raw silk

/ˈrɑːˈsɪlk//rɔːsɪlk/

معنی: خامه
معانی دیگر: ابریشم خام

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: silk that has been taken directly from the cocoon.

جمله های نمونه

1. We import raw silk.
[ترجمه گوگل]ما ابریشم خام وارد می کنیم
[ترجمه ترگمان]ما ابریشم خام رو وارد می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Reel off the raw silk fiber from the cocoons.
[ترجمه گوگل]الیاف ابریشم خام را از پیله جدا کنید
[ترجمه ترگمان]فیبر ابریشم خام را از پیله دور کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Japan exported raw silk to exceed China 1909 and reside the world the first.
[ترجمه گوگل]ژاپن ابریشم خام را در سال 1909 بیش از چین صادر کرد و برای اولین بار در جهان ساکن شد
[ترجمه ترگمان]ژاپن در سال ۱۹۰۹ از چین پنبه خام صادر کرد و اولین بار در جهان ساکن شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The mellowing of raw silk is an important process before knitting, which plays a large role on the product quality.
[ترجمه گوگل]ملایم شدن ابریشم خام یک فرآیند مهم قبل از بافندگی است که نقش زیادی در کیفیت محصول دارد
[ترجمه ترگمان]استفاده از ابریشم خام یک فرآیند مهم قبل از بافتن است، که نقش بزرگی در کیفیت محصول ایفا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Thrown silk is raw silk that has been twisted and doubled into yarn.
[ترجمه گوگل]ابریشم پرتاب شده ابریشم خامی است که تابیده شده و دوتایی به نخ تبدیل شده است
[ترجمه ترگمان]لوله کردن ابریشم یک ابریشم خام است که به شکل نخ پیچ و دو برابر شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Choose fabrics that don't wrinkle, such as raw silk and knit jersey.
[ترجمه گوگل]پارچه هایی را انتخاب کنید که چروک نمی شوند، مانند ابریشم خام و کشباف
[ترجمه ترگمان]لباس هایی انتخاب کنید که چروک نمی شوند مثل ابریشم خام و پیراهن بافتنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She was wearing a jacket made of raw silk.
[ترجمه گوگل]او ژاکتی از ابریشم خام پوشیده بود
[ترجمه ترگمان]یک ژاکت از ابریشم خام پوشیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The act or process of reeling raw silk from cocoons.
[ترجمه گوگل]عمل یا فرآیند بیرون کشیدن ابریشم خام از پیله
[ترجمه ترگمان]عمل یا فرآیند تلوتلو خوردن یک ابریشم خام از پیله
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Massagist should adorn commonly raw silk glove, through chafing in the gentleness with remittent body, achieve the goal that stimulative blood circulates, can make person instantly mental hundredfold.
[ترجمه گوگل]ماساژور باید دستکش ابریشم معمولی خام را زینت دهد، از طریق لطافت با بدنی فروکش، به این هدف دست یابد که خون محرک در گردش باشد، می تواند انسان را فوراً صد برابر کند
[ترجمه ترگمان]Massagist باید یک دستکش ابریشم خام را تزئین کنند، از طریق فشار در لطافت بدن با بدن remittent، به هدفی دست یابند که خون در گردش است و می تواند فرد را به سرعت برابر کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Longzhong Loess buried bones of the dead, red raw silk mandarin duck account at the end of lying.
[ترجمه گوگل]Longzhong لس استخوان مرده، قرمز ابریشم خام حساب اردک ماندارین در پایان دروغ به خاک سپرده شد
[ترجمه ترگمان]در پایان دروغ، استخوان های پارچه ابریشمی سرخ و سرخ را زیر خاک مدفون ساخته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. They darted about on the front of the group, their silver-leaf hair rustling like raw silk.
[ترجمه گوگل]آن‌ها در جلوی گروه می‌چرخیدند، موهای برگ‌های نقره‌ای‌شان مانند ابریشم خام خش‌خش می‌زد
[ترجمه ترگمان]ان ها با سرعت به جلو گروه رفتند، موهای نقره ای شان مثل ابریشم خام به صدا در امدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The Princess was wearing a dark green dress made of raw silk.
[ترجمه گوگل]شاهزاده خانم یک لباس سبز تیره از ابریشم خام پوشیده بود
[ترجمه ترگمان]شاهزاده خانم لباس سبز تیره رنگی از ابریشم خام پوشیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. His eyes were big and blue, and his hair like raw silk surrounded by a wreath of fire. . . .
[ترجمه گوگل]چشمانش درشت و آبی بود و موهایش مانند ابریشم خام که با تاج گلی از آتش احاطه شده بود
[ترجمه ترگمان]چشمانش درشت و آبی بود و موهایش مثل ابریشم خام در میان هاله ای از آتش بخاری احاطه شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A refining process ensures that the fibres of the raw silk filling are always non-allergic.
[ترجمه گوگل]یک فرآیند تصفیه تضمین می کند که الیاف پرکننده ابریشم خام همیشه غیر آلرژیک هستند
[ترجمه ترگمان]یک فرآیند پالایش تضمین می کند که الیاف پر کننده ابریشم خام همیشه فاقد حساسیت هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Her frame was small, her arms looked frail and very white against the raw silk.
[ترجمه گوگل]هیکلش کوچک بود، بازوهایش ضعیف و در برابر ابریشم خام بسیار سفید به نظر می رسید
[ترجمه ترگمان]اندامش کوچک بود، بازوانش ضعیف و بسیار سفید به نظر می رسیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خامه (اسم)
cream, bank, style, bund, pen, raw silk

تخصصی

[نساجی] ابریشم خام

انگلیسی به انگلیسی

• silk fibers which have not had the sericin removed; fabric made from untreated silk fibers

پیشنهاد کاربران

بپرس