ransack

/ˈrænˌsæk//ˈrænsæk/

معنی: غارتگری، زیاد کاوش کردن، جستجو کردن، چپاول کردن، غارت کردن، لخت کردن
معانی دیگر: (برای یافتن) زیرورو کردن، کاویدن، (دقیقا دنبال چیزی) گشتن، چپو کردن، به یغما بردن، دستبرد زدن

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: ransacks, ransacking, ransacked
• : تعریف: to search through thoroughly, esp. for items to steal; plunder.
مشابه: loot, maraud, pillage, plunder, rifle, rummage, scour, search

- The thieves ransacked the tomb in search of treasure.
[ترجمه گوگل] سارقان در جستجوی گنج قبر را غارت کردند
[ترجمه ترگمان] دزدها مقبره را جستجو کردند تا گنج را پیدا کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. I ransacked the house looking for my purse.
[ترجمه گوگل]خانه را غارت کردم و به دنبال کیفم بودم
[ترجمه ترگمان]خونه رو گشتم دنبال کیفم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I've ransacked the house for those papers, but I can't find them.
[ترجمه محمد مهدی] من خانه را برای آن برگه ( کاغذ ها ) زیر و رو کرده آن ، ولی نتوانستم آنها را پیدا کنم
|
[ترجمه گوگل]من خانه را برای آن کاغذها غارت کرده ام، اما نمی توانم آنها را پیدا کنم
[ترجمه ترگمان]من خانه را برای آن اوراق کاوش کرده ام، اما نمی توانم آن ها را پیدا کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. They ransacked the whole classroom for their basketball.
[ترجمه گوگل]آنها کل کلاس را برای بسکتبال خود غارت کردند
[ترجمه ترگمان]اونا کل کلاس رو برای بسکتبال مورد بررسی قرار دادن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The burglars ransacked the house but found nothing valuable.
[ترجمه گوگل]سارقان خانه را غارت کردند اما چیزی با ارزش پیدا نکردند
[ترجمه ترگمان]سارقان خانه را جستجو کردند اما چیز ارزشمندی پیدا نکردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The whole flat had been ransacked.
[ترجمه گوگل]کل آپارتمان غارت شده بود
[ترجمه ترگمان]تمام آپارتمان مورد بررسی قرار گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She ransacked the wardrobe for something to wear.
[ترجمه گوگل]او کمد لباس را غارت کرد تا چیزی بپوشد
[ترجمه ترگمان]اون کمد لباس ها رو دنبال یه چیزی واسه پوشیدن بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The house had been ransacked by burglars.
[ترجمه گوگل]خانه توسط سارقان غارت شده بود
[ترجمه ترگمان]خانه توسط دزدها مورد بررسی قرار گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I ransacked the cupboard for my ski boots.
[ترجمه گوگل]کمد را برای چکمه های اسکی ام غارت کردم
[ترجمه ترگمان]من اون قفسه رو واسه کفش های اسکی هام گشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Demonstrators ransacked and burned the house where he was staying.
[ترجمه گوگل]تظاهرکنندگان خانه ای را که او در آن اقامت داشت غارت کرده و سوزاندند
[ترجمه ترگمان]اون خونه رو خراب کرد و خونه رو آتیش زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Thieves ransacked the office, taking a sack of loose change.
[ترجمه گوگل]دزدها دفتر را غارت کردند و یک کیسه پول خرد برداشتند
[ترجمه ترگمان]همه دزد دفتر رو غارت کردن و یه کیسه پول خرد کردن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Invaders from the south ransacked the town.
[ترجمه گوگل]مهاجمان از جنوب شهر را غارت کردند
[ترجمه ترگمان]مهاجمان از جنوب فرار کردند و شهر را غارت کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Three robbers ransacked the bank in twenty-five minutes.
[ترجمه گوگل]سه سارق در بیست و پنج دقیقه بانک را غارت کردند
[ترجمه ترگمان]سه دزد در عرض بیست و پنج دقیقه بانک را غارت کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. They blew up trains, ransacked upper-caste homes and carried out a series of kidnappings and murders.
[ترجمه گوگل]آنها قطارها را منفجر کردند، خانه های طبقه بالا را غارت کردند و یک سری آدم ربایی و قتل را انجام دادند
[ترجمه ترگمان]آن ها قطارها را منفجر کردند، خانه های طبقه بالا را غارت کردند و یک سری آدم ربایی و قتل انجام دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Rioters ransacked the shops.
[ترجمه گوگل]آشوبگران مغازه ها را غارت کردند
[ترجمه ترگمان]آشوبگران مغازه را غارت کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. At the Model school burglars ransacked the music centre after forcing open the main door.
[ترجمه گوگل]در مدرسه مدل، سارقان مرکز موسیقی را پس از باز کردن در اصلی، غارت کردند
[ترجمه ترگمان]دزدها در مدل مدرسه بعد از اینکه در اصلی را باز کردند، مرکز موسیقی را غارت کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

غارتگری (اسم)
robbery, incursion, ransack, sack, pillage, plunder, sacking, marauding, plundering, pillaging

زیاد کاوش کردن (فعل)
ransack

جستجو کردن (فعل)
search, attempt, quest, seek, grub, scour, look for, ransack, fish, comb, mouse, snook

چپاول کردن (فعل)
despoil, swoop, ransack, foray, maraud, spoliate

غارت کردن (فعل)
rob, despoil, harry, ravage, ransack, sack, harrow, raven, pillage, plunder, pirate, loot, foray, maraud, spoliate, reave

لخت کردن (فعل)
rob, pluck, harry, ransack, sack, strip, skin, rake up, fleece, rifle

انگلیسی به انگلیسی

• search for items to steal, look for something to pilfer; look for, seek, search for
if you ransack a building or a room, you disturb everything in it and leave it in a mess, because you are looking for something.

پیشنهاد کاربران

خاک ( جایی ) را به توبره کشیدن
the rioters raced through the Capitol, ransacking offices and desecrating public spaces
NewYork Times@
ریخت و پاش خونه یا محلی به هنگام دزدی وقتی طرف دنبال ی چیز خاص میگرده
دزدیدن.
سرقت کردن.
غارت کردن

بپرس