجمه گوگل]هنگامی که چاه پر شود، سرازیر می شود
[ترجمه ترگمان]وقتی که چاه پر شود، تمام می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The cat got run over by the lorry and squashed.
[ترجمه امین] گربه توسط کامیون زیر گرفته شد و له شد.
|
[ترجمه گوگل]گربه توسط کامیون زیر گرفته شد و له شد
[ترجمه ترگمان]گربه با ماشین باری و له و له شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I'll just run over what's been said so far, for latecomers who missed the first speakers.
[ترجمه گوگل]من فقط آنچه را که تا به حال گفته شده است، برای کسانی که دیرتر صحبت کرده اند که اولین سخنرانان را از دست داده اند، مرور می کنم
[ترجمه ترگمان]من فقط چیزهایی را که تا حالا گفته بودم مرور می کنم، چون تازه کسانی که the را از دست داده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A boy was run over by a truck and got killed immediately.
[ترجمه گوگل]پسربچه ای توسط کامیون زیر گرفته شد و بلافاصله کشته شد
[ترجمه ترگمان]یه پسر توسط یه کامیون رد شد و فورا کشته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Will you run over to the shop and get some butter?
[ترجمه گوگل]آیا به مغازه می دوی و کمی کره می گیری؟
[ترجمه ترگمان]میشه بری مغازه و یه کم کره بخری؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I'll just run over the main points again.
[ترجمه گوگل]من فقط نکات اصلی را دوباره مرور می کنم
[ترجمه ترگمان]دوباره مسیر اصلی رو مرور می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Two children were run over and killed.
[ترجمه گوگل]دو کودک زیر گرفته و کشته شدند
[ترجمه ترگمان]دو کودک کشته شدند و کشته شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He was run over and killed by a bus.
[ترجمه گوگل]اتوبوس او را زیر گرفته و کشته است
[ترجمه ترگمان]اون با یه اتوبوس کشته شد و کشته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I'd like to run over the main points of the article with you.
[ترجمه گوگل]من می خواهم نکات اصلی مقاله را با شما مرور کنم
[ترجمه ترگمان]دوست دارم از قسمت اصلی مقاله با تو فرار کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The pedestrian who had nearly been run over reported the incident to the police.
[ترجمه گوگل]عابر پیاده که نزدیک به زیر گرفته شده بود، این حادثه را به پلیس گزارش داد
[ترجمه ترگمان]عابر پیاده که نزدیک بود این حادثه را به پلیس گزارش کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This box looks as if it's been run over by a bus.
[ترجمه گوگل]این جعبه به نظر می رسد که گویی اتوبوسی از آن عبور کرده است
[ترجمه ترگمان]این جعبه به نظر می رسد با یک اتوبوس اداره می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He narrowly missed being run over by a car.
[ترجمه گوگل]او به سختی از دست رفتن توسط یک ماشین
[ترجمه ترگمان]او به سختی از کنار یک ماشین عبور می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Two children were run over by a lorry and killed.
[ترجمه فاطمه] دو کودک توسط کامیون زیر گرفته شدند و مردند.
|
[ترجمه نرگس] کامیون دو کودک را زیر گرفت و کشته شدند.
|
[ترجمه گوگل]دو کودک توسط یک کامیون زیر گرفته و کشته شدند
[ترجمه ترگمان]دو کودک توسط یک کامیون دویدند و کشته شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مرور کردن (فعل)
pass, review, go over, run over

لبریز شدن (فعل)
run over, redound, supercharge, slop

زیر گرفتن (فعل)
run over

تخصصی

[ریاضیات] به خود گرفتن
[آب و خاک] لبریز شدن

انگلیسی به انگلیسی

• trample, run down; drive over something in a vehicle

پیشنهاد کاربران

Run over as a slang
1 - تحقیر کردن
2 - کاربرد در مسائل جنسی: سلطه و استفاده کامل از فرد مخالف ( کاربرد منفی )
از چیزی که برنامه ریزی شده بیشتره
1 - زیر گرفتن
2 - توضیح مختصر دادن
i was run over by car:
ماشین زیرم کرد
1 - زیر گرفتن
2 - مرور کردن
3 - طول کشیدن
4 - لبریز شدن
( طبق دیکشنری لانگمن )
. ONE: to continue after the expected finishing time
. TWO: to quickly repeat or give the main points of something
1 ) ادامه دادن کاری، بعد از اتمام وقت پیش بینی شده.
2 ) به سرعت و به صورت گذرا رئوس مطالب را بیان کردن.
تخطی ورزیدن، عدول کردن
زیر گرفتن - زیر کردن کسی یا چیزی با ماشین
مثال :
she got run over and killed by unknown people .
. بوسیله افراد ناشناس زیرگرفته و کشته شد
میتونید به کانال اینستاگرام من سر بزنید . هر روز با پست های جدید لغات و اصطلاحات انگلیسی رو همراه با مثال یاد می گیریم .
...
[مشاهده متن کامل]

instagram. com/languageyar

1 ) با ماشین زیر گرفتن
Capitol rioter texted pals he wanted to shoot or run over Nancy Pelosi
آشوبگر/یورشی/حمله کننده به کاخ کنگره آمریکا به همراهاش/همدستاش پیام داده می خواسته شلیک کنه به Nancy Pelosi یا اینکه با ماشین زیرش بگیره
...
[مشاهده متن کامل]

2 ) سرریز شدن ( آب و غیره )
A deep furrow has formed in the rock, where water has run over it for centuries
3 ) to take something to a person or place:
run sth over/out/down, etc. to sb/sth e. g. Can you run these orders over to the warehouse, please?
4 ) run your eye over sth
to look quickly at the whole of something:
e. g. Would you mind running your eye over this agreement before I sign it?
5 ) run the rule over sth

to examine something to see if it is good enough or right for a particular purpose:
e. g. A number of bidders are understood to be running the rule over the company

He was trying to run me over : سعی داشت زیرم بگیره
Woman Gets Run Over Twice by a Tractor in China : یک زن در چین دو بار توسط تراکتور زیر گرفته شد
زیر گرفتن ( با ماشین )
دست کشیدن روی چیزی مثلا دیوار مرمری
لبریز شدن
کسی را با وسیله نقلیه زیر گرفتن
بیشتر از حد معین طول کشیدن
تمام شدن
دویدن بالای
طول کشیدن ( چیزی بیش از آنچه که برنامه ریزی شده بود ) مثال Sorry I’m late, the meeting ran over. متاسفم که دیر کردم، جلسه طول کشید!
( خط ) از هم گذشتن، قطع کردن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٧)

بپرس