raising


معمارى : بالا اوردن

جمله های نمونه

1. raising taxes is not the cure-all that it is claimed to be
بالا بردن مالیات ها،آن نوشدارویی که ادعا می کنند نیست.

2. a farm for raising horses
مزرعه ای برای پرورش اسب

3. the children were raising hell in the next room
بچه ها در اتاق مجاور غوغا بپا کرده بودند.

4. his arguments in favor of raising the tax
دلایل او در طرفداری از بالا بردن مالیات

5. she has strong views on raising children
در مورد بارآوردن بچه عقاید افراطی دارد.

6. in iowa corn growing and hog raising dovetail efficiently
در ایالت آیووا کشت ذرت و پرورش خوک به طور موثری با هم هماهنگ شده اند.

7. Raising the minimum wage would ratchet up real incomes in general.
[ترجمه گوگل]افزایش حداقل دستمزد به طور کلی درآمد واقعی را افزایش می دهد
[ترجمه ترگمان]افزایش حداقل دستمزدها، درآمد واقعی را به طور کلی افزایش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The old man likes raising rabbits, dogs and horses.
[ترجمه پارسا] مرد مسن دوست دارد خرگوش ، سگ واسب ها را پرورش دهد
|
[ترجمه گوگل]پیرمرد از پرورش خرگوش، سگ و اسب خوشش می آید
[ترجمه ترگمان]پیرمرد دوست دارد خرگوش پرورش بدهد، سگ و اسب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. They capitalized on their success by raising prices.
[ترجمه گوگل]آنها از موفقیت خود با افزایش قیمت ها سرمایه گذاری کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها با بالا بردن قیمت ها به موفقیت خود دست یافتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The speaker gesticulated by raising his arms, pounding the desk, and stamping his foot.
[ترجمه گوگل]سخنران با بالا بردن بازوها، کوبیدن روی میز و کوبیدن پایش اشاره کرد
[ترجمه ترگمان]سخنران در حالی که دست ها را بلند می کرد، سر خود را به روی میز می کوبید و پای خود را به زمین می کوبید، سر تکان می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. We thank you for raising the issue.
[ترجمه گوگل]ما از شما برای طرح موضوع تشکر می کنیم
[ترجمه ترگمان]ما از شما برای افزایش این مساله تشکر می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. They warned the Chancellor that raising taxes in the Budget could choke off the recovery.
[ترجمه گوگل]آنها به صدراعظم هشدار دادند که افزایش مالیات در بودجه می تواند بهبود را خفه کند
[ترجمه ترگمان]آن ها به صدراعظم هشدار دادند که افزایش مالیات ها در بودجه می تواند مانع از بازیابی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Julian has been thinking up new ways of raising money.
[ترجمه گوگل]جولیان به فکر راه های جدیدی برای جمع آوری پول بوده است
[ترجمه ترگمان]جولیان در حال فکر کردن به روش های جدیدی برای جمع آوری پول است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. They're considering scrapping the tax and raising the money in other ways.
[ترجمه گوگل]آنها در حال بررسی حذف مالیات و افزایش پول از راه های دیگر هستند
[ترجمه ترگمان]آن ها در نظر دارند که مالیات را کاهش دهند و پول را به روش های دیگر افزایش دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. 'Really?' she said, raising her eyebrows.
[ترجمه گوگل]واقعا؟ گفت و ابروهایش را بالا انداخت
[ترجمه ترگمان]واقعا؟ دختر ابروان را بالا برد و گفت:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. The government are set against raising taxes.
[ترجمه گوگل]دولت مخالف افزایش مالیات است
[ترجمه ترگمان]دولت بر علیه افزایش مالیات ها تنظیم شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[فوتبال] بالاآوردن
[نساجی] خاب دار کردن پارچه - خار زنی - بلند کردن الیاف سطح پارچه

انگلیسی به انگلیسی

• elevating; lifting up; recruitment of funds, collecting of money

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : raise
✅️ اسم ( noun ) : raise / raising
✅️ صفت ( adjective ) : raised
✅️ قید ( adverb ) : _
ارتقا
حقوق:طرح
برافراشتن
flag - raising:
برافراشتن پرچم
افزایش=بالا بردن=رشد کردن
Raising money for charity
جمع آوری پول برای خیریه
مطرح کردن
بخشی از تست کتاب دکتر لزگی:
rasing tulips
پرورش گل هاى لاله
روان شناسی: پرورش، تربیت کردن
بزرگ کردن، پرورش دادن
Raising children بزرگ کردن فرزندان
رشد دادن
جمع آوری پول
رشد کردن
پرورش
رشد
بالا بردن
بلند کردن
افزایش دادن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٨)

بپرس